سفرنامه: رویا، سفر، خاطره

۱۳) این سفر هم به خاطره تبدیل شد

امروز (۱۹ جولای) ساعت ۸ صبح به خانه رسیدم و یکراست به اتاقم رفتم تا چند ساعت استراحت کنم. ساعت ۷ صبح امروز در فرودگاه امام خمینی با تمام مسافران خداحافظی کردم و می دانم که شاید برخی از آنها را هرگز دیدار نکنم. به هرحال این سفر رویایی هم تمام شد و خاطره و …

۱۲) شهرها مثل آدم‌ها هستند

یکی از دوستان برایم نوشته بود که برلین شهر سرد و بی روحی است. نمی‌خواستم باور کنم. با جَکی که قدم می‌زدیم، از او پرسیدم: “به نظر تو چنین گفته‌ای در مورد برلین حقیقت دارد؟” گفت: “شهرها مثل آدم‌ها هستند. باید با آنها گفتگو کنی تا بفهمی چه چیزی در دلشان پنهان است.” و ادامه داد: …

۱۱) دِرِسدِن

دیروز (۱۵ جولای) پراگ زیبا را ترک کردیم و به سمت برلین آمدیم. در مسیرمان برای چند ساعتی در شهر دِرِسدن توقف کردیم. اتفاقی که در این میان برای من مهم است، ابن بود که جکی کارل، دوست سوئیسی ام از ژنو به برلین آمده و قرار است این دو سه روز را با من …

۱۰) دیدار پراگ از نان شب هم واجب تر است

امروز ۱۴ جولای است و از ساعت ۱۰ تا ۱۶:۳۰ پراگ را پیاده و آرام و تنها گشتم. هوا فراتر از انتظار، عالی و روحبخش بود. نه نوشیدم و نه خوردم، فقط در این شهر گُم شدم. به جواهر علاقه ای ندارم تا پراگ را به طلا، الماس، زمرد، یا هر چیز دیگری از این …

۹) شهر کافه و کافکا و کریستال (هنوز تمام نشده)

می گویند جمعه ای که به سیزدهم ماه بیفتد، نحس است. البته که بنده باور ندارم. به هر حال، امروز جمعه سیزدهم جولای است و من کمی وقت پیدا کردم که برای یکی دو ساعت تنها باشم و اندکی ذهنم را سامان ببخشم. حالا در پراگ هستم. اما آنچه تاکنون (بعد از رویدادهای قبلی که نوشته …

۷) http://kasrai.com

در این پُست خبری از قال سفرنامه نیست، اما این حال، بخشی از سفرم است. امشب را، با پرسه زدن در هوای کسرایی سر می کنم. بیوگرافی اش را می خوانم. به عکس هایش نگاه می کنم. و به صدایش گوش می سپارم. امروز (وقتی نوشتن این پُست را شروع کردم آخرین دقایق دیشب بود و …

۶) یک شهر با کیفیت (هنوز تمام نشده)

ساعت ۱۵:۴۵ روز ۱۰ جولای است که من در اتاق شماره ۵۰۸ هتل چهار ستاره Courtyard Marriot نشسته ام و با پرداخت ۱۵ یورو برای استفاده از ۲۴ ساعت اینترنت برایتان می نویسم. شما را به گزارش سفر (از دیروز صبح تا حالا) دعوت می کنم:

۵) آخرین شب در بوداپست

۱- وقتی هنوز ۱۰ ساله بودم مجارستان را در حد این می شناختم که تیم فوتبال خوبی دارد و البته کمی با نام قهرمان افسانه ای فوتبال این سرزمین، پوشکاش آشنا بودم. ۲- وقتی ۱۴ ساله بودم با نام بوداپست به عنوان پایتخت مجارستان آشنا شدم و آن زمانی بود که مجید ترکان، کشتی‌گیر مازندرانی …

۳) دیدار با بوداپست (هنوز تمام نشده)

دیروز بعد از نوشتن پُست قبلی، استراحت نکردم (برخلاف آنچه که نوشته بودم) بلکه دوش گرفتم و برای درک مکانی که در آن هستم، از هتل بیرون رفتم. کمی قدم زدم، عکس گرفتم، حال مردم و هوای شهر را جستجو کردم و به هتل برگشتم تا این مرتبه با چند تن از مسافرانم در شهر …

۲) kkhotels

در اتاق شماره ۵۰۴ هتل چهار ستاره kkhotels شهر بوداپست نشسته ام و با بهره مندی از اینترنت رایگان برایتان می نویسم: داستان سفر به این ترتیب ادامه یافت که ما از فرودگاه امام خمینی تهران به فرودگاه آتاتورک استانبول آمدیم. پرواز به موقع انجام شد و مشکل خاصی به وجود نیامد.  اما در فرودگاه …

۱) فرودگاه امام خمینی

دقیقا ساعت ۳:۵۹ صبح ۶ جولای است. عدد ۱ را برای شماره ۱۰۰۰۴۵۴۲ پیامک کرده ام، آنها هم username و password را برایم پیامک کرده اند و حالا از اینترنت رایگان فرودگاه استفاده می کنم. بیشتر مسافرانم را دیده ام و از آمدن آنهایی که ندیدمشان مطمئن شده ام. یک ایراد کوچک در همین آغاز …