خيلی كوتاه، كمی ادبی باید رفت توسط آرش نورآقائی در شنبه, شهریور 31, 1397 در آن دریای سیاه یک جزیره سفید هست. پاشنهام را ورخواهم کشید، تا بروم. اما لامصب! داستان این پاشنه را همه میدانند. با این وجود! میروم، و میدانم که آشیل وجودم همانجا جانش درخواهد رفت. نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی سَفَرَت خيلی كوتاه، كمی ادبی از بهار است که بر ماست! خيلی كوتاه، كمی ادبی بی بادبان
سیما سلمان زاده ۱ مهر ۱۳۹۷ در ۱:۴۷ ق٫ظ خود راه بگویدت که چون باید رفت… شما بمان بزرگوار رفتنی بسیار است… ………………………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. زنده باشی.
لیلا ۳ بهمن ۱۳۹۹ در ۰:۴۲ ق٫ظ سلام کی و جه وقت باید رفت؟؟؟!!! دیر نشده!!! …………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. شاید شده باشه.
دیدگاهها
خود راه بگویدت که چون باید رفت…
شما بمان بزرگوار
رفتنی بسیار است…
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشی.
سلام
کی و جه وقت باید رفت؟؟؟!!!
دیر نشده!!!
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید شده باشه.