در راستای پروژه “مهمان نوازی ایرانی” به این فکر افتادیم که رابطه برخی از “خوراکی ها” را با “بازی ها” فهرست بندی کنیم و اطلاعاتی ارائه دهیم.
به طور مثال گردو یک خوراکی است ولی گردو بازی هم رواج داشته. همچنین است برای بادام.
تخم مرغ پخته به عنوان خوراکی مورد استفاده قرار می گیرد، ولی جنگ تخم مرغ هم رواج داشته.
یادم هست که با جناغ سینه مرغ، شرط بندی می کردیم. یا با استخوان ترقوه، تاس درست می کردیم.
آیا شما می توانید نمونه های دیگری را مثال بزنید؟
همچنین می خواهیم رابطه “خوارکی ها” را با “صنایع دستی” مشخص کنیم.
مثلا با هسته خرما، تسبیح درست می شود.
آیا شما نمونه های دیگری را سراغ دارید؟
دیدگاهها
سلام – بله خیلی موارد میشه پیدا کرد.
اولین موردی که به ذهنم میاد رنگ کردن نخهای فرش با پوست گردو عناب و … است.
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
درود آرش جان.
یک نوع بازی با فندق هم رواج داشته که در آن با یک فندق ، فندق دیگر را نشانه می رفتند . البته نه به صورت پرتابی بلکه با انگشت نشانه و به صورت اهرم باید به آن ضربه میزدند(یعنی با یک انگشت نشانه،انگشت دیگر را به عقب کشیده و پس از رها کردن به فندق ضربه ه ای وارد می شد که آن را به سمت فندق یا فندق های هدف پرتاب می کرد)
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
یه آویزهای سنتی درست میکنن با نخهای رنگی و بهش رشتههای نخود آویزونه.
گویا برای چشم زخم مثلن.
اسمش یادم نیست.
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام
بچه که بودیم بهار که میشد تو باغ آلوچه تو اردیبهشت ماه تو گل و چمن مینشستیم از آلوچه هایی که کنده بودیم با یه خار بلند درخت کرات یا لیلکی (کرات تلی) بازی هلی تلی میکردیم ! بازی از این قرار بود که خار را از ته ان رو زمین دفن میکردیم و الوچه هار و از فاصله سی سانتیمتری روی خار میزدیم هرکس موق به زدن میشد الوچه مال اون بود !
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
توو این منطقه هم از بادام کوهی تسبیح و دستبند و آویز موبایل و گوشواره ساخته میشه
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
باسلام وخسته نباشید هسته زیتون هم همان کاربرد هسته خرما را در صنایع دستی دارد
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام
نمک رو قالب میزنن و با رشته های نخ و اسفند برای رفع چشم زخم آویز میکنن به دیوار.
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. جالب بود. سپاس.
بخاطر دارم زمانی که ایران بودم صنایع دستی بود که در شمال ایران با دانه های اسپند درست میکردند (برای دوری از چشم بد) نمی دونم اسمش چی بود ولی بسیار زیبا بود و زیباتر اینکه فروش اینها محل درآمدی برای خانمهای در بازارهای محلی بود.
همینطور در بندرعباس خانمها در بازارهای محلی لوازم زینتی مثل دستبد و گوشواره هایی با هسته خرما درست می کردند من هنوز هم اونها رو دارم و برام یادگارهای بسیار با ارزشیه از زنان سرزمینم .
در گنبد هم آینه هایی رو دیده بودم که دورتادورش رو با نخود،لوبیا قرمر،عدس،و… تزئین کرده بودند , و در تهران هم این آینه ها رو با دانه های قهوه دیده بودم،البته فکر میکنم این یک کار مدرن باشه و نمیشه جزء صنایع دستی بحساب آورد ،نمی دونم .
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خوب بود. سپاس.
با هسته سنجد هم گردنبند درست میکنند
همینطور با غنچه های گل مححمدی
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام استاد
گل پوچ بازی کردن با هسته زیتون بعد از صرف غذا رو من بارها دیدم
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام
نمی دانم آیا می توان مراسمی که در جشنهای مختلف باستانی برگزار می شده و برخی از آنها ارتباط نزدیکی با انواع خوراکها دارد را نیز جزو این مجموعه به حساب آورد؟ به عنوان نمونه قاشق زنی، و جلوی خانه ی همسایه ها رفتن و خوراکی گرفتن. کتابهای مرحوم هاشم رضی در این زمینه اطلاعات بسیار خوبی را به دست می دهد.
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
پدربزرگ من که بیش از ۱۰۰ سال عمر کرد و ۱۵ سال پیش فوت کرد (خدا رحمتش کند) یک کیسه کوچولو داشت که تویش تعداد ۴۱ عدد نخود بود که باهاش فال می گرفت البته برای سرگرمی نه برای بیزنس:)
وقتی ما نوه ها می رفتیم پیشش، بهش می گفتیم برایمان فال نخود بگیرد. او هم نخودها را از کیسه خارج می کرد سپس آنها را به سه قسمت به صورت تصادفی تقسیم می کرد.
آنگاه از هر دسته چهار تا چهار تا جدا می کرد. از هر دسته در پایان ۱ تا ۴ نخود باقی می ماند. سپس فال را با ارقام به دست امده تفسیر می کرد.
خوب شد گفتید این مطلب را. باید بروم تا فراموش نشده تفسیرها را یاد بگیرم از پدر و مادرم.
سالهاست از زمانی که به دیار باقی رفته است دیگر فال نخود ندیده ام.
آن کیسه فال را برادرم به یادگار نگه داشته است.
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. زنده باد. سپاس.
سلام.نمی دونم مرتبطه به موضوع یا نه ولی من یه هو یاد بچگیا افتادم که وقتی مامانم شروع به شکستن کله قند می کرد من بی صبرانه منتظر بودم به آن قسمت کله اش که سوراخ داره برسه.یه نخ از توش رد می کرد می شد یه گردن بند قندی!
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
فندق بازی در شب پاسی های گیلان
وقتی نوزادی ٧ روزه شد ، شب هفتم برایش جشن میگیرند و یکی از مراسم این جشن فندق بازی است
اول بین هر کس تعدادی معین فندق پخش میشود و بعد مهمانان دو به دو تعدادی از فندق ها را در مشت میگیرند به صورتی که دیده نشود و بعد نفر مقابل باید حدس بزند تعداد فندق های پنهان شده زوج است یا فرد اگر درست گفت فندق ها به او تعلق دارد
این بازی آن قدر ادامه میابد تا فندق ها در دست یک نفر جمع شود
البته هر کسی خواست درهر مرحله از بازی میتواند انصراف دهد و فندق های مانده اش را نوش جان کند
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
در نمایشگاه توریستی چین شهری بود که به واسطه حبوباتش معرف بود در غرفه ان شهر تمام حبوبات را رنگ کرده بودند و به عنوان دستبند زنانه با اویز یا گوشواره میفروختند چند عکس در این رابطه برایتان ارسال کردم
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاسگزارم.
باسلام و خسته نباشید ذرت بو داده یا همان پاپ کورن رو فرو میکردنند روی خارهای شاخه های خشکیده انار و شاخه های گل زیبا و ماندنی می افریدند کاربرد صدف و انواع ان اقلام صنایع دستی پوسته سخت نارگیل که هنرمندانه تزئین و کاربردی میشود کدو خاصی درگیلان و بسیاری از کشورها از جمله چین کره ترکمنستان کشورهای افریقائی و امریکای جنوبی با کاربرد های مشترک دیده شه که بسیار جالب است بخشی از کاربردهای ان به عنوان مخزن هوا برای صیادان محلی مروارید در ملل مختلف با نقاشیهای خاص اقوام ان مناطق تزئین میشود به عنوان ظرف اب و شراب روغن شیر عسل تزئین به جای گرز جنبه دکوری و تزئین قمقمه اب برای مسافران در قدیم و دیگر هسته های میوه ریز و درشت ان حتی پوست برش خورده گردو راصیقل داده جلا میزدنند و با ان گردنبند دستبند برای گردشگران ارائه مینمودند که خیلی هم مورد استقبال بوده از دانه های لوبیا و چشم بلبلی برای بازی دبنا شاید در فرصتی عکسهای نیز بتوانم ارائه نمایم یک مطلب جالبی هم دارم اما گذاشتم برای وقتی که به انزلی امدید و ان لیف میوه بسیار ارزشمندی برای شستشوی بدن ارامنه و روسها خوب میشناسنش و میگن ماچالکا ببخشید پرگوئی کردم ارادتمند
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. زنده باد محمود عزیز. سپاس.
سلام
ما شاخه های گیلاس رو می انداختیم رو گوشمون، میشد گوشواره 🙂
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام
با نخود و لوبیا دورنا بازی می کردیم.
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
البته من یه مثال های دیگری می زنم که تاحدودی به صنایع دستی نزدیک تر است. مثلا در زمانه هایی که تازه جنگ ایران و عراق تمام شده بود تو خونه ها فشنگ عمل شده و بی خطر زیاد پیاده می شد. حتی فشنگ کار نگرده هم وجود داشت. ساخت مصنوعات فلزی مثل جا سیگاری یا ضروفی که بتوان وسلیلی را در آن نگه داری کرد یکی از دل مشغولی های مردان مسن و کم سن و سال تر بود. یا زمان هایی یادم میاد که هنوز تفکیک زباله و پسماند هنوز به این خوبی انجام نمی شد و پزشکان پایان کار خود شلنگ سرم ها را در خیابان جلوی مطب خود رها می کردند تا شهرداری جمع آوری کند. بارها دیدم که عده ای می رفتند و اون شلنگ سرم را بر می داشتند و می شستند و با آن به تعداد زیاد جاکلیدی، صلیب، شمشیر و نشانه های دیگر درست می کردند. گاه که می رفتیم مهمانی یا از آون صنایع دستی فشنگیس گیرمون می اومد یا از اون جاکلیدی های سرنگی.
اما یادمه مادرم همیشه با نمک هایی که قالب می گرفت و با منجق و نخ های رنگی و دیگر تزینات یا چشم نظر درست می کرد و یا با همان قالب نمک بر روی سطحی مقوایی قطور که با پارچه های رنگی پوشیده می شد که نمک دیده شود اشکالی مثل گل درست می کرد.
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. مجتبی میتونی از مادر خواهش کنی که یکی از همین قالب های نمکی درست کنه؟
شاید اینها هم به کار بیاد:
http://www.dw.de/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/a-16878991
(روایت یک مسافر آلمانی از حال و روز جوانان ایرانی)
http://www.dw.de/%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%85-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%AA/a-16372558
(در ایران چه آموختم؟ • یادداشتی از ورونیکا اشمیت)
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خیلی سپاسگزارم.
سلام بچه که بودم سکه هارو سوراخ میکردم گردنبند درست میکردم۰بعد ها در لباس زنان گیلان دیدم انها هم به نوعی از سکه ها در لباس استفاده میکنند۰هر وقت به مشهد میرفتیم امکان نداشت از کولی ها فرفره چوبی رنگی نخرم ۰هنوز هم نزدیک حرم کولی ها میفروشند ولی بچه ها ترجیح میدهند اسباب بازی بی کیفیت چینی بخرند تا یو یو۰یادش بخیر که خواهران ما با اویزان کردن گیلاس به گوششان به جای گوش واره دلخوش بودند و خاله بازی میکردند
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از تو.
سلام-وای چقد مطلب جالب:)
کاش بشه مستند ساخت:)ژ
مادرم ۴۰سال پیش که نوعروس بود تعریف میکنه-ازهسته های داخل سیب تو روستاهای همدان نوعروسها گردنبندهای چندمتری درست میردند بعد چند لا میکردند وبعنوان گردن آویز استفاده میشد:)
۲-و هروقت گوسفندی ذبح میکردند حالا چه مصرف خانواده یا قربانی ونذری دادن-بعد از تمیز کردن گوسفند یاگاو نوبت که به کله میرسید عموما کسی که بلد کاربود مثل مادرشوهر یاخواهر شوهر با دو دستش فک وآرواره گوسفند را با یه ضربه از هم جدا میکرد و اعلام میکرد اولین بچه نوعرو س خانه ما مثلا پسر است یا دختر:)
۳-از پاچه گوسفند هم یه استخوان کوچک ۴ضلعی که باز مردان در شبای زمستان روستا روی کرسی بعنوان بازی مطرح بود واسم این استخوان عاشیق بود -که برد وباخت داشت 🙂
تو همدان الان کمتر هست اما هست لامپهای سوخته وغیر قابل مصرف رو دختراها و نوعروسان با کاموایی که روش قلاب بافی میکنند بعنوان تزیین داخل مهمانخانه بعنوان آویز استفاده میشود همینطور تخم مرغ وغاز که استفاده شده”یادمه ی بار تخم غاز رو خودم شکستم تا نیمرو درست کنم کلی زنعمو باهام دعواکرد که باید اینو از سرش سوراخ میکردیم چون قراره بعد اویز بشه چون درشته:)حیفه:)
اسفند با کامواهم بعنوان چشم زخم توی ورودی در خانه بالکن واتاق مهمانخانه الانم هست:)
چشم زخم هم مقوله ی جالبی تو ایرانها…
چندوقت پیش ی تویوتاکمری صفر دیدم که رو پلاکش ی ۵انگشت خونی خورده بود فهمیدم ترک “اذری”هستش چون بعد از ذبح قربانی ی انگشت خونی از گوسفند به ماشین می زنند تا از چشم بد دور باشه تصادف نکنه-اما نه دیگه۵ انگشت اونم تو۴را ولیعصرتهران وقرن۲۱
۳-تخم مرغ شکستن هم برای کسی که مریض تو باورهای تر زبانان هست ی تخم مرغ خام که با انگشت سبابه چپ وشصت چپ در دست مادر است وسکه ای هم در بالا وپایین این تخم مرغ ودست راست هم زغالی که با هر خط کشیدن روی زغال نام افرادی را که مشکوک به چشم هست می برد وبا دست هم فشارروی سکه وتخم مرغ ووقتی تخم مرغ شکسته شد مثلا مادر بیمار دادمیزند لیلاخانم چشم زده بود:(و این تخم مرغ شکسته وسط گذر پرتاب میشود تا اثر چشم زخم از بین برود:)
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. خیلی سپاسگزارم.
سلام
یادمه تو دوره دبستان با انواع حبوبات و چسبوندنشون به روی کاغذ، شکلک میساختیم .
احتمالش هست در خصوص بَنه ( پسته کوهی ) و همچنین بادوم کوهی هم بازیهایی بوده باشه . خوب شما به گردو اشاره کردید تو شهمیرزاد و سنگسر سمنان هم گردو بازی مرسوم بوده.
تو منطقه ی ( بَلو و شریعت آباد ) در نزدیکی کوه پیغمبران سمنان که منطقه ی ییلاقی عشایر هم بوده با گوجه سبز که در زبان محلی سنگسری بهش (آَلکوک) میگفتند ( یه قل دو قل) بازی میکردند.
از نوعی لبنیات که به شکل شکلات ساخته میشه و آخرین فراورده ای است که از شیر تهیه میشه، بنام( چیکو ) یعنی چکیده شده از شیر ، در همه ی جشن ها و مراسمات شادباش و مخصوصا برای پذیرایی از مهمانان و بچه ها از قدیم تا کنون در بین سنگسری ها استفاده میشه.
بچه ها در قدیم از بعضی از انواع لبنیات عشایر سنگسری که تعدادشون به چهل نوع میرسه مانند ( قره قروت، خورَش یا همان ماست چکیده شده، چیکو )در خاله بازی ها استفاده میکردند و همچنین از انواع نان های محلی مانند: (چپتین،شت فتیر،پنجه کش،خشکه نون،پیازین،کلو و غیره) و انواع میوه های فصلی ( با توجه به کشاورز بودن مردم منطقه درجزین، سنگسر و شهمیرزاد) از انواع انار و گردو در بازی ها استفاده میکردند .
با دانه های انار انواع شکلک ها را میساختند، خودم در بچگی شکل خروس را بیاد دارم که با دانه های بهم متصل شده ی انار میساختیم .
………………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. خیلی خوب بود. زنده باد.
درود
در این زمینه یه سری رسوم هست که بازی حساب نمیشه اما با همین مواد خوراکی برگزار میشده مثل گردو و رسم گردو شکنی در یزد که برای بخت گشایی دختران در پلهای مناره مساجد جامع انجام میشه و فکر کنم پیرامون همین موضوع خوراکی ها مراسم خرافاتی یا بهتر بگم باورها هم برای خودش موضوع جالبی باشه مثله انواع فالها که بیشتر با خوراکیهاست و آش پزان هایی که در زمینه های مختلف باوری انجام میشده مثل آش پشت پا،آش دندان،و..،
و یه چیز جالب که تازه شنیدم و پیگیر سندیتش هستم اینه که در روستایی در استان مازندران وقتی غریبه ای وارد روستا میشد یک نوع چای یا دم کرده که خیلی هم بد مزه بوده به مهمان تعارف میکردند که برای جلوگیری از نیش یه حشره به نام «غریب گز» بوده، که نیش این حشره خیلی خطرناک بوده (اینطور که میگن حتا باعث مریضی و سقط جنین هم شده)
………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. خیلی خوب بود. سپاس.
البته باید اضافه کنم که منظورم در نوشته قبلم در مورد حشره غریب گز و پیکیری سندیتش منظور سندیت وجود اون چای یا جوشنده که باعث جلوگیری از گزش یا بی اثر کردن گزش بود ، چون وجود خود حشره که مشخص هست اما اینکه وجود همچین جوشونده ای و همچین مراسمی که به محض ورود مهمان غریبه به روستا انجام میشده قابل پیگیری هست، ( بالاخره بعضی از رسومات ما که الان به آیین تبدیل شده بر اساس نیاز های زندگی اون موقع بوده)
………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. باز هم سپاس.
در مناطق جنوبی وساحل خلیج فارس با صدف وسایل زیادی درست می کنن …انواع دستبند وگردنبد صدفی…حتی زیر بشقابی تماما صدفهای گره خورده..
من تریینات چوبی را هم خیلی دوست دارم با ریشه درختان مجسمه چوبی وقلیون و…درست می کنن بیشتر هند این نمونه ها را داره..
…………………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
نتیجه این گردآوری، سر و سامان یافته جایی منتشر شده؟
انگار میشه گفت بازی بومی به عنوان بخشی از فرهنگ عامه جایی، فرهنگِ پاییندستیِ خوراک بومیاست.
………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. متاسفانه این ایده رو به نتیجه نرساندیم.
فارغ از اینکه این پروژه به انجام رسیده یا خیر…..در خیلی از پست ها، متوجه شدم که شما واقعا تو کار کردن با دیگران استادین، استاد. در برقراری یک گروه، کار گروهی جدا خیلی خوبین….آفرین بهتون.
مهمترینش به نظرم، ایجاد انگیزه در مخاطب برای مشارکته….این خیلی حس خوبیه.
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.