#سعدی در یکی از غرلیاتش چنین سروده است:
مهربانی ز من آموز و گَرَم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
اگر کمی خلاق باشیم، کاشتن #مهرگیاه در اطراف آرامگاه او چندان کار سختی نیست؛ یکی از ایدههایی که میتواند ما را با مفاهیم و کانسپتهای پیشینهدار کشورمان بیشتر آشنا کند.
طرفه اینکه، این #گیاه که از آن با عنوان #مردم_گیاه هم نام میبرند، با افسانهٔ پیدایش #انسان_ایرانی بیربط نیست، و چه کسی بهتر از سعدی بهعنوان یک #ایرانی از مرام #انسانی سخن گفته است!
از طرفی #انوری در یکی از قصیدههایش #باد_صبا را همچون مردم گیاه تصور میکند که #جنسیت ندارد:
باد صبا که فحل بنات نبات بود
مردم گیاه شد که نه مردست و نه زنست
شکل ظاهری ریشهٔ این گیاه شبیه به انسان، و یا آنطور که بیان میشود:
«…شبیه به مرد و زن به هم پیوسته، دستها بر همدیگر حمایل کرده، و پاها در هم محکم ساخته…» و همچنین «…گیاهی باشد شبیه آدمی… چنانکه ریشههای آن به منزلهٔ موی سر اوست. نر و ماده در گردن هم کرده و پایها در یک دیگر محکم ساخته، گویند هر آنکه آن را بکند در اندک روزی بمیرد…»
خلاصه اینکه مهرگیاه یک گیاهِ دارای معانی نمادین پرشمار (مهر ورزیدن، وحدت، آفرینش، …) است و برخی آن را همان گیاه #ریواس دانستهاند.
دیدگاهها
چه ایده قشنگی از شما
و چه زیبا سروده است سعدی در باب “مهر” و “مهربانی”
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادت.