خوابم نمیبَرَد.
دریاست انگار دل، آشوب است.
موج، بالشی است بیقرار
رویا تَر شده، امید شور
میسُرّد ماهی اندیشه
و میشکند مهتاب روح
غوطه میخورد آغوش، بیهیچ استواری.
دریاست انگار دل، آشوب است.
موج، بالشی است بیقرار
رویا تَر شده، امید شور
میسُرّد ماهی اندیشه
و میشکند مهتاب روح
غوطه میخورد آغوش، بیهیچ استواری.
دیدگاهها
کوتاه، رسا…..قلمتون جادوست !
………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از محبتت.
سلام
صدای سکوت
در خیال شب پیچید
کسی دارد اندوه را، دوره میکند
تشبیه جالبی کردی بد خوابی رو به موج بالش دل آشوبی دل که به سراغ ادم می آید
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از تو.