این اتومبیلها هر کدام نماد یکی از ما هستند. همگی در یک مسیریم و در این مسیر اندکی فرصت داریم که گهگاهی در کنار هم برانیم، از هم سبقت بگیریم، نگاهی به یکدیگر بیندازیم، نزدیک شویم، توقف کنیم یا …
همگی در نگاه کلان شبیهیم. تنها اندکی در سن و رنگ و اندازه و کیفیت تمایز داریم. گاهی به حریم هم میتازیم، گاهی برخورد میکنیم، گاهی …
در هر یک از ما (در هر اتومبیل) یک جمع خودی نشسته است و یک جمع غیر؛ آنها که در یک اتومبیلند و آنها که بیرون از آنند. برخی هم تنهایند.
با رونق فضاهای مجازی، سر و کلهی اتومبیلهای بیسرنشین هم پیدا شده است. انگار قرار است جسم ما غیب شود ولی کماکان ما در پشت صحنه با همان ویژگیهای صحنه، حضور داریم.
قصه، قصهی پشت صحنه است. انسان همزمان عاشق آفرینش صحنه و ترتیب دادن پشت صحنه است. پشت صحنه خودش صحنه است و صحنه، پشت صحنه. بستگی دارد مخاطب کجا نشسته باشد.
در نمایش ترافیک زندگی ما کجا نشستهایم؛ در صحنه یا پشت صحنه؟
دیدگاهها
سلام
توی ترافیک برای همه آدمها یک جور نیست
اینکه توی چه ماشینی نشسته باشی
چه کسی کنارت باشه، چه حرفهایی زده بشه
چه نگاه هایی رد و بدل شود.
کیفیت ترافیک برای همه یکسان نیست…
..
ای لیا
حال تو صحنه یا پشت صحنه باشی مهم رفتار و فرهنگ و تربیت ما هست.
………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. قطعا جزییات مهمه.