سکوت خوب!

یادم نیست آخرین بار کِی بود که سر کار نرفتم. شاید تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده!

اما امروز نرفتم…

نشسته ام خانه و از پنجره به برف نگاه می کنم.

دیدگاه‌ها

  1. مصطفی

    و یه سیگار …
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. اوهوم…

  2. احسان بشیرگنجی

    غیرت یعنی دست بگذاری روی زانوهای خودت و قوتش را هرچند وقت یکبار اندازه بگیری. یعنی زیر سایه خودت خنک شوی یک عمر…
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. زیبا بود. سپاس.

  3. http://didgah13.blogfa.com/

    شما خانه هم که بشینی یه کاری دست دیگران میدی/یعنی از خانه به کارا رسیدگی میکنید /
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. جالب بود.

  4. نیلوفر فریدنی( راهنمای فرانسه زبان)

    سلام
    فقط نگاه کردن کافی نیست
    برف را تحسین کنید
    آدم برفی بسازید
    خش خش گامها روی برفهای دست نخورده بزرگترین فتح آدمیست
    گوله برفی بسازید و با خانواده و دوستان دلی از عزا در بیاورید
    امروز همکارانتان کمبود شما را احساس خواهند کرد و قدر شما را بیشتر خواهند دانست
    لحظه های امروز هرگز بر نمی گردند آنرا با خاطرات شاد کودکی پیوند بزنید
    فردا شما یک روز بزرگتر شده اید و خشم و اندوه امروز را فراموش کرده اید
    آنقدر ایده های نو در سر خواهید داشت که هیچکس نتواند ادعا کند از آن اوست
    زمستان خواهد گذشت و روسیاهی آن به زغال خواهد ماند
    انسان بهتر است مثل برف سبید و پاک باشد تا مثل زغال دل سیاه
    یکروز هم که شده خود را از ته دل دوست داشته باشید بقیه می توانند منتظر بمانند
    خاطرتان هست تنها سی مرغ به آشیان سیمرغ می رسند و تنها هدهد است که آنها را رهبری می کند
    هدهد بودن سخت است وشایستگی می خواهد
    چشم امید همه مرغان به هدهد است چون او داناترین است
    مرغان همه هدهد را به رهبری پذیرفته اند
    مرغان زیادی از راه می مانند چرا که بنده رشک وحسد و کینه و رذائل اخلاقی خود می شوند
    شما چشم امید دوستان هستید
    دکتر علی شریعتی می گوید :
    خداوندا تو خود می دانی که انسان بودن و انسان ماندن چه دشوار است ؛ چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  5. ارسلان پورحلاجی

    ارش عزیز اینجا با مجتبی گهستونی داشتیم از حرصمان میگفتیم از برنامه دیشب نود . اینقدر شما همه چیز را دقیق مستند کرده ای که مو لای درزش نمی رود قصد داریم برای نود ایمیل بفرستیم . فردوسی پور بیشک این حق را برای شما محفوظ میدارد.
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از محبت شما.

  6. fatima

    درد هایی در این دنیا هست ، به آن عظمت که دیگر در برابر آن ها از اشک کاری ساخته نیست!

    قطار به موقع رسید
    هاینریش بل
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. زیبا بود.

  7. مریم.ص

    اوفیش خدایا یعنی میشه ؟!
    انقدر دعا کردم پروژه یوز به نتیجه برسه چون می دونستم تا به نتیجه نرسه که شما دست بردار نیستین ،دعا کردم تا سرتون خلوت شه من بدون عذابه وجدان برای تحقیقاتم مزاحمتون بشم ، انقدر دوست دارم جای الان شما باشم البته بجز اون احساس ناراحتی از دسته …همه زحمات کشیدی به نتیجه هم رسیده الان راحت خونه براخودت خلوت کنی جلوی پنجره یه قهوه بخوری یه سیگار در کنارش به باریدن برف نگاه کنی و خستگی در کنی وبه ایده های بعدی فکر کنی،اااانقده خوووبه 😉
    …………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اینکه تا کاری تموم نشه باید روش متمرکز بود، مرامی است که باید در همه ما نهادینه بشه. موفق باشی.

  8. سیمین

    بهترین کار را کردید
    نگاه کردن به سفیدی برف و به پاکی ها!
    …………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موافقم.

  9. اشکان بروج

    نامه سرگشاده محمد تاجران به اینانلو

    سلام جناب اینانلو

    من محمد تاجران هستم، همون رفیق عباث جعفری که بعد از حادثه دیدنش ۳ ماه به دنبالش میگشت توی نپال.
    از عباث گاهی در مورد شما حرف هایی شنیده بودم و بعضی‌ از گفته‌هایتان در مورد عباث بعد از حادثه دیدنش خیلی‌ با چیزی که از عباث شنیده بودم تناقض آشکاری داشت اما چون دیگر عباثی نبود که حقیقت را بدانم و بازار دوستی‌‌ها و ارادت‌ها به عباث گرم بود در پی‌ اون حادثه و هر کسی‌ در پی‌ بافت کلاهی بود از نمد به آب رفته عباث و شما هم به حق کم نگذاشتید.
    آنقدر گفت‌هایتان برام مهم نبود که زحمت بکشم و چند خطی‌ بنویسم و بنا به روحیه خود عباث که بنای پاسخ دادن به هر چیزی را نداشت سکوت کردم.
    اما گویا این همه سکوت از طرف همه اهالی طبیعت گردی و محیط زیست شما رو به این توهم انداخته است که گویا اینجا قحط الرجال است و شما تنها مرد این میدان !!!
    راستی‌ هرگز به این مساله فکر کرده اید چرا کسی‌ نمی‌گوید که محمد درویش را به جرم شکار گرفته اند؟
    اما به دلیل اینکه اینبار ساکت نشستن خود ظلمی است به محیط زیست و فرهنگ ایران چند خطی‌ برایتان نوشتم!! اگر الان هم آرش نور آقایی دلگیر از رفتار زشت شما تصمیم به دوری نمی‌گرفت باز ساکت بودیم و مینشستیم و می‌خندیدیم به بازی‌های کودکانه شما!! اما به قول سعدی ساکت نشستن به وقت سخن گویی خود ظلمی است و به یادگار چند خطی‌ برایتان نوشتم که بدانید ما اهالی طبیعت گردی و محیط زیست آنچنان که شما میپندارید نادان نیستیم که هر حرف بی‌ ریشه ا‌ی‌ را بپذیریم!! و شما مسلما هر آنجایی که مورد احترام باشید در میان طبیعت گردان و فعالان حقیقی‌ محیط زیست جایگاهی آنچنان که خود میپندارید ندارید!
    به نام زدن ایده حضور یوز در برزیل و بهره‌‌برداری زشت از ( بر این واژه تأکید می‌کنم چون چیزی غیر از آن‌ نیست !!) آن در حضور مردم ایران را شاید بتوان زیر سبیلهای درشتتان رد کرد ولی‌ آنچه که انسان‌ها را در تاریخ ماندگار می‌کند سلامت رفتارشان است که گویی شما چندان بهره ا‌ی‌ از آن نشان ندادید!!( حداقل در این مورد و آنچه که من از عباث می‌دانم !).

    بگذریم…کلام کوتاه می‌کنم که وقت بنده و همه آنهایی که در حوزه گردشگری و طبیعت کار میکنند ارزشمند تر از آن‌ است که صرف پرداختن به این موضوع گردد.
    تنها امید دارم که آرش عزیز صبورانه این کودکی و جاه طلبی شما را نادیده بگیرد و همچنان عاشق به راهی‌ که در پیش گرفته است برای اعتلای این سرزمین ( منظور جائی‌ است که سهم شما از آن‌ نان است و سهم عاشق‌های آن‌ خون دل !) ادامه دهد که شما را نمیدانم ولی‌ ما و این سرزمین به امثال آرش هنوز خیلی‌ نیاز مندیم !

    متأسفانه برای رفتارتان احترامی قائل نیستم !!
    محمد تاجران
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از تو و محمد تاجران عزیز.

  10. مهناز

    نامه سرگشاده محمد تاجران به اینانلو

    سلام جناب اینانلو

    من محمد تاجران هستم، همون رفیق عباث جعفری که بعد از حادثه دیدنش ۳ ماه به دنبالش میگشت توی نپال.
    از عباث گاهی در مورد شما حرف هایی شنیده بودم و بعضی‌ از گفته‌هایتان در مورد عباث بعد از حادثه دیدنش خیلی‌ با چیزی که از عباث شنیده بودم تناقض آشکاری داشت اما چون دیگر عباثی نبود که حقیقت را بدانم و بازار دوستی‌‌ها و ارادت‌ها به عباث گرم بود در پی‌ اون حادثه و هر کسی‌ در پی‌ بافت کلاهی بود از نمد به آب رفته عباث و شما هم به حق کم نگذاشتید.
    آنقدر گفت‌هایتان برام مهم نبود که زحمت بکشم و چند خطی‌ بنویسم و بنا به روحیه خود عباث که بنای پاسخ دادن به هر چیزی را نداشت سکوت کردم.
    اما گویا این همه سکوت از طرف همه اهالی طبیعت گردی و محیط زیست شما رو به این توهم انداخته است که گویا اینجا قحط الرجال است و شما تنها مرد این میدان !!!
    راستی‌ هرگز به این مساله فکر کرده اید چرا کسی‌ نمی‌گوید که محمد درویش را به جرم شکار گرفته اند؟
    اما به دلیل اینکه اینبار ساکت نشستن خود ظلمی است به محیط زیست و فرهنگ ایران چند خطی‌ برایتان نوشتم!! اگر الان هم آرش نور آقایی دلگیر از رفتار زشت شما تصمیم به دوری نمی‌گرفت باز ساکت بودیم و مینشستیم و می‌خندیدیم به بازی‌های کودکانه شما!! اما به قول سعدی ساکت نشستن به وقت سخن گویی خود ظلمی است و به یادگار چند خطی‌ برایتان نوشتم که بدانید ما اهالی طبیعت گردی و محیط زیست آنچنان که شما میپندارید نادان نیستیم که هر حرف بی‌ ریشه ا‌ی‌ را بپذیریم!! و شما مسلما هر آنجایی که مورد احترام باشید در میان طبیعت گردان و فعالان حقیقی‌ محیط زیست جایگاهی آنچنان که خود میپندارید ندارید!
    به نام زدن ایده حضور یوز در برزیل و بهره‌‌برداری زشت از ( بر این واژه تأکید می‌کنم چون چیزی غیر از آن‌ نیست !!) آن در حضور مردم ایران را شاید بتوان زیر سبیلهای درشتتان رد کرد ولی‌ آنچه که انسان‌ها را در تاریخ ماندگار می‌کند سلامت رفتارشان است که گویی شما چندان بهره ا‌ی‌ از آن نشان ندادید!!( حداقل در این مورد و آنچه که من از عباث می‌دانم !).

    بگذریم…کلام کوتاه می‌کنم که وقت بنده و همه آنهایی که در حوزه گردشگری و طبیعت کار میکنند ارزشمند تر از آن‌ است که صرف پرداختن به این موضوع گردد.
    تنها امید دارم که آرش عزیز صبورانه این کودکی و جاه طلبی شما را نادیده بگیرد و همچنان عاشق به راهی‌ که در پیش گرفته است برای اعتلای این سرزمین ( منظور جائی‌ است که سهم شما از آن‌ نان است و سهم عاشق‌های آن‌ خون دل !) ادامه دهد که شما را نمیدانم ولی‌ ما و این سرزمین به امثال آرش هنوز خیلی‌ نیاز مندیم !

    متأسفانه برای رفتارتان احترامی قائل نیستم !!
    محمد تاجران
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از شما و محمد تاجران عزیز.

  11. مهناز

    آرش
    استراحت کن
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. اگر بتونم. جشن راهنمایان رو در پیش داریم.

  12. محمد

    دوست عزیز.
    امیدوارم نا امیدی،خستگی یا دلخوری (نمیدونم چی اسمشو بزارم ) شما به ضرر یه گونه دیگه ی در معرض انقراض نباشه و همت بالای شما جایی دیگه و در شکلی دیگه به نفع مخلوقات زیبای خدا تموم بشه. شما تنها نخواهی بود. مهم نتیجه ی کار بود. امیدوارم که بعد از لذت بردن از این سپیدی و رفع خستگی طرحی دگر دراندازی.
    من بطور اتفاقی از لینک سایت تابناک با شما به عنوان بانی طرح آشنا شدم و به عنوان یه انسان ازت سپاسگزارم. دست مریزاد
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  13. حامد

    داشتم فکر میکردم انسانیت کجاست؟
    تو که مکتوب کردی افکارت را باز دزدیده میشود! با ایده های مکتوب نشده چه میکنند واقعا؟!!!
    انصاف و این حرفها به کنار آیا تصور نمیکنند که نیمچه آبرویشان به همانجا برود که اولش ف است؟ بعله
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما.

  14. شهریار

    استاد من این زمانها می روم دختر بازی ، یعنی با دخترم می روم بیرون ، شما چند باری عکسهای خواهرزاده یا نمی دانم برادر زاده هایتان را در این سایت گذاشته بودید، بروید پیش آنها ، مطمئن باشید آرام می شود
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. زنده باد تو که این همه خانواده دوست هستی.

  15. پرويز شجاعي پارسا

    آرش جان دوست داریم حتی اگر سر کار هم نری . ای ایده پرداز ، ای مرد
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قربونت. چند وقته ندیدمت، حالم گرفته اس.

  16. RAOOF

    خوانشی دیگر :
    ۱- فکر می کنی که سر کار نرفتی…
    ۲- سر کار هستی
    ۳- کار از این بهتر
    ۴-…..
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. من که نفهمیدم، اما ارادتمندتم.

  17. سعید

    اینقدر کارت درسته که همه میشناسنت
    آرش خان بدون شک الان هم هزار جور فکر و ایده تو سرته برای این مملکت … عمرا بتونی ایران رو فراموش کنی …
    عاشق همیشه دیوانه است. عاشق وطن هستی و شک نکن تنها نیستی ! همه ما هستیم …

    فقط گاهی رفتار ناپسند بعضی ها دل آدم رو میشکونه ، عیبی نداره … خیلی جاها دلت رو شکستن اینم روش .. تنت سلامت عزیزم

    صبح با خودم یاد حضور این مرد بزرگ تو جشن افتادم که چقدر چقددددر بهش حال دادی همه جا چقدر احترام چقدر ارزش ولی نمک خوردن و نمکدون …

    تنت سلامت آرش خان
    تو آرش عزیز مایی و تنها نیستی و با وجود همه این نامردی ها تو یه دونه ای
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سعید بزرگوار، سپاسگزارم از تو و بقیه دوستان گرامی.

  18. آناهید

    استاد آرشم،

    به پاکی و سپیدی همون برف،
    به دل شکسته ی تو ازین همه بی اخلاقی،
    به اشکای بی وقفه خودم ازین دل شکسته تو

    قسم ،
    که سحر نزدیک است … اندکی صبر
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از محبتت.

  19. مهری عزیزی

    سلام
    من هم برنامه ی دیشب رو دیدم و متأسف شدم به خاطر سقوط اخلاقی مردی که تا دیشب بزرگ بود برام، اسم و رسمی که برای شما اهمیت نداره مثل اینکه قراره بعضی ها رو تا آخر عمر وسوسه کنه، گوش دادن به صدای شاملو خیلی آرامش بخشه و موقع باریدن برف با خودم این شعر رو زمزمه می کنم که فکر کنم متناسب با حال این روزهای شماست:
    برف نو برف نو سلام سلام
    بنشین خوش نشسته ای بر بام
    پاکی آوردی ای امید سپید
    که همه آلودگیست این ایام
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس.

  20. افسانه احسانی

    نمی دانم چه بگویم
    یاد اتفاقی مشابه در ابتدای دهه ۸۰ می افتم …………………سکوت و گذشت اختیارکردیم. نمی دانم خوب است یا بد؟!

    امیدوارم مثل همیشه قوی و تاثیرگذاربمانید
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قربان محبت شما. به امید دیدار.

  21. کامران

    چقدر تیتیش!!
    حالا خودکشی نکنی؟؟!!!
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. نه، زنده میمونم.

  22. ......

    سلام
    برنامه نود دیدم صحبت های کوتاه آقای اینانلو رو شنیدم شناختی از ایشون ندارم جز چند برنامه که از ایشون تو تلویزیون دیدم ولی شما رو می شناسم و به صداقتتون ایمان دارم و می دونم که دنبال اسم و رسم نیستید
    خوشبختانه دوستان باهوشی دارید که این می تونه تا حدودی تسکینتون بده
    می دونم که عقب نمی شینید
    به خاطر همه زحمات و فداکاری هاتون ازتون تشکر می کنم.
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از محبت شما.

  23. الاهه

    غیبت در حضور ….
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  24. احسان بشیرگنجی

    برای اینانلو

    باید بجای نام شما نقطه چین گذاشت
    فرهنگ را برای همیشه زمین گذاشت!

    می دانید آقای اینانلو ، سالها از زخم هایی که بر محیط زیست ایران رفت نوشتیم و گلایه کردیم. سالها با چشمان نگران سرمایه های باقی مانده در دخل خالی وطن را تماشا کردیم و با همین دستهای خالی ، تمام توان و تلاشمان را بکار بستیم تا بتوانیم فرزندان خوب و خلفی برای طبیعتمان باشیم.
    سالها فریب چون شماهایی را خوردیم و عزت و احترامتان را پاسداشتیم و دلمان را گرم که هستند بزرگانی چون اینانلو که حرفشان خریداری دارد و جایگاهی و تریبونی تا صدای فروخورده ما باشند اما دریغ و افسوس که این خیال ما را جز به ترکسان ره نبرد و انتهایش فروریختن باورهایی بود که درست یا غلط شکل گرفته بود.
    آن روز که خبر شلیک برای شکار و دستگیری را شنیدم خواستم یادداشتی بنویسم که گفتم بگذریم. شاید قضیه آنی نیست که شنیده ایم و باز داریم بی خود و بی جهت در تخریب کسی گام بر می داریم و قضاوتی ناعادلانه!
    اما انچه دیشب مدعی شدید حرف کوچکی نبود که بتوان به راحتی و به بی تفاوتی از کنارش رد شد.
    دیشب دانستم که آنکه به راحتی می تواند از پشت این صفحه جادو وقیحانه ترین دروغ ها را نثار مردم خویش کند صاحب تریبون در این ملک است و آن دیگرانی که سر خم نکرده و همرنگ مسئولان حکومتی نشده اند جایی در آن میان ندارند تا سخن بگویند و از طرحی که داده اند دفاع کنند.
    آقای اینانلو! محیط زیست ایران زخم های فراوانی بر پیکره خود دارد. اما همه این زخم ها کشتار شکار و شکارچی و … نیست. بزرگترین زخم محیط زیست ایران حضور مردانی چون شماست. شمایی که نه شرف دارید و نه وجدان.
    آقای اینانلو مرا به خیر تو امید نیست. شر مرسان!

    باقی بقایتان.
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  25. Dorna

    با سلام
    من ترجیح میدم به جای پرداختن به حاشیه ها (که جز تلف کردن وقت روی بحثهای بی ارزش نتیجه دیگه ای نداره) ، ازتون تشکر کنم و بهتون تبریک بگم به خاطر این ایده عالی و خلاقانه …. بار اول که شنیدم خیلی خوشحال شدم و همش فکر میکردم این ایده کی میتونه باشه و اصلا به ذهنم خطور نمیکرد که شاید ایده معلمی قدیمی باشه ….
    به هر حال هرکسی از حقیقت خودش آگاهه و بهتره به این حقیقتتون افتخار کنید و به حاشیه ها بی اعتنا باشید. بالاخره آنچه که ارزشمنده به قول شما بحث یوز ایرانی و مسئله حفاظت اونه و امیدوارم با این قدم برداشته شده تغییراتی رخ بده….
    یک پیشنهادی هم داشتم، البته،گویا شما گفتین که بعد از این اتفاقات از این پروژه کنار میرین، ولی آیا بهتر نیست حالا که به نتیجه رسیدن ، اون هم بعد از این همه تلاش و حرص خوری، به باقی امر فکر کنین… خودتون اشاره کرده بودین که مسئله مهمتر یوزپلنگه و نه این موضوعات حاشیه ای … بنابراین حداقل برای نتیجه دادن کار و نجات یوز ایرانی ، لطفا ادامه بدین… چون مسئله هنوز تمام شده نیست.
    نکته ای که می خواستم اضافه کنم (البته شاید قبلا هم به فکر کسی رسیده باشه … ): به جای ۱۰ درجه پررنگ کردن طرح یوز بهتره از بافت دیگه ای غیر از بافت اصلی لباس (که میتونه بافتی مخملی یا پلاستیکی باشه) استفاده کنین که به برجستگی طرح هم کمک میکنه البته با تغییر بافت میشه ۵ درجه رنگ رو تغییر داد و این تو زیبایی کار موثرتره . چون که این رنگ، طوسی کمرنگ، روی زمینه نارنجی و سفید ترکیب خوبی ایجاد میکنه و اگه پررنگتر بشه زیاد جالب نمیشه.
    منتظر شنیدن خبرهای خوب از شماف از پروژه و خصوصا از یوز ایرانی هستیم.
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از شما و لطفی که دارید. برای تغییر در لباس به نظرم دیگه دیره. موضوعات مهمتری وجود داره که باید به اونها بپردازیم.

  26. محمود

    جای ان است که خون موج زند دردل لعل
    زین تقابن که خضف میشکند بازارش

    ارش عزیز به قد ادم برفه اینجا هواصاف اسمان ابی وافتابی دریازیبا ساحل سفید جات خالیه دردت که شخصی نیست دردت بجونمون
    ………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. امیدوارم همیشه زنده باشی مرد خوب.

  27. پروين ميرعنايت

    خیلیم خوبه… گاهی لازمه ادم هیچ کاری نکنه….گاهی لازمه بایسته وبه راهی که پشت سرگذاشته یه نگاهی بندازه تادوباره نای ادامه دادن پیداکنه
    ………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. موافقم.

  28. صدرا

    بعضی اوقات و لحظه ها برای خود خود خود آدمه … فکر کنم این از اون لحظات بوده
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. موافقم.

  29. Masi

    چه لذتی دارد از فردای نیامده نترسیدن
    گوش به باران دادن ( البته تماشای برف هم صد البته شاملش میشه)
    چای درست کردن
    و پادشاه وقت خود بودن….

    شاهرخ مسکوب

    و من میدونم حتی در، در خانه ماندن شما هم ………اندر سر ما همت کاری دگر است……هست!
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  30. لیلا

    سلام
    هر دفعه از این مرخصی ها به خودت بده
    خوب کاری کرده برف را از پنجره نگاه میکردی در کنارش قهوه و یک کتاب میچسبید
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. حتما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *