فرسودم…

چند وقتی هست که احساس خستگی می‌کنم. از این همه فکر کردن و نوشتن خسته‌ام. آرزو‌هایم اکنون عذابم می‌دهند. اکنون نه سفر دلم می‌خواهد و نه قلم.

دیدگاه‌ها

  1. sharareh

    خیلی اوقات احساس دانستن یا تلاش برای دانستن کارِ واقعاً عذاب آوری از آب در میآید
    فکر کنم اگر فرسودگی، سراغ کسی چون شما آمده به دلیل همان روزمرگیِ تلاش برای دانستن است..
    بعضی وقت ها خیلی دلم میخواهد معنای “چشمها را باید شست…جور دیگر باید دید” را در لحظه هایم بکار ببرم ولی پیدا کردنِ راهش را هنوز کشف نکردم…

  2. لیلا

    سلام
    گاهی احساس میکنم
    روی دست خدا مانده ام
    خسته اش کردم
    خودش هم نمیداند با من چه کند؟!!!
    …………………
    پیراهنم را اتو میکشم
    کفش ها را دستمال میکشم
    زندگی اما
    مرتب نمی شود……
    …………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. چه زیبا بود. سپاس.

  3. لیلا

    سلام
    زیبا نگاهید
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. محبت دارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *