در سفرها و تحقیقات متوجه شدم که در فرهنگ ایران، «نوشتن» همیشه مد نظر بوده آن هم به عجیبترین و دشوارترین شیوهها.
در طول تاریخ ما بر روی سنگها، آجرها، خاکها و چوبها و فلزها همواره نوشتهایم. حتی گاهی متنی را بافتهایم، یا با کاشیکاری و آجرکاری و گچبری مطلبی را بیان کردهایم.
اما نمیدانم چرا هنوز در مکتوب کردن و مستند کردن به ایدهآل نرسیدهایم.
این بهواقع سوال بزرگی است برای من.
…………………………………..
من در تفاوت فضای نوشتاری اینستاگرام با کلابهاوس متوجه شدهام که «حضور» برای ما
ایرانیها معنای ویژهای دارد.
ادب گفتاری که در کلابهاوس (به دلیل حضور) درک میکنم قابل مقایسه نیست با بیادبی نوشتاری که در کامنتهای اینستاگرام مشاهده میشود.
انگار «حضور» یک شرم به همراه دارد.
و گویی ما راحتتر در پشت نوشتار مخفی میشویم ولی در گفتار، محتاطتریم.
از طرفی ما وقتی کسی حضور دارد بیشتر مدح او را میگوییم، ولی وقتی نیست کمی بدجنسی چاشنی حرفهایمان میکنیم. و فکر میکنم آنچه که به عنوان فرهنگ «رودربایستی» مطرح میشود با شرم حضور ارتباط مستقیم دارد. و احتمالا در همین راستا است که میپندازیم:
«از دل برود هر آنکه از دیده برفت».
باید در رابطه با موضوع «حضور» بیشتر تفحص کنیم، شاید توانستیم مشکلاتی را ریشهیابی نماییم.
دیدگاهها
ما همیشه از قضاوت ترسیدهایم و با مستندنگاری امکان داره خودمون رو در معرض اون قرار بدیم.
حتی بچهها هم از دریافت کارنامه هراس دارند.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. نظر جالبیه.
سلام
به نظر من هر چه به سمت جلو میرویم سواد کافی برای نوشتن کمتر و کمتر می شود، در صورتی که تعداد تحصیلکرده هامون بیشتر می شود ولی از نوع تحصیلکرده بی سواد پرورش می دهیم.
. تنبلی فکر کنم یکی از دلایش باشد مثلا خود من برایم نوشتن سخت و مشکل است تنبل در نوشتن هستم.
مقایسه این تو محیط مجازی که کردی درسته ولی بستگی به اون طرف هم داره اگر کسی بتواند راحت فحاشی کند و پرو و بی ادب در صحبت کردن باشد محیط مجازی نوشتاری و گفتگوی متقابل برایش فرق چندانی نمی کند
نوشته ات خیلی قابل تامل هست نیاز به فکر کردن بیشتر دارد برای پاسخگویی
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. موافقم برای تحقیق بیشتر.
درود بر شما
فارغ از بخث دوم نوشته ات به ادب در حضور و بی ادبی در عدم حضور پرداخته که خوب این یک مسئله جامعه شناختی هست و شاید از یک نوع بیماری نشات گرفته باشه به بخش اول می خوام بپردازم که نوشتار ما از ثقیل و سنگین بودن گذشته به سبک و سخیف بودن به خصوص در فضاهای مجازی پرطرفدار گرایش پیدا کرده
اما در قیاس مکتوبات خودمان با مکتوبات سفرنامه نویسان خارجی من به شخصه تفاوت را در بار اطلاعاتی می بینم که در نوشته های خارجیان وجود داره و سمت و سویی که نوشته های امروزی ما به دل نوشته پیدا کرده با محوریت خودنمایی.
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از ارائه نظر.
یک بار از شما پرسیدم که چرا خیلی از کامنتها و جواب ها رو اینجا نمایش دادین؟ یا اساسا چرا این سایت رو دارین ؟
چیزی شبیه کامنت خانم سیما ، جوابتون به من بود.
من فکر می کنم نوشتن از حضور صادق تر، بی پرده تر، رک تر، فکر شده تر و البته ترسوتره……
در حضور بلافاصله در معرض گفتگو هستیم ، اما در نوشتن فرصت تحلیل بیشتر داریم …..
هر وقت حضورمون درون مایه ی نوشتن ….و نوشتنمون درون مایه ی حضور پیدا کرد ….کلی از مشکلات قابل حل میشن.
موضوعی که مطرح کردین عالی بود، عالی مثل همیشه.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید که همراه هستید.
استاد در آخر من فکر می کنم انسان با نوشتن و خواندن، شفا پیدا می کنه……
مخصوصا اگر نویسنده رو و کلماتش رو دوست بداره.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. موافقم. با نوشتار درمانی موافقم.