جغرافیای اساطیری ایران
بنا به اندیشه و سنت زرتشتی جهان به هفت کشور haft kiŝwar بخش شده است. یکی از آنها در میان دیگر بخشها جای گرفته بود و خود به تنهایی به اندازۀ شش کشور دیگر تصور میشد. از کشور میانی به اوستایی خونیرث Xwaniraθa و به فارسی میانه خونیره Xwanirah نام برده شده است. دیگر کشورها عبارت بودند از: اَرزَه (شرق)؛ فِرَرَدَفش (جنوب شرق)؛ ویدَدَفش (جنوب شرق)؛ سَوَه (غرب)؛ وُروبَرَشت (شمال غرب)؛ وروجَرَشت (شمال شرق)
اوستا (وندیداد، فرگرد یکم) از مکانی به نام ایرانویج (ایرانویچ) ēran-vēǰ نام میبرد که اینگونه بیان میشود: «نخستین سرزمین و کشور نیکویی که من -اهوره مزدا- آفریدم، ایرانویچ بود.»
برخی «ویچ» را به معنی تخمه و نژاد دانستهاند و به این ترتیب ایرانویچ را سرزمین نژاد ایرانی معنی کردهاند. بعضی دیگر این واژه را گسترهٔ آریائیان معنی کردهاند.
این سرزمین در خونیرث جای گرفته بود. اما در دورۀ ساسانی این مفهوم جغرافیایی دستخوش دگرگونی شد و پهنۀ ایرانویچ یا ایران با همۀ خونیرث برابر دانسته شد.
ایران و پرشیا
ریشۀ واژۀ ایران در زبان سانسکریت به صورت آریه arya (به معنای نجیب)، در فارسی باستان به شکل اریه ariya، در اوستایی به صورت ائیریه airya و در فارسی میانه به صورت ērãn دیده میشود. این واژۀ اخیر به صورت انیرانanērãn به معنی مکانهای غیر از سرزمین ایران و غیر ایرانی (غریبه و خارجی)، اطلاق شده است.
تا جایی که میدانیم واژۀ ērãn اولین بار توسط اردشیر اول، بنیانگذار سلسلۀ ساسانیان در نقش رستم فارس (نقش اردشیر بابکان و اهورامزدا بر روی اسب) و بعدها در سکههایش با عنوان «شاهانِ شاه ایران» استفاده شده است. پس از آن پسرش شاپور اول با توجه به اینکه مناطق بیشتری را به زیر سلطۀ خود درآورده بود، در سنگنوشتۀ کعبۀ زرتشت خود را »شاهانِ شاه ایران و انیران« خواند. شاپور اول در این کتیبه سرزمینهای تحت سلطه و قلمروی خود را ایرانشهر ēran-ŝatre نامیده است. این اولین بار است که با واژۀ ایرانشهر روبرو میشویم. بعدتر نیز کرتیر موبد موبدان زرتشتی در کتیبۀ خود سرزمینهای ایرانشهر را نام میبرد.
گویا مفهوم ایران، ایدهایاوستایی بوده که ساسانیان آن را در سدۀ سوم میلادی بازآفرینی کردند. و باید اشاره کرد که فهرست و وسعت ایرانشهر در زمان ساسانیان نیز همواره یکسان نبوده است. بنابراین میتوان چنین پنداشت که در زمان ایلامیان، مادها و حتی هخامنشیان هنوز مفهوم ایران و ایرانشهر شکل نگرفته بوده است.
با این حال داریوش اول، در کتیبههای نقش رستم و شوش خود را پارسی و آریایی ariya و آریایی تبار ariya.cica نامیده است. خشایارشا نیز در تخت جمشید به همین سبک و سیاق خود را معرفی کرده است. در تحریر ایلامی کتیبۀ داریوش کبیر در بیستون پس از نام اهورهمزدا عبارتی معادل «خدای آریائیان» دیده میشود. این موارد نشاندهندۀ این است که احتمالا پارسیان خود را آریایی میدانستند.
قابل ذکر است که در روابط میان ایران و کشورهای دیگر به ویژه غربیان و اروپائیان از نام پرشیا و پرسه و شبیه به آنها برای نامیدن این بخش از جهان استفاده شده است.
در زبان انگلیسی، استفاده از نام ایران در دهۀ ۱۷۶۰ توسط خاورشناسان و زبان شناسان و معمولاً با اشارۀ پاورقی با عنوان “پرشیای مدرن” مورد استفاده قرار گرفت.
در روز اول فروردین ۱۳۱۴ هش طبق بخشنامۀ وزارت امور خارجه، نام پارس یا پرشیا، به صورت رسمی به ایران تغییر یافت. قبل از آن و در روز ۶ دیماه ۱۳۱۳، دولت با اعلامیهای رسمی از کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپائی و غربی خواسته بود، از ۲۱ مارس ۱۹۳۵میلادی (یکم فروردین ۱۳۱۴ هش) از نامیدن این سرزمین به پرشیا، پرس، و … خودداری کنند و به جای آن نام ایران را به کار ببرند.
منابع:
- حسندوست، محمد، فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه نشر آثار، ۱۳۸۱-۱۳۹۳، جلد اول
- فرهوشی، بهرام، ایرانویچ، تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۲
- دریایی، تورج، شهرستانهای ایرانشهر، نوشتهای به زبان فارسی میانه دربارۀ تاریخ، حماسه و جغرافیای باستانی ایران، کترجم: شهرام جلیلیان، تهران: توس، چاپ اول، ۱۳۸۸
- موسوی بجنوردی، کاظم، جغرافیای جامع ایران، جلد ۱، ناشر: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول: ۱۳۹۹ شمسی.
- https://www.etymonline.com/search?q=iran
- http://www.nlai.ir/
- https://iranicaonline.org/articles/eran-eransah
دیدگاهها
سلام
متشکریم از شما
جناب آقاى نور آقایی
🇮🇷
👏
ان شااالله سلامت و موفق و شاد باشید
…………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.محبت دارید. زنده باشید.
بسیار عالی و جالب.
…………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام
سپاس از توجه و توضیحات شما.
……………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادتمندم.