برخی محله‌ها

در هر شهری، محله‌هایی هست که در آنها آدم‌ها بیش از حد فاصلهٔ اجتماعی معمول به هم نزدیک می‌شوند، دلیلش «بده بستان» است، عبارت دیگرش «داد و ستد». 

داستان این بده بستان، اما روایت‌های گوناگون دارد، گاهی داد و ستد جنس و گاهی جسم. 

آدم‌ها در این محله‌ها به هم نزدیکتر می‌شوند، شاید برای خرید و فروش کالا (جنس)، مثل محله‌های بازار، و گاهی برای داد و ستد بخشی از وجود انسانی، بخشی از جسم (شما بخوانید بخشی از روح)، مثل محله‌های میخانه، کلاب، بار یا هر اسم دیگری که دارد.

در این محله‌ها فاصلهٔ اجتماعی کم می‌شود، که عبارت بهترش پر کردن فضای خالی میان دو یا چندین نفر است. 

اگر بخواهم بی‌تعارف بگویم، آدم‌ها به بهانهٔ شادکامی فاصله‌ها را از میان برمی‌دارند، البته در این میان با آن زمان‌هایی که آدم‌ها فاصله را می‌کُشند تا همدیگر را از میان بردارند کاری ندارم، فعلا می‌خواهم به شادخواری بپردازم.

آدم‌ها برای حرف زدن‌های صمیمی، برای با هم خوردن، با هم نوشیدن، برای در آغوش کشیدن، بوسیدن، برای رقصیدن، و البته عشقبازی به هم خیلی نزدیک می‌شوند. و در این محله‌ها همهٔ این اتفاق‌ها می‌افتد. 

ضرب‌المثل ایرانی «دوری و‌ دوستی»، هر چند دروغ نیست، اما گاهی درمان در نزدیکی است. آدمی در زندگی اجتماعی به دارو نیاز دارد، برای نوشیدن دارو باید نزدیک شد، خیلی نزدیک، تا رگ گردن. ظاهرا خدا هم آنجاست.

دیدگاه‌ها

  1. سمیرا

    زیبا نوشتید
    بله گاهی درمان در «نزدیکی» است
    «گاهی» ….
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *