سوال: آیا به راستی موزهها میتوانند عاملی برای ایجاد صلح در جامعهی جهانی باشند؟
این نوشتار کوتاه قصد دارد با نگاهی اجمالی به شعارهای ایکوم در دههی اول هزارهی سوم، و همچنین نظریات ارائه شده، امکان جواب دادن به سوال بالا را بررسی کند.
برای شروع بد نیست بدانیم که اتفاقا شعار ایکوم در اولین سال هزارهی سوم عبارت است از: “موزهها برای صلح و هماهنگی در جامعه”. این شعار مشخص کنندهی این است که مسالهی صلح در اولین ساعات سپیده دم هزارهی جدید مورد توجه بوده است.
در سال ۲۰۰۱ شعار ایکوم مبنی بر “موزهها و جامعهسازی” بود. با توجه به اینکه پایداری در ساختارهای جوامع بدون صلح امکانپذیر نیست، بنابراین میتوان گفت که این شعار هم به طور نامحسوس از صلح سخن میگوید. بعدتر در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ ایکوم با شعارهای “موزهها و دوستان” و “موزهها و جوانان” منظورش را از “جامعه” مشخصتر بیان میکند.
روند تمرکز بر صلح توسط ایکوم، در سال ۲۰۰۲ نیز دنبال میشود و شعار “موزهها و جهانی شدن” انتخاب میشود. ناگفته پیداست که یکی از ابزارها و البته یکی از اهداف اصلی جهانیشدن، صلح میان ملتهاست.
در سال ۲۰۰۴ شعار “موزهها و میراث معنوی” و در سال ۲۰۰۷ شعار “موزهها و میراث جهانی” انتخاب شدند. این دو شعار نه تنها بر میراث کشورها و تمدنهای مختلف دنیا تمرکز دارد بلکه به طور غیر مستقیم موضوع گردشگری را مطرح میکنند. حتی شعار ایکوم در سال ۲۰۰۹ مشخصا “موزهها و گردشگری” است. از طرفی شعار سال ۲۰۰۱ سازمان جهانی گردشگری عبارت است از “گردشگری ابزاری برای صلح و گفتگوی میان تمدنها”. بنابراین در اینجا موزه، گردشگری و صلح سه راس یک مثلث به شمار میروند.
شعار “موزهها پلی برای فرهنگها” در سال ۲۰۰۵ نیز مفهوم صلح را در خود نهان دارد. و همچنین عملی شدن شعار “موزهها به عنوان عامل تغییر اجتماعی و توسعه” که در سال ۲۰۰۸ مطرح شد بدون صلح امکانپذیر نیست.
“موزهها برای هماهنگی اجتماعی” شعاری است که در سال ۲۰۱۰ مورد توجه قرار گرفت و مشخص است که “هماهنگی اجتماعی” کاملا با مفاهیم صلح و دوستی منطبق میشود. در شعار سال ۲۰۰۳ سازمان جهانی گردشگری نیز به “هماهنگی اجتماعی” اشاره شده است.
بنابراین با بررسی شعارهای دههی اول هزارهی سوم، متوجه میشویم که موضوع صلح مورد توجه کارشناسان بینالمللی موزهها بوده است.
اکنون باید بدانیم که موزهها چگونه میتوانند برای گسترش صلح فعالیت کنند؟ و آیا اساسا موزهها برای پذیرش برنامهی جهانی صلح مناسب هستند و آمادگی دارند؟
در این رابطه نظر شما را به کنفرانس “لوئیس ایروین” Lois Irvine با عنوان “مقدمهای بر شعار: موزهها، صلح، دموکراسی و حکومت در قرن ۲۱” جلب میکنیم.
او میگوید:
“وقتی ما میخواستیم شعار “موزهها، صلح، دموکراسی و حکومت در قرن ۲۱″ را مطرح کنیم، ضرورت داشت تا در رابطه با چگونگی توصیف و ارائه برنامه فکر کنیم. زمان میبرد تا موزهها راضی شوند از مرزهای سنتی فراتر بروند و به سوی قلمروی ناشناخته و نامعلومی گام بردارند. طول میکشد تا بخواهیم موزهها را از دغدغهی گذشتهاشان به سمت مسائل حیاتی بقای بشریت در حال حاضر، هدایت کنیم و آنها را از ساحل آرام به میان امواج بیاوریم.”
وی در ادامه میافزاید:
“ما میخواهیم به طور مستقیم آزمایش کنیم که چگونه موزهها میتوانند صلح، دموکراسی و حکومت خوب را ترویج کنند و همچنین چگونه موزهها میتوانند به صراحت از ارزشهایی حمایت کنند که از طریق شرایط پایدار و به طور غیر مستقیم باعث ترویج صلح و دموکراسی میشوند.”
و عنوان میکند:
“کاملا آشکار است که درک مشترکی از چرایی و چگونگی رابطهی میان موزهها و این موضوعاتی که در بالا مطرح شد وجود ندارد. درواقع شرایط مربوط به صلح و دموکراسی در اجتماعات و کشورهای مختلف بسیار متفاوت است. بعضی از ما هرگز به طور مستقیم جنگ و ناآرامیهای شدید اجتماعی را درک نکردهایم و بقیه ممکن است با جنگ و شرایط بسیار بد درگیر شده باشند.”
باید بدانیم که موزهها به این خاطر از صلح دفاع میکنند که خود در بسیاری از موارد قربانی جنگ بودهاند. “لوئیس ایروین” در این مورد اشاره میکند:
“از رویدادهای اخیر متوجه میشویم که بناها و یادمانهای تاریخی، موزهها و موسسات میراث فرهنگی مانند کتابخانهها و آرشیوها، به دلیل نقش و اهمیت آنها در هویت ملی و حافظه فرهنگی، جزو اهداف جنگی محسوب میشوند و یا به دلیل نزدیکی به مکانهای نظامی آسیب دیدهاند.”
از یک منظر دیگر، رابطهی میان موزه و صلح از طرح این سوال مشخص میشود که آیا موزه یا موزهها در شرایط خوب اجتماعی و صلح به وجود آمدهاند یا بر اثر فساد مالی و جنگ و خونریزی و تصاحب کشورها.
نهایتا شاید به این نتیجه برسیم که برای درک بهتر رابطهی میان موزه و صلح، حتی شاید لازم باشد که تعریف دوبارهای از صلح ارائه دهیم.
“لوئیس ایروین” صلح را آرامش، عدم اختلالات مدنی، عدم وجود جنگ و نزاع و خصومت، وجود ارتباطات هماهنگ در جامعه، وجود امنیت عمومی و حضور نظم و قانون تعریف میکند.
درواقع او معتقد است که دموکراسی و حکومت خوب، بهترین فرصت برای حفظ صلح هستند.
از نقطه نظر او، احترام به حقوق بشر، وجود تنوع فرهنگی، احترام به تکثرگرایی، رعایت حقوق فرهنگی، در نظرگرفتن حقوق زنان و کودکان، داشتن حق کار بر اساس مهارتها و تواناییها برای استقلال اقتصادی، حاکمیت قانون، کاهش فقر و فاصلهی طبقاتی و توسعه پایدار در محیط زیست از جمله مواردی هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به ایجاد صلح میشوند.
جالب این است که بسیاری از موارد بالا در اهداف توسعه هزاره سازمان بینالملل، شعارهای دههی اول هزارهی سوم سازمان جهانی گردشگری و سازمان جهانی محیط زیست و همچنین در شعارهای دههی اخیر روز جهانی زنان ذکر شده است.
به طور مثال در اهداف توسعه هزاره سازمان ملل، مبارزه با فقر، برابری جنسیتی، پایداری محیط زیست، توسعه و مشارکت جهانی مد نظر قرار گرفته است.
همچنین شعارهای سازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۰۲، “اکوتوریسم و توسعه پایدار”، در سال ۲۰۰۳، “گردشگری: نیروی محرکه برای کاهش فقر، اشتغالزایی، هماهنگی اجتماعی” و در سال ۲۰۰۷، “گردشگری درها را به روی زنان میگشاید” بوده است.
شعار سال ۲۰۰۰ سازمان جهانی محیط زیست این است: “هزاره و محیط زیست – زمانی برای عمل” و احتمالا بر همین اساس در سالهای بعد سازمان جهانی محیط زیست به زمین و آب و دریاها و اقیانوسها و شهرها و کویرها و بیابانها و ذوب یخها و تغییرات آب و هوایی و اقتصاد کمکربن و گونههای زیستی توجه نشان داده است.
شعارهایی که در روز جهانی زنان در دههی اول هزارهی جدید عنوان شدهاند هم به اتحاد زنان، صلح، برابری جنسیتی و از این قبیل میپردازد.
از نکات بالا نتیجه میشود که مفاهیم صلح و موزه و گردشگری و زنان و محیط زیست و فقر و دموکراسی و هماهنگی اجتماعی و … به طور تنگاتنگی با هم در ارتباط هستند و گویی استراتژی یکسانی برای آیندهی دنیا درنظر گرفته شده و قرار است سازمانهای بینالمللی که در این عرصهها فعالیت میکنند، به اهداف مشترک بیاندیشند.
با این حال، هنوز پاسخ به این سوالات که از چه روشی موزهها میتوانند صلح را ترویج کنند و آیا روش ترویج صلح در همهی جوامع باید یکسان باشد یا خیر، جزو سوالاتی هستند که باید برای یافتن جوابشان بیشتر فکر کرد.
اما ظاهرا و به عقیدهی “لوئیس ایروین” یکی از روشهای معقول، آموزش عمومی در مورد صلح و دموکراسی و همکاری موزهها با سازمانها و انجمنهای غیردولتی مربوطه است.
آرش نورآقایی
دیدگاهها
سلام
مرسی از این مطلب جالب. دقیقا من هم به این دیدگاه در مورد کارکرد اسطوره ها در ایجاد صلح در بحث دین رسیدم , وقتی در شناخت ادیان ایران باستان به تحقیق و مطالعه راجع به میترائیسم و زروانیسم می اندیشیدم, نقش قابل توجه همسانی اسطوره ها در تمدن های مختلف در راه ایجاد صلح و هماهنگی و ایجاد یک دین جهانی ( دین= دئنا = وجدان ) برایم مطرح شد. علاقه ام به میترائیسم که مستقیما از اسطوره آئین زندگی می سازد, بیشتر شد و این دیدگاه را بخش گذر از انگاره های اسطوره ای به مبانی شناخت جامعه و هدایت آن توی این سایت تقویت کرد.
و موزه ها در این معبر دقیقا همان پلی هستند که گذشته را به حال پیوند می زنند و آینده را می سازند. و به زعم من این امر می تواند در پویایی و زنده بودن موزه به عنوان تاریخ زنده و سخن گوی بشر تاثیر به سزایی داشته باشد.
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. جالبه.
سلام و درود
موزه صلح تهران که در پارک شهر تهران قرار دارد با توجه به اینکه در سال ۸۴ افتتاح شد ،کماکان غیر قابل بازدید است ، صحبتی که دیروز با آقای تقی پور (مدیر موزه) صحبت کردم قول بازگشایی موزه را در ۸ تیر ماه روز بمباران شیمیایی شهر را داد
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. بسیار خوب.
درود و سپاس از یادآوری این نوشتار
حمایت صریح از ارزشها 👌
همین باورها هستند که جاودانگی می آفرینند
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.سپاس از اظهار نظر.
صلح واژه ی عجیب و سختیه، اما حتی یادآوریش، خوندن درباره ش، ارتباطش با دیگر پدیده ها و تفکر درباره ش حس مثبتی رو القا می کنه.
با اینکه من فکر می کنم صلح جز پدیده هایی ست که به شدت سنگ جلوی پاشه ، چون منافع برخی در عدم صلح و سازشه!
به امید روزی که تک تک این شعارها جامعه عمل بپوشن زیر سایه ی صلح!
………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.