صحنه گردشگری ایران تئاتر آب را کم دارد

در اسطوره‌ها آمده که در مرکز بهشت چشمه‌ای بسان فواره‌ای وجود دارد و چهار رودخانه از آن جاری می‌شوند.آب این چشمه بعد از این‌که بهشت را به چهار بخش تقسیم کرد، به فراسوی حصار و دیوار بهشت راه می‌یابد. 

در تصویر بهشت کتاب “آرکانوا” نوشته آتاناسیوس (۸۰-۱۶۰۱) که در  سال ۱۶۷۵ در آمستردام به چاپ رسید، بهشت مستطیل شکل با دیواری احاطه شده و در مرکز آن چشمه‌ای دیده می‌شود که چهار رود از آن منشعب می‌شوند. نقشه، این بهشت زمینی را در مکانی در نزدیکی غرب ایران، جنوب بلند‌ی‌های ارمنستان و در حالی‌که رودهای دجله و فرات به آن وارد می‌شوند، نشان می‌دهد. 

قابل ذکر است که چنین باوری از بهشت چنان تاثیر گذار بود که طرح اصلی باغ‌ها، کاروانسراها، مساجد و حتی خانه‌های ایرانی از آن ریشه گرفت؛ حیاطی بسته و تقسیم شده بر چهار بخش با حوضی در وسط.

تفکر “فواره چهار رود” باعث شد که “فیلارت دوم”، معمار و مجسمه‌ساز قرن ۱۵ میلادی، نقشه‌ای برای شهری ایده‌آل به نام “اسفورزیندا” تهیه کند و درست در مرکز نقشه فواره‌ای را در نظر بگیرد. بعدها نیز “فواره چهار رود” بین سال‌های ۱۶۴۷ و ۱۶۵۱ به دست “جیان لورنزو برنینی” ساخته شد.

با این توضیحات متوجه می‌شویم که انسان احساس ناب و ویژه‌ای را نسبت به آب و جریان آن دارد. وقتی سرچشمه آب را در مرکز تصور می‌کند، اشاره به زایندگی و جاری شدن آن به اطراف دارد.

در همین رابطه می‌توان اذعان کرد که چشمه‌ها همیشه مقدس و شگفت انگیز بوده‌اند، تا جایی‌که داستان‌ها و فولکلور‌های بسیاری پیرامون و در ارتباط با آن‌ها در طول تاریخ شکل گرفته است. و در ادامه، یکی از تلاش‌های آدمی برای زنده نگه‌داشتن اسطوره چشمه‌ها، ساخت فواره‌ها بوده است.

ایجاد و ساخت فواره‌ها نه تنها احساس طبیعی انسان‌ها نسبت به آب را به نمایش می‌گذارد، از طرفی نمایانگر میل انسان در تسلط بر طبیعت است.انسان با ساخت فواره، آب را کنترل می‌کند و آن را با شیوه‌ای که خود می‌خواهد به نمایش می‌گذارد.

همانطور که آب از چشمه‌ها می‌جوشد و در نهرها زمزمه می‌کند و در آبگیرها آرام می‌گیرد و در رودها می‌خروشد و همچون ستونی افسانه‌ای از آبشارها می‌ریزد و در سواحل به صورت امواج می‌غلتد و در باد و بوران می‌رقصد و مثل گوهری به صورت شبنم بر روی برگ می‌نشیند و قطره قطره می‌چکد و سیل‌آسا می‌بارد و تبدیل به مه می‌شود و …، انسان نیز با طراحی و ساخت فواره، آب را گاهی روح بخش و آرام نمایش می‌دهد و گاهی شورانگیز و هیجان بخش. آن را می‌رقصاند و می‌چرخاند و می‌پیچاند و می‌پاشاند و …

اکنون و با توجه به میل انسان به آب و نمایش آن، می‌خواهیم موضوع گردشگری را با پرداختن به همین فواره‌ها بیان کنیم.

فواره‌های بسیاری در نقاط مختلف دنیا با شیوه‌های بدیع و زیبایی ساخته ‌شده‌اند، که امروزه از آن‌ها به منظور جلب گردشگران و سرگرم کردن آن‌ها استفاده می‌شود.

فواره شاه فهد در شهر جده عربستان صعودی ارتفاعی در حدود ۱۰۲۳ فوت دارد و هر کدام از ۳ پمپ آن ۶۲۵ لیتر آب در ثانیه را با سرعت باورنکردنی ۳۷۵ کیلومتر بر ساعت به سمت آسمان پرتاب می‌کنند.

روزگاری بود که ساخت بناهای عظیم و بلند(همچون تخت جمشید و گنبد سلطانیه)، نشان اقتدار یک حکومت و یا یک امپراطوری بود، که البته هنوز هم یکی از دلایل ساخت برج‌های بلند، نمایش اقتدار و پیشرفت علمی و فنی یک کشور محسوب می‌شود. امروزه نیز دولت‌ها با شیوه‌های جدید، به نمایش قدرت می‌پردازند، چنان‌که ساخت فواره‌های قدرتمند عمودی بلند، بر تشخص یک مکان می‌افزاید.

فواره بلند دیگری در آریزونای آمریکا به ارتفاع ۵۷۵ فوت وجود دارد. فواره دریاچه ژنو نیز، برجی از آب را به نمایش می‌گذارد که البته سمبل این شهر هم هست.

در “فاونتن پلیس”، مرکز شهر دالاس، با استفاده از حدود دویست فواره یک نمایش‌ آبی اغراق آمیز اجرا می‌شود که در آن با یک برنامه کامپیوتری آب به هوا پرتاب می‌گردد و گویی در آن هنگام یک موسیقی بصری پخش می‌شود.

در شهر شیان چین که یکی از خواهرخوانده‌های اصفهان خودمان هم هست، هر شب راس ساعت ۲۰، رقص فواره‌های آب به همراه بازی نور و پخش موسیقی گردشگران را به محل می‌کشاند و آن‌ها را به مدت ۳۰ دقیقه سرگرم و هیجان زده می‌کند.

نمونه‌های بسیار متنوع از این فواره‌ها در کشورهایی همچون آمریکا، اسپانیا،انگلستان، ایتالیا، سنگاپور و… نیز دیده می‌شوند.

تنوع فواره‌ها بی‌انتها و حیرت انگیز است.گاهی با ترکیب تعداد زیادی از فواره‌ها ، نظم و هماهنگی خارق‌العاده‌ای به وجود می‌آید که به نام تئاتر آب از آن یاد می‌شود. طراحان فواره‌ها را به اشکال مختلف درخت و گل و باغ و کلبه و زورق و آبشار و سیلاب و … درمی‌آورند و با نمایش آن‌ها حالتی آرامش‌بخش برای بینندگان ایجاد می‌کنند و در ضمن آن فشارهای روانی‌ ناشی از روزمرگی زندگی را برایشان کاهش می‌دهند. در واقع این فواره‌ها ذهن‌های خسته مردمان را دوباره با طبیعت آشتی می‌دهد. 

گاهی نیز با کنترل جریان رودخانه صحنه‌های زیبایی را می‌توان خلق کرد.به طور مثال در “بت”(Bath) انگلستان، رودخانه به وسیله یک سد سه طبقه به نظم درمی‌آید و تئاتری پهن و وسیع با نمایش آب اجرا می‌شود.

حال اگر نظری به کشور خودمان بیندازیم متوجه می‌شویم که ایرانیان از دیرباز با زیبایی‌ و حالت آرامش‌بخش  آب آشنا بوده‌اند. از همان آغاز بنای کاخ‌ها و باغ‌‌های واقع در پاسارگاد، طرح چهارباغ‌ها بر اساس آب و نقش آن شکل گرفت. آب در باغ‌های ایرانی، همان‌گونه که در باغ فین کاشان و شازده ماهان و ایل‌گلی تبریز و … شاهدش هستیم، تنها به منظور آب‌رسانی باغ نیست، بلکه از حرکت و سکون و صدا و کف آن بهره‌برداری‌های لذت‌بخشی مادی و معنوی ‌شده است.

کاخ شاهان در برخی از موارد در با‌غ‌هایی بنا شده که آب نقش مهمی در زیبایی آن‌ها دارد. کاخ چهلستون اصفهان و کاخ فتحعلی‌شاه در چشمه علی دامغان از این‌گو‌نه‌ا‌ند.

شهرهایی همچون اصفهان و شوشتر نمونه بسیار متعالی از هم‌زیستی شهر و آب هستند که موضوع حظ بصری و آرامش یافتن از آب در شکل‌گیری آن‌ها نقش پررنگی داشته است.

اما اکنون مقوله جذب گردشگران با استفاده از آب در کشور ما به فراموشی سپرده شده است. ما می‌اندیشیم از آن‌جا که کشور ما پر از جاذبه های تاریخی و طبیعی است، دیگر نیازی به ساخت جاذبه‌های انسان ـ ساخت نداریم. در حالی‌که با نیم‌نگاهی به کشورهایی همچون چین و ایتالیا و ترکیه، متوجه می‌شویم که تعداد قابل توجه سایت‌های فرهنگی و طبیعی آن‌ها را از ساخت جاذبه‌های انسان ـ ساخت معاف نکرده است.

مورد دیگر در رابطه با لزوم ساخت جاذبه‌های انسان ـ ساخت و به ویژه جاذبه‌هایی که ایرانیان قبلا در ساخت و استفاده از آن‌ها مهارت داشته‌اند، این است که این فن‌ها و هنرهای بومی بار دیگر و این بار با نگاهی نو به جهانیان شناسانده می‌شود. این موضوع باعث می‌شود که به فرض کشوری همچون امارات متحده عربی ادعایی مبنی بر “بادگیر به عنوان شاخصه معماری عربی!” نداشته باشد.

از طرف دیگر، ایران کشوری وسیع است که  شهرهای آن از هم دور هستند و به قول کارشناسان معماری شهرهای ایران لکه‌ای است (یک شهر این‌جا و شهر دیگر در آن‌جا، که مکانی دورتر از این‌جاست). همین موضوع باعث می‌شود که حتی برای خود ما ایرانیان دیدار از همه آثار باستانی و طبیعی و اطلاع از همه هنرها و فن‌های باستانی به آسانی میسر نباشد. بنابراین لزوم جاذبه‌های انسان ـ ساخت مبتنی بر دانش بومی باستانی، مخصوصا برای شهرهایی که از جاذبه‌های کمتری برخوردار هستند، به منظور آشنایی هم‌وطنان و همین‌طور جذب گردشگر ضروری به نظر می‌رسد. این موضوع همچنین باعث ایجاد نشاط و احیای هویت ملی برای ساکنان آن شهر خواهد شد.

نتیجه این‌که اجرای طرح تئاتر آب، با توجه به پیشینه‌ای که از آن در کشور ما موجود است و به لحاظ آرامشی که آب، این قطعه بی‌نظیر طبیعت، می‌تواند در شهرها ایجاد کند، قابل بررسی به نظر می‌رسد.  

آرش نورآقایی

منبع:

آب و معماری، چارلز.و.مور، ترجمه هدی علم‌الهدی، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران، ۱

 

 

دیدگاه‌ها

  1. سیما سلمان زاده

    درود
    از ده سال پیش درود
    احتمالا همین روزها این ایده هم در ذهنها جا می افتد.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *