دختران فسانه‌سرا

آن‌چه که در زیر می‌آورم بسیار درهم و برهم و ناپخته و خام است، با این‌حال در حد و اندازه‌ی یک برداشت و ایده و سوال قابل مطرح کردن است.
در ادامه‌ی مطالعاتم برای رسیدن به جواب این سوال که “چگونه بشر از هفت به هشت رسید؟” هفت‌پیکر نظامی و هشت‌بهشت دهلوی را بازنگری کردم و به زودی متن “از هفت‌پیکر تا هشت‌بهشت” را در همین سایت قرار می‌دهم. اما در هنگام خواندن این دو منظومه متوجه شدم که هم در هفت‌پیکر و هم در هشت‌بهشت، دختران فسانه‌‌‌سرا قبل از هم‌آغوشی با شاه (در این‌جا بهرام گور) برای او قصه می‌گویند. از طرفی عین همین اتفاق را در “هزار و یک شب” هم می‌بینیم که شهرزاد برای شهریار قصه‌سرایی می‌کند. بنابراین به فکرم رسید که:
۱- این‌که ما مادربزرگ‌هایمان را اسطوره‌‌ی قصه‌گویی می‌شناسیم احتمالا ریشه در گذشته‌ی ما دارد و به احتمال زیاد جنس مونث در قصه‌سرایی از جنس مذکر پیشی‌گرفته. جالب است بدانید که در فهرست میراث معنوی ثبت‌شده در یونسکو، یکی هم هنر قصه‌سرایی زنان فلسطینی است. با این وجود شاید ما هم بتوانیم با توجه به ادبیاتمان، این هنر را به عنوان میراث معنوی کشورمان ثبت کنیم. (مسلما در این‌باره به توضیحات بیش‌تری احتیاج داریم.)
۲- حدس می‌زنم که رابطه‌ای میان دوشیزگی و قصه‌سرایی وجود دارد. چراکه در هفت‌پیکر و هشت‌بهشت دختران هفت اقلیم که قرار است هم آغوش پادشاه ایران شوند، باید دوشیزه باشند و می‌دانیم که شهرزاد قصه‌گو هم هنگامی که به بستر شهریار درآمد باکره بود و اتفاقا همین قصه‌گو‌یی‌اش او را از مرگ نجات داد. شاید بتوان گفت که با این وجود، قصه‌سرایی یک امر قدسی به شمار می‌رفت.
۳- به نظر می‌‌رسد احتمالا در دوران‌های مختلف، زنان شاهان ایران علاوه بر هنرهای رقاصی و طنازی و آداب‌دانی و … می‌بایستی هنر قصه‌گویی را نیز بدانند.

دیدگاه‌ها

  1. مهدی فتوحی

    کتاب ریشه یابی درخت کهن و کتاب منتشر نشده ی هزار افسان کجاست بیضایی اصلا درباره ی همین موضوع است
    ………………………….
    جواب: ریشه‌یابی درخت کهن را قبلا خوانده‌ام اما الان خیلی مضمونش یادم نیست. کتاب دیگر را هم احتمالا باید بخوانم.

  2. پسر ایران

    نفس انسان عاشق قصه است… اگر قران را هم ورق بزنیم تا می ایی خسته بشی خداوندگار عالم با یک داستان ذائقه تو را تازه میکند.. حال چرا وقتی یک لی دی قصه میگوید مثل یک رقص زیبا بیشتر به او می اید .شاید یک هنر فطری اوست که پر چانگی زن را در مسیر درست به نمایش بگذارد.. که او نتها برای شوهرش قصه گوی خوبی باشد بلکه بهترین داستان ها و لالایی ها را برای فرزندش بخواند. ولی گرچه انها در این رتبه اولند ولی در زمینه شعر. نام اوران بیشتر با مردان هستند که ان هم یک بحث عاشق پیشگی کهن دارد.

  3. الهام

    به غیر از اون کتابایی که مهدی فتوحی گفت یه کتابم گلی ترقی داره اسمشو الان فراموش کردم اما مضمون در همین باره ست!

  4. زيني زاده

    سلام.اشاره به جاوجالبی هست، هفت پیکر یا همون بهرام نامه منظومه داستان در داستان فوق العاده زیبایی هست
    مخصوصا قصه اول که نشستن بهرام گور در گنبد سیاه وافسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اوله
    حکایت سرگشتگی وحیرانی تمام آدمها.بازهم سپاس

  5. آزاده

    به نظرم رسید ارتباط اگر چه نه چندان ملموس اما عمیقی بین این مطلب یعنی افسانه سرایی زنان و مطلبی که درباره مارکشی نوشتید وجود داره.که البته نمی دونم چطور در چند کلمه توضیح بدم اما تقریبا درباره اش یقین دارم.

  6. سیما سلمان‌زاده

    به نظرم مهمترین عنصر در قصه‌گویی، مهارت تخیل و‌
    رویاپردازیه و قطعا اغلب دختران در این زمینه شایستگی دارند همینطور که مادران گاه از رویاهای تحقق نیافته، قصه‌های جذابی می‌سازند.
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. موافقم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *