خيلی كوتاه، كمی ادبی از بهار است که بر ماست! توسط آرش نورآقائی در یکشنبه, اردیبهشت 17, 1402 من از تو توبه نتوانم، مگر تو به با من توانی …………………………………….. گفت: مرگ حق است. گفتمش: آری، اما در میان همۀ ابیات دنیا تنها یک جا باید جای «تو» باشم. همان جا که «نه تو مانی و نه من» نفرین بر آن یک دَم، که بعدِ تو بمانم. نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی سَفَرَت خيلی كوتاه، كمی ادبی بی بادبان خيلی كوتاه، كمی ادبی بهارانه