دو نکتۀ فولکلوریک

قوچ به‌عنوان نماد باروری و برکت در فرهنگ چوپانی و دامداری ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چنان‌که با باورها و آداب پرشماری پیوند خورده است. این چهارپا از دوران باستان نه تنها در نقوش، بلکه در متون اسطوره‌ای/تاریخی نمود دارد.

اما فارغ از همهٔ اعتقادات و باورها که تعدادشان کم هم نیست، دو نکتهٔ جالب را در زیر مطرح می‌کنم:

  1. برای «قوچ‌بازی» یا همان جنگ قوچ‌ها، در برخی شهرها، به قوچ شراب می‌نوشاندند.
  2. در زمان «قوچ‌اندازی» یا همان جفت‌گیری، با او مثل داماد رفتار می‌کردند: می‌شستندش، بر پیشانی، کمر، دست و پاهایش حنا می‌گذاشتند، مهرهٔ چشم‌زخم بر گردنش می‌بستند و حتی با او حرف می‌زندند و انتظاراتشان را به او گوشزد می‌کردند. مثلا از او بره‌های دوقلوی ماده طلب می‌کردند.

………………………………………………

«میرنجات اصفهانی» از شاعران دورهٔ صفوی، در مثنوی «سیرالسالکین» بیت جالبی دارد:

گهی در قهوهٔ مؤمن به صحبت / گهی در قهوهٔ زینا به عشرت

چند نکته در مورد بیت بالا:

  1. منظور از قهوه، قهوه‌خانه است.
  2. مؤمن و زینا نام دو قهوه‌خانه بوده است.
  3. کارکرد قهوه‌خانه و نوع مشتریان در این بیت مشخص می‌شود؛ هم جای صحبت و بحث و شعر بوده است و هم جای عشرت (احتمالابه دلیل استفادهٔ چپق و قلیان و تریاک و…)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *