داستان یک سفر: آفرین و نه‌آفرین (نفرین)

دیدم، قرار است به زودی به یک سفر ۲۰ روزه بروم و بعد هم که برگردم به احتمال بسیار گرفتاری هایی خواهم داشت. بنابراین تصمیم گرفتم با خواهرزاده هایم به مدت دو روز سفر کنیم. اما نشد که دو روز بشود. درواقع به دلیل همان سفر ۲۰ روزه، اتفاقی رقم خورد که فقط یک روز از آن دو روز در اختیارم قرار گرفت. فرصت را مغتنم شمردم و به همراه مادر و دو خواهرزاده ام در دومین روز تابستان یک سفر یک روزه به کاشان طراحی کردیم.

اسم این اولی “غزاله” و اسم دومی “ارشیا”ست. با هم به کاشان رفتیم و از تپه سیلک و باغ فین و خانه عباسیان بازدید کردیم. موضوع جالب توجه این بود که هر دوتایشان بسیار علاقمند بودند و با موبایل از سوژه ها عکس و فیلم می گرفتند. غزاله حتی از صحبت ها و توضیحات من و از نوشته های کنار بناها و اشیای تاریخی استفاده می کرد، برداشت های خودش را هم به آن ها می افزود و نهایتا صدای خودش را ضبط می کرد. در این صحنه به جایی که من ایستاده ام، نزدیک می شوند.

کلا این پسر عاشق ماهیگیری و شکار و جانور بازی و این حرف هاست.

به همه چیز دقت می کردند.

دوست داشتم این برگ را

به طرح ها و نقاشی های بناهای باغ فین که دقت کنیم، خیلی چیزها دستگیرمان می شود.

خانه ی عباسیان؛ بزرگترین خانه ی تاریخی کاشان

همان

همان

صبح ساعت ۸:۳۰ بود که از تهران راه افتادیم. در مسیر به آقای رضوانیان تلفن زدم و می خواستم برای ناهار پیش او (خانه ی نقلی) برویم. نبود. خودش و خانواده اش در تهران بودند. بنابراین تصمیم گرفتم به خانه ی “منوچهری” سر بزنم و ببینم که برای پذیرایی از گردشگران چه کرده اند. رفتیم و ناهار خوردیم و از یکی از اتاق ها که در تصویر می بینید، دیدار کردیم.

حیاط خانه ی منوچهری

از اینجا به بعد این سفرنامه دو بخش مجزا با عنوانهای نفرین و آفرین دارد.نخست بخش نفرین:

بعد از ناهار به سمت نوش آباد رفتیم. دوست داشتم مادرم و خواهرزاده هایم شهر زیرزمینی را ببینند و البته دلم می خواست با حسین نوش آبادی گپی بزنم و فیلم “خاله نصرت” را به او بدهم. حسین “خاله نصرت” را به من شناساند و در تهیه ی فیلم همکاری فراوان کرد. از طرفی چند روز قبل، حسین با بنده تماس گرفته بود و داستان درگیری خودش را با شهرداری نوش آباد بر سر شهر زیرزمینی شرح داده بود. من موضوع را با “پرتو حسنی زاده” در میان گذاشتم. پرتو با حسین مصاحبه کرد و خبر آن در خبرگزاری مبراث فرهنگی انتشار داد. اما…

وقتی به نوش آباد رسیدم، خشکم زد. اینکه در تصویر می بینید، کف محوطه ای است که روبروی خانه ی حسین قرار دارد و سقف ورودی شماره ی ۱ “شهر زیرزمینی” محسوب می شود.

” آقای شهرداری، آقای میراث فرهنگی، هر کسی هستی باش، این کار را چگونه پاسخ خواهی گفت؟

این یکی از بادگیرهای آب انبار نوش آباد است که برایش در تعبیه کرده اند تا نخاله های ساختمانی حاصل از تخریب را از آن عبور دهند.

همه چیز برای تخریب آماده است.

حسین می گفت قرار است در این محوطه چمن کاری کنند. آیا واقعا قرار است چنین کاری انجام دهند؟ یعنی این سازمان میراث فرهنگی جرات مقابله ندارد؟ یا صاحب ندارد؟

این عکس، عکس سفر ما نیست اما به موضوع نوش آباد ربط دارد و به همین دلیل در اینجا نمایشش می دهم. در همین سه شنبه که گذشت (۳۱ خرداد ۱۳۹۰) “فریدون نجفی تبار” در جمع راهنمایان انجمن صنفی برایمان صحبت می کرد. در حین صحبت هایش، این عکس را نشان داد. در این عکس می بینیم که کف جوی آب را ایزوگام می کنند تا آب به سقف مترو نشت نکند. و این ایزوگام به بهای خشکیدن درخت های چنار تمام می شود. جالب اینکه می خواهند کف خیابانی را که سقف شهر زیرزمینی نوش آباد تلقی می شود، چمن بکارند و چمن آب می خواهد و آب نفوذ می کند. آیا هیچ کس در این فکر نیست که این سقف فرو خواهد ریخت. ای کاش میراث فرهنگی می دانست که شهر زیر زمینی آنقدر با ارزش است که می تواند جزو میراث جهانی ثبت شود.

شهر زیرزمینی را قفل کرده اند و دیگر احتمالا تا مدت ها کسی آن را نخواهد دید.

آن سنگ، یک اثر تاریخی است و چند متر زیر این خاکها، یک شهر فوق العاده جالب و دیدنی نهفته است. دریغ و افسوس از ندانم کاری ها. دریغ و افسوس. دریغ و افسوس.

بخش آفرین:

بعد از اینکه حالمان حسابی بابت شهر زیرزمینی نوش آباد گرفته شد، تصمیم گرفتیم به مکانی برویم که حسین چند وقت پیش از آنجا برایم گفته بود. او برایم گفته بود که در نزدیکی آران و بیدگل منطقه ای هست به نام “چال سُمبُک”. چال سمبک جغرافیای کویری دارد اما به خاطر وجود آبی که در نیم متری زمین یافت می شود، می توان در آن کشت هندوانه و خربزه و از این قبیل انجام داد. مطلب حسین در رابطه با چال سمبک را می توانید در آدرس  http://pnnews.persianblog.ir/post/25 بخوانید.

تصویر بالا جاده ای را نشان می دهد که قرار است ظاهرا “درود” را به “مشکات” (مشکان) وصل نماید. یادم هست حدود ۳ یا ۴ سال پیش سمیناری ترتیب داده بودیم و یکی از سخنرانان “مژگان جمشیدی” (خبرنگار محیط زیست) بود. پشت تریبون گفت که انگار همه ی کشور را حرص جاده سازی فراگرفته. واقعا آیا ساخت این جاده آنقدر می ارزد که به خاطر آن، باز هم بخشی از محیط زیست را خراب کنیم؟

در مسیر چال سمبک، کویر یکرنگ این مرتبه هزار رنگ شده بود.

من ندیده بودم اینجا را و وقتی دیدمش به نهایت شگفت زدگی رسیدم. انگار افسون ایران همه اش در کنتراست شدید معنا می یابد. شاید حتی این افراط و تفریط ما، خودش نمونه ای از کنتراست اخلاقی امان باشد. در دل کویر، یک دفعه یک این صحنه را می بینی و کاری نمی توان کرد جز “آفرین” گفتن. ناخودآگاه، آفرین می گویی به هرچه که دلت می خواهد.

در این منطقه چال هایی هست به عمق حدودی ۱۰ تا ۱۵ متر، که در آنها هندوانه کشت می شود. برای اطلاعات بیشتر به این آدرس مراجعه کنید: http://www2.irna.com/ar/news/view/line-14/8704154383185542.htm

صیفی کاران کویر، برای نگاهبانی از محصولشان گاهی شبها زیر نور ماه و ستاره ها می خوابند. لباس هایشان را بر روی جا لباسی می آویزند تا مار و عقرب به درونشان نرود.

هرچه که خوار آید، روزی به کار آید. این ها مترسکند. باد که بیاید قوطی ها به هم می خورند و صدا تولید می کنند و حیوانات موذی و پرندگان جرات نزدیک شدن به مزرعه را نخواهند داشت.

هر چال، چاه هایی دارد که وقتی به درونشان نگاه می کنی، سطح آب را در آن تشخیص می دهی. همین بستر زیرزمینی آب است که به مصرف هندوانه ها می رسد.

یک چال دیگر. من معتقدم که هوش و فراست ایرانی در مهندسی آب، فوق العاده است. شما نگاه کنید به تکنیک ساخت قنات، آب انبار، بادگیر، پادیاو، یخدان، باغ و همچنین فکر کنید به حرمت میراب و ساقی و سقاخانه و بعد حتما درخواهید یافت که “میراث آب” در ایران چقدر ارج و قرب دارد.

غزاله دریافت هایش را از چال سمبک یادداشت می کند و ارشیا هم به کار دخترخاله اش دقیق شده.

یک چال دیگر. از “علی علی اسلام”، شنیدم که سالها پیش در این مکان بر سر همین زمین ها و هندوانه هایش درگیری های شدیدی هم صورت گرفته. فکر نمی کنم که کشت هندوانه برای صیفی کاران منفعت مالی داشته باشد، به نظر بیشتر یک جور عشق است.

یک چال بزرگ دیگر. تصور کنید از این منطقه عکس و فیلم هوایی گرفته شود، چه تصاویر فوق العاده ای خواهند بود. شاید یک فیلمساز روزی این کار را انجام دهد.

هر یک از چال ها برای خودشان مرزبندی دارند.

با لاستیک اتومبیل، پله درست کرده اند. به نظر من “استفاده از خوارها در کارها هنر است.”

آب گوارای چاهِ چال ها: من از این آب نوشیدم، خوب بود.

در این چال، گوجه هم کاشته بودند.

و گل آفتابگردان هم بود.

حسین از این چال مقداری گوجه و ریحان چید. بعد دیدم که با خودکارش بر روی تخت چیزی می نویسد. پرسیدم چه می نویسد و گفت برای صاحب این چال پیغام می گذارد که ما وارد شدیم و مقداری ریحان و گوجه چیده ایم، تا صاحب چال دچار نگرانی نشود که دزد به محصولش زده است (البته اگر ما خودمان را دزد حساب نکنیم).

سلام. خدا قوت. ما برای بازدید از چال سمبک وارد زمین شما شدیم و … حسین شماره تلفنش را هم نوشت.

این چند هندوانه را هم چیدیم. حسین قبلا از صاحبش اجازه گرفته بود.

چال هایی هم هست که کسی در آن ها چیزی نکاشته، ولی خود به خود، یک جنگل کوچک در داخلشان به وجود آمده.

در راه برگشت، ارشیا خرسواری را تجربه کرد.

و این آخرین عکس از یک کویر-مَرد

دیدگاه‌ها

  1. پگاه

    سلام. کویر بودی، خودتی روی چوب داری یادگاری مینویسی؟
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. صبر داشته باش، می فهمی.

  2. سمیه

    سلام
    فکر کنم با خواهرزاده هات سفر بودی. درسته؟
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. بله.

  3. سمیه

    زمانی که بچه بودم هر وقت از داییم سوال می پرسیدم یه جوری بهم جواب می داد که مجبور می شدم درموردش بیشتر تحقیق کنم و بهم یاد داد که هیچ وقت دنبال جواب حاضر و آماده نباشم.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. آفرین دایی.

  4. S

    سلام ،

    سفر بخیر ،

    از عکسهاییکه تهیه نمودید، ممنونم. اما… نمی دونم

    کجاست؟
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. صبر کنید می فهمید.

  5. شهرستاني

    نوش آباد، شهری کهن و باستانی که دستخوش ناملایمتی مدیران نالایق آن شده است!
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  6. شهریار

    سلام و درود
    مطمئن هستید ۱۳ تابود بیشتر نبود!!!
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. متوجه منظورتان نشدم.

  7. N

    سلام و رسیدن به خیر.
    دوست داشتم عنوان نوشته رو کادر بگیرم. فوق العاده زیبا بود.
    به علاوه خیلی به جا از صنعت “اشتقاق” یا “اقتضاب” استفاده کردید.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  8. معصومه زینی زاده

    سلام آفرین به شما دایی دوست داشتنی من هم یه دایی دارم که عاشقش هستم .زنده باد دایی های نو آور
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از لطف شما.

  9. فهيمه

    سلام
    واقعا”‌نوش آباد به این روز افتاده !!!خدای من ؟؟؟؟
    تا به امروز هروقت می خواستم برای کسی از سفرهام و دیده هام چیزی بگم ،حتما” از ‌نوش آباد هم می گفتم …یکی از جاهایی که خیلی دوستش داشتم و …
    نفرین نفرین نفرین
    فقط باید عجله کنیم ..ندیده های این کشور را ببینیم که لااقل دیده باشیم و عکسی و گزارشی برای دیگران داشته باشیم ..
    ممنون از شما از گزارشات خوبتون …پاینده باشید
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. متاسفانه حقیقت داره.

  10. ملکه

    باورم نمیشه…
    آخه…

    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. بله.

  11. Fariba

    سلام
    یاد سفرکاشان و ابیانه بخیر و متاسفم بخاطر نوش آباد
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. ایران یعنی یاد و دریغ.

  12. شراره

    در سفری که ماه قبل داشتم به نوش اباد ورودی ۱ همین طور بود و ورودی ۲ باز بود برای دیدن جالب اینجا بود که فرماندار و استاندار و شهردار هم زمان با ما در مجموعه بودند مدت بازدید انها کمتر از ۱۰ دقیقه بود و حتما برنامه برای تخریب دارند که اینقدر سریع بازدید میکنند . ما به نماینده شهردار از بسته شدن ورودی ۱ شکایت کردیم اما خنده تحویلمان داد .
    اون روز فهمیدم احتمالا برای ورودی ۲ هم خوابی دیدند
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  13. سمیه

    سلام
    آخه این چه سازمان میراث فرهنگیه که نه به فکر میراث مادیه نه معنوی نه بقیه مسائل تعطیل کنن برن دیگه تا کلا خیالشون راحت شه.
    با این توصیفی که از خواهرزاده هات کردی فکر کنم اونها هم میخوان مثل داییشون راهنما بشن ولی فکر نکنم زمان اونها جایی مونده باشه که بخوان به مسافراشون نشون بدن.
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شاید حرفت درست باشه.

  14. hossein

    سلام آرش جان.امروز صبح کشاورز سمبکی با من تماس گرفت و سلام رسوندند و جریان را برایش تعرف کردم با لحنی کویری و با تمام نجابت گفت قابل شما را نداشت نوش جانتان.تا آنجا که من مطلع هستم سر این چاله ها هیچ درگیری نبوده و کویری ها قناعتی دارند که در مردم شهر ندیدم.برای همین راه کویر را انتخاب کردم.
    صداقت و قناعت و گذشت و مردانگی؛نجابت در رفتار و گفتارشان موج میزند.
    اکبر و علی ساربان خاله نصرت استاد جل بافی تقی آبادی کشاورزان سمبکی و گوشه گوشه دل کویر که محلی برای زندگی این مردان و زنان به دور از زندگی شهری است.بیا تا با هم به همصحبتی آنها روزی را سپری کنیم تا متوجه بشوی که بر سر هندوانه؛ کویری ها دعوا نمی کنند.
    بی منت پذیرایی می کنند.ساده و بی ریا زندگی می کنند.
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام حسین جان. بنده که به تو و کویر و مردمش ایمان دارم. اما این چیزی بوده که من شنیدم و نوشتم. شاید حقیقت داشته باشه یا نه. وقتی مستندنگاری می کنیم باید بتونیم از زوایای مختلف به قضایا نگاه کنیم. باید یاد بگیریم که حس ناسیونالیستی باعث نشه که خودمون رو سانسور کنیم. تا جایی که من می دونم “علی علی اسلام” حرف مفت نمی زنه.

  15. لیلا

    سلام و مرسی از شما دایی مهربان
    واقعا نمی دونم در مورد بخش نفرین چی بگم جز اینکه اقایون عقل و هوش و بصیرت خودشونو از دست دادن…احتمالا اقای استاندار صرفا بخاطر اینکه کارنامه کذایی کارکرد خودشو رنگین کنه یه قلم داره به فعالیتهای خودش اضافه می کنه…نفرین بر اونا که نمیدونن حتی گذاشتن پاشون رو اون زمین براشون حرامه
    عکسها فوق العاده بودن.مرسی
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  16. ا گ

    سلام. چال سمبک محشر بود
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از تو.

  17. یاشار

    سلام به همه دوستان
    من با دوستانم در نوش آباد تماس گرفتم اینطور گفتند این گود را برداشته اند تا یک دست اندار حدود ۹۰ سانتیمتر درست کنند تا ماشین سنگین در کنار آب انبار پارک نکند. و ظاهرا روی راه پله ورودی نیست و قرار است کف آن راهم خطایی فرش کنند با آجر.
    اینطور که گفته اند شهر زیر زمینی شماره ۱ هم به علت تعمییرات داخل سقف آب انبار تعطیل است و میراث دارد سقف آب انبار را تعمیر می کند. ولی شهر زیر زمینی شماره ۲ هر روز از ساعت ۱۷ الی ۲۰ باز است و اگر در غیر از آن هم تماس با شهرداری بگیرید برایتان باز می کنند. اتفقا نسبت به سال قبل خیلی هم بهتر شده حالا شهر زیر زمین سایت هم دارد http://WWW.OEEI.IR نقشه راهنمای گردشگری هم چاپ کرده اند
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اطلاع رسانی. اما بعید به نظر می رسد که این کند و کاری برای درست کردن دست انداز باشد.

  18. حامد

    سلام ،

    چقدر همه چیز زود گذشت .
    یاد قدیما بخیر ،
    بچه ها چقدر بزرگ شدن ،

    عکس ها بسیا زیبا هستند.
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس حامد جان.

  19. حامی

    سلام

    به آسمان که می نگرم
    گورم را می بینم
    به شهر که می نگرم
    گورم را می بینم
    حماقت و جهل را می بینم
    دلهره و دریغ و درد و فقر را می بینم
    در برهوت سمبک اما
    صدای موج را می نگرم , عطش شکفتن را و نیارهای گزیر زیستن
    به خویش می نگرم …
    به هیچ می نگرم
    دیکتاتور , حاکمیت اش را , وامدار درک اندک من است .
    اما نعره ی تو ,
    در این سقوط
    از خفتن رهایم کرد
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زیبا بود.

  20. شهریار

    سلام و درود
    ببخشید منظورم از عدد ۱۳ تعداد گوجه ها بود ،‌عذر می خوام فقط یک شوخی بود…
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  21. پرستو

    سلام و خسته نباشید
    دوست عزیز سوالی داشتم ایا تا به حال به واریان سفر کرده ای من روی نقشه در اطراف سد چیزی ندیدم حال برای سفر به آنجا چگونه می توانیم برویم و از کجا ممنون و سپاسگذارم
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. لطفا به سایت خانم ژاله ابراهیمی (لینکش در همین سایت هست) مراجعه کنید.

  22. فریبا رومی

    ممنون از اینکه دیده هاتون رو با ما به اشتراک می گذارید

    پیروز و موفق باشید
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  23. کیوان

    سلام
    کاشکی منم خواهرزادت بودم .
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. شما برادر مایی، قربان.

  24. panchovilla

    دروود بر ارش خان عزیز. از دیدن نابود شدن یکی از رمز الودترین اثار باستانی این کشور. واقعا چی میشه گفت.فقط جای شکرش باقی هنوز ادمهای دلسوز مثل تو ارش جان هستند .
    ………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از لطف تو.

  25. داریوش

    سلام
    وقتی که با بچه ها میشینیم برنامه ریزی سفر انجام بدیم به یکی از چیزهایی که همیشه متذکر میشم اینکه: بچه ها اینجا ایرانه ممکن فردا فلان چیز نابود شه و از هستی ساقطش کنن.
    نمونه همین نوش آباد از پارسال بدنبال فرصت بودم که بتونم از این اثر بازدید کنم ولی گویا دیگر فرصتی بدست نمی آید.
    یا مثلا گورستان خالد نبی! به جد از ویرانی این اثر نگرانم تا حدی که بدنبال تهیه فیلم مستند حرفه ای از آن منطقه هستم که اگر زمانی یک مشت …
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  26. Masi

    بچه هاا دید کنکاشگر و زیبایی به دنیا دارن، اثرات سفر در روح و دیدگاه و آینده ی بچه ها خیلی بیشتر از اون چیزی هست که فکرشو بکنیم.

    غم و شادی توامان در این عکس ها و سفر کلی جذابش کرده بود .

    حتی وقتی یک روز، به مکانی که بارها بهش سفر کردین میرین، تازگی نگاهتون حیرت آور هست برای من.
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *