خيلی كوتاه، كمی ادبی یکی برای تن، یکی برای وطن توسط آرش نورآقائی در دوشنبه, آبان 8, 1402 آن تنها جملگی رفتند که وطن تنها شد. ……………………………………………………………………………… میپنداشتم من اسیر کردم دلش را او اجیر کرد اما مرا به بهای لبش نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی کاشت، داشت، بیبرداشت خيلی كوتاه، كمی ادبی هر شاخهای، مشعلی است خيلی كوتاه، كمی ادبی خواب و کودکی
دیدگاهها
آه وطن
آه وطن
……………………………………………………………………………………
جواب: سلام. حسرت!