تقدیم به ادب دوستان: اروپا ۱۰

روز سوم اقامت در پاریس زمان دیدار از قبرستان پرلاشز (pere Lachaise) و کاخ ورسای بود.

هر دو معرکه است. پرلاشز همچون یک شهر است با زندگی‌هایی که گویی هنوز تداوم دارند. عکس مقبره‌ی افراد معروف را در زیر با هم می‌بینیم.

اما کاخ ورسای هم فوق‌العاده بود. در اقامتم در پاریس هم باغ فرانسوی و هم باغ انگلیسی دیدم. هر دو نوع باغ را می‌توان در ورسای تماشا کرد و از هم تشخیص داد.

این یک شهر اروپایی نیست، بلکه یکی از زیباترین قبرستان‌های این کره‌ی خاکی است که بزرگ‌ترین انسان‌ها را در خود جای داده است. فکرش را بکنید که اگر مکانی به نام بهشت هم وجود داشته باشد، این‌جاست، و وَه که هر شب چه شب‌نشینی باشکوهی با حضور مارسل پروست (نویسنده)، اسکار وایلد (نویسنده)، شوپن (موزیسین)، هدایت (نویسنده)، روسینی (موزیسین)، پل الوار (شاعر)، مودیلیانی (نقاش)، ادیت پیاف (خواننده زن فرانسوی)، بالزاک (دانشمند) و … برپاست.

جکی، دوست دانشمند من. کسی که بیش از ۱۰۰ مرتبه به فرانسه آمده، کسی که پاریس را در چهار روز چنان به من نشاند داد و فهماند، که ادعا می‌کنم کمتر کسی با ۶ ماه اقامت می‌تواند چنین پاریس را درک کند. او در چهار راه ایستاده و با نقشه در جستجوی مقبره‌ی هدایت است.

مقبره‌ی چند ایرانی دیگر در نزدیکی مقبره‌ی هدایت

روح متوفی است این گربه‌ی سیاه آیا؟

مقبره‌ی بالزاک

صادق هدایت. به این می‌اندیشم که چرا هدایت در پاریس خودش را کشت؟ این مساله برایم خیلی مهم است.

قلب‌های بلوطی برای مارسل پروست

مکان سوزاندن جسد

مکانی برای قرار دادن خاکستر اجساد سوزانده شده

اسکار وایلد

با این‌که اسکار وایلد همجنس‌باز بود، اثر بوسه‌های فراوان خانم‌های بورژوای فرانسوی بر روی سنگ قبرش پیداست.

به آن‌جای وایلد هم رحم نکرده‌اند. بوسیده‌اند و برده‌اند. (من دو ماه از ایران خارج شدم تا خودم باشم، ایراد نگیرید که این چه عکس‌هایی است. لطفا اگر نمی‌توانید نبینید.)

“کسی داخل نشود. نمی‌گذارم.”… زرشک

او کیست؟ من که بودم.

به نام «شوپن»، خدایان خدا

نامش را فراموش کرده‌ام. جکی هم خوابیده، نمی‌توانم بپرسم. اما کسی است که برای اولین مرتبه طرح موزه‌های بزرگ و وسیع، همچون لوور را ارائه کرد. کسی نمی‌شناسدش، اما فرانسوی‌ها باید ممنونش باشند. موزه در فرانسه یعنی همه چیز. فرانسوی‌ها در موزه همه کار می‌کنند. فقط نمی‌خوابند و این به این معنی است که موزه مرگ را نمی‌شناسد و تماما زندگی است. جکی می‌گوید من دوست دارم در موزه و حین دیدن یک اثر هنری بمیرم. و من می‌اندیشم که دیگر دوران افتخار مردن در میدان جنگ تمام شده. چشم‌ها را باید شست….

تقدیم به روسینی

عکس‌های مربوط به کاخ ورسای را بعدا می‌بینیم. خسته‌ام. خیلی. یک هفته مورد تهاجم فرهنگی واقع شده‌ام و روزی یک وعده غذا می‌خورم. بروم بخوابم. تا بعد…

 

 

 

 

 

 

دیدگاه‌ها

  1. *

    نمی دانم آرش شاید هدایت می دانسته که در این شهر به انسانهای بزرگ به معنای واقعی بها می دهند حتی برای مرده اشان هم ارزش قائلند. ایران خودمان را که دیده ای. تا وقتی که زنده اند زجرکش می شوند، تا تکان می خورند حاکمان مملکت اسیرشان می کنند (بزرگ علوی، میرزاده عشقی و …) و هر کس بر مبنای ارزشهای خودش نویسنده، شاعر یا هنرمند را نقد و بررسی می کند. اصلا اینها نمی توانند در هر جایی خودشان باشند اما فکر می کنم پاریس این امکان را به آنها داده است که به تمامی خود خودشان باشند حتی اگر همجنس باز و … باشند. هدایت در اینجا به چه چیزهای مضحکی محکوم شد. آهان “حکم”، کلمه خوبیست ما دائم در حال قضاوت و حکم صادر کردنیم. پذیرش برای ما چه معنا می دهد؟
    اینجا همه تاریخ مصرف دارند، دوره دارند، یک مدتی هدایت می آید، چند صباحی تب سهراب و فروغ همه گیر می شود، قیصر که می میرد فروش کتابهایش بالا می رود. اسماعیل فصیح در انزوا می رود، شاملو ماهی چند بار سنگ قبرش شکسته می شود، محل دفن اخوان ثالث شرم آور است، آنوقت برای هر سگ و گربه ای و هر تکه استخوانی مقبره ای چند میلیون تومانی می سازند که می شود امامزاده!!!!!!
    موسیقیمان را نگاه کن، آدم چندشش می شود، تو حتماً در فرانسه فرصتی برای موسیقی و تئاتر و … نداشته ای. من فکر می کنم که آنها با ورود چیزهای بی ارزش جدید، داشته های قدیمی و ارزشمندشان را دور نمی ریزند، این است که میخکوبمان می کند. ما فرهنگمان هم مصرفی ست.
    اصلاً ما روند درست و درمانی نداریم به خدا…

  2. cydar

    فوقالعاده س………….چه بهشتیه
    چقدر برای هنرمندانشون ارزش قائلن………….و ما چقدر!!!!!!!!!!
    معلومه چرا هدایت اونجا خودکشی کرده

    خوشا به سعادتتون که الان تو این بهشت ها قدم میزنید

  3. زهره

    سلام.باز هم سفر خوش…عکس های خوبی بود.ای کاش از غلامحسین ساعدی،خالق «گاو،عزاداران بیل،چوب به دست های ورزیل و…»

  4. فرزانه

    آرش سر قبر صادق هدایت رفتی سری به غلامحسین ساعدی نزدی؟ خالق چوب بدستان ورزیل می گویند چند قدم آنسوتر از هدایت خوابیده. فردریک شوپن هم که یک آهنگساز نابغه بود. (مثل این آهنگ های درخواست) چرا عکسی از ادیت پیاف نذاشتی؟؟؟
    شوخی کردم خیلی خوبه پاریس رو داریم از نگاهت می بینیم. راستی آرش از اون خط رز که نزدیک لوور روی زمینه عکس نگرفتی؟

  5. سوزان خدیو

    سلام،واقا ممنونم،این روزها تا یه فرصت پیدا میکنم سریع به سراغ سایت شما میام و خوشبختانه هر دفعه از خوندن مطالب و دیدن عکس های جدیدتون لذت می برم،روح من یکی که با دیدن این عکس ها شاد شد،امیدوارم هر جا که هستید بهتون خوش بگذره.

  6. فرهنگيان

    سلام، وقت بخیر
    خسته نباشید
    عکسهاتون بسیار زیباست، بعضی از اونها بیشتر به کارت پستال شباهت داره.
    این دوست شما آقا جکی، باید آدم جالبی باشد!
    خوش بگذره، سفر بخیر و موفق باشید

  7. حمید

    آرش عزیز خسته نباشید عکسهای تو همراه گزارش تو ما رو همراه تو کرده ببین وبنویس که ما با توایم .مراقب خودت باش هوا سرد شده….

  8. نازنین

    سلام
    تور مجازی قبرستان پرلاشز
    http://www.pere-lachaise.com
    در نوع خود بسیار جالب است.
    سپاس.
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس به خاطر معرفی این سایت خوب.

  9. shireen

    من اینجا با دو دسته گل کوچک رفتم برای هدایت و غلامحسین ساعدی. ولی‌ نتونستم ساعدی رو پیدا کنم 🙁 الان تو عکس‌های شما هم ندیدم

    طرح موزه لوور شاید مال پیر لسکوت باشه، نمی‌‌دونم دقیق
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. من در اولین بازدید ندیم قبر ساعدی رو، ولی بعد پیداش کردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *