بچه که بودم پدربزرگم با شوخی می‌گفت “تو وزیر کل کِشکِرت میشی”
من فکر می‌کردم که منظورش وزیر کل کشور است. او هم می‌دانست که من چنین فکری می‌کنم. بعدها فهمیدم که با بقیه نوه‌هایش همین شوخی را می‌کند.
“کشکرت” به زبان او معنی کلاغ می‌داد و من در ذهن طناز او وزیر کل کلاغها بودم.
من فکر می‌کردم که منظورش وزیر کل کشور است. او هم می‌دانست که من چنین فکری می‌کنم. بعدها فهمیدم که با بقیه نوه‌هایش همین شوخی را می‌کند.
“کشکرت” به زبان او معنی کلاغ می‌داد و من در ذهن طناز او وزیر کل کلاغها بودم.
الان اگر پدربزرگم زنده بود حتما به او می‌گفتم، به نتیجه‌هایت بگو که در آینده “رییس مجلس کشکرت می‌شن”
آن قارقار تجمع کشکرت‌ها بیشتر شبیه مجلس است تا وزارتخانه.
پدربزرگم سواد نداشت و با من شوخی می‌کرد و من وزیر و رییس کلاغها نشدم، اما راستش انتظارم از سهراب باسواد این بود که این روزها را پیش‌بینی کند که کلاغها شاخه‌های رایگان نارون را می‌شکنند.
دیدگاه‌ها
ذهن طناز…
شاخه‌های رایگان…
یاد الدوز و کلاغها افتادم!
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.
سلام
چه پدر بزرگ باحالی و شوخ طبعی داشتید
وزیر کل کشور میشی البته اگه اینها صندلی هاشون را رها کنند و اینقدر شیفته این صندلی ها نباشند.
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. وقتی در ایران مسئولیت داشته باشی، باید ریاکار بشی و مصلحت اندیش. علاقه‌ای به مسئولیت دولتی ندارم.