این متن در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ خرداد ۱۳۹۶) نوشته شده:
این جملات “هانس کریستین اندرسن” در بستر مرگ که به آهنگ ساز مراسم تدفینش گفت:
“بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند، ضربات موسیقی را برای قدمهای کوچکشان هماهنگ کن.”
مرا به یاد جمله “سهراب سپهری” میاندازد که بر روی سنگ قبرش نوشتند:
“به سراغ من اگر میآیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من”
شاید تنها شباهت خواسته اندرسن و شعر سپهری در حس ضربات موسیقی هماهنگ با قدم کوچک کودکان با قدمهای نرم و آهسته دوستداران سهراب باشد.
شاید هم پری کوچک دریایی که به خاطر عشق دم خود را با پای انسان عوض کرد در این اندیشه بود که “پشت دریاها شهری است، که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است”
اما سهراب جوابش را اینگونه داد:
“… نه به آبیها دل خواهم بست
نه به دریا پریانی که سر از آب بدر میآرند
و در آن تابش تنهایی ماهیگیران
میفشانند فسون از سر گیسوهاشان …”
دیدگاهها
زنده باد! چه تیتری!
احتمالا هر دو باور داشتند که
“خاک احساس تو را می شنود”
چه خاک زیر پای کودکان
و
چه خاک گل وجود سهراب…
……………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
زبردست ترین و باهوشترین بافنده ایی هستید که توی عمرم دیدم، این ریسمانهای نامرئی رو فقط ذهن شما میتونه اینجوری شگفت آور بهم متصل کنه. لبخندم تمومی نداره وقتی توی سایتتون می چرخم.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. بزرگوارید. محبتتون افزون.