دیدگاه‌ها

  1. اشکان بروج

    من که زنگ آخر با خدا کلاس دارم البته کلاسمون تو برزخ خیلی شلوغه ولی من باز ته کلاس میشینم و دوست دارم شیطونی کنم……راستی اونجا کلاساش مختلطه.
    بعدشم برم خونه دیگه بر نمیگردم چون با حوریای بهشت و جهنم میخوایم بریم سفر ….خداگردی

  2. الهام

    مارکز یه قصه کوتاه داره به اسم ماریا دوس پرازرس که اگه نخوندی بخونش. زنگ آخر رو هیچوقت تو تشخیص نمی دی و درست وقتی فکر می کنی زنگ آخره که نیست و درست وقتی که فکر می کنی حالا حالاها نمی یاد میاد!
    ………………………………………………..
    جواب: این‌ها گونه‌ای واگویه است، جدی نمی‌گیرمشان.

  3. آزاده

    سلام
    در یک نظر به نوشته شما، اگر منظور را درست فهمیده باشم، زنگ آخر باز هم سفر است، سفری که البته به یکبار تجربه اش می ارزد.
    و اینکه به خاطر چاپ کتاب”عدد، نماد، اسطوره” که روزی گفتید بزرگترین آرزوی زندگی شماست هم صمیمانه تبریک می گم.
    ……………………………………………………
    جواب: راستی من گفتم که چاپ این کتاب بزرگترین آرزویم است؟ خوب، اگر هم گفته باشم اما الان فکر نمی‌کنم که بزرگترین آرزویم برآورده شده. با این حال سپاس

  4. سیما سلمان‌زاده

    کجاست این مدرسه ثبت‌نام کنم؟😁
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. همه ثبت نام شدیم از قبل.

  5. لیلا

    سلام
    فکر کنم بعد از این همه زنگها باید
    زنگ استراحت
    زنگ خواب
    زنگ آرامش
    زنگ رفتن
    …………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *