گردشگران خارجی وقتی به شهر شیراز سفر میکنند از ازدحام مردم بر سر مزار حافظ و سعدی و وقتگذرانی و شعرخوانیشان در این مکانها تعجب میکنند. درست است که در همهجای دنیا مردم بسیاری برای دیدار از مزار مردان و زنان مذهبی و سیاسی میروند، اما شاید بتوان گفت که در هیچ کجای دنیا همچون ایران، علاقهای اینچنینی برای برای دیدار از مزار ادیبان و شاعران و هنرمندان وجود ندارد.
تعداد بازدیدکنندگان از شهر شیراز هرگز برابر با تعداد بازدیدکنندگان از شهر فلورانس نیست، اما میتوان ادعا کرد که تعداد بازدیدکنندگان از حافظیه که تنها مزار حافظ در آن قرار دارد، به تنهایی با تعداد بازدیدکنندگان از کلیسای «سانتا کروچه» که مقبرهی میکل آنژ و گالیله و ماکیاولی و روسینی و … را در خود جای داده، برابری میکند و بلکه بیشتر است.
علاقهی مردم به شعرا از طرفی و تعداد بسیار شاعران در ایران، ما را به این سمت سوق میدهد که دربارهی نوعی از گردشگری که مختص ایران است بیندیشیم و آن را با عنوان «شعرگردی» یا همان Poem Tourism به جهانیان معرفی کنیم. این موضوع اصلا دور از ذهن نیست چراکه War Tourism, Dark Tourism, Wine Tourism و از این قبیل را دیگران معرفی کردهاند و از این راه درآمدزایی دارند.
نگاهی به شهرهای کشورمان بیندازید، و خواهید دید که فردوسی و عطار و خیام و شهریار و پروین و فروغ و سهراب و شاملو و حافظ و سعدی و باباطاهر و … در همهی ایران حضور دارند و مردم آنها را میشناسند. و روزگاری نه چنان دور، ایرانیان از کوچک و بزرگ اشعار شاعران را از حفظ میخواندند و این موضوع برای خارجیان و گردشگران تعجببرانگیز بود. ایرانیان چنان با شعر آمیختهاند که از شعر شاعرانشان مثال میآورند و ابیات را همچون قوانین آویزهی گوش میکنند و سبک زندگیشان را بر اساس شعر هماهنگ میکنند. کمتر ایرانی باسواد و بیسوادی را در این کشور میتوان سراغ گرفت که اندک ذوق شعرسرایی نداشته باشد و سعی در سرودن بیتی نکرده باشد.
آری ما میتوانیم به مفهوم «شعرگردی» بیندیشیم و آن را عملی سازیم. به طور مثال شیراز را ببینید، شهر «شعرگردی» است. حافظ و سعدی و خواجوی کرمانی در این شهر آرمیدهاند و بر سر مزار هر یک قطعه شعری نقش بسته. نام گلستان و بوستان هر کسی را به یاد «تفرٌج» میاندازد که در اشعار همین شاعران به وفور این واژه را میبینیم. در اشعارشان از سرو ناز و گلگشت مصلی و آب رکناباد و وضع بیمثال شیراز یاد شده است. شیراز همان شهری است که در آن بیشترین باغها وجود دارند و همین باغها و عناصر درون آنها دستمایهی سرودن بسیاری از ابیات شده است و از طرفی محل گردش و گلگشت ایرانیان همین باغها بوده و هست. میتوان گفت در هرجای ایران که شاعری خفته، باغی نیز نهفته: در ماهان باغ شازده و شاهنعمتالله ولی، در نیشابور باغ قدمگاه و خیام و عطار، در تهران باغ گلستان و استاد بهار، در تبریز ایلگلی و شهریار و …
پینوشت: در میان اعضای تحریریه مجلهی «سرزمین من» این ایده را مطرح کردم و قرار است در بخش «راهنمای سفر» شمارهی آتی این مجله، در شهر شیراز «شعرگردی» کنیم.
دیدگاهها
زیبا زیباست این ایده!
هوم!عالیه…
بله
هم زیباست این ایده
و هم مهم تر از زیبا بودن، کاملاً قابل دسترس
که هم شاید بتوان با این نوع تور بازگشتی داشته باشیم به آن دوران خوش گذشته ای که شعر.. و آرام گرفتن از آن.. جزئی جدا ناشدنی از روح و جسممان بود..
که با آن میشود، هم، در باغ و بستان بود و مزرع سبز فلک را شخم زد
و هم، میتوان دورترین گلِ عالم را بوئید…
اخ باید بر لبانی که این ایده را داد بوسه زد .بلاخره کسی پیدا شد که شاعران بی سواد را هم به حساب اورد.حکیم این شعر را به یاد پسر بچگی هام گفتم حتما نظر بده.. ؟ یه دل دارم قلقلیه.سوخته و خاکستریه.میخوره زمین هوا میره.نمیدونی تا خدا میره.من این دل و نداشتم.مشق عشق و خوب نوشم.خدا بهم هدیه داد.کاش بهم دل نمیداد… (دعاعیست که هر شب میکنم)
……………………………………………
جواب: من واقعا فرد خوبی برای نظردادن نیستم. اما خوب میشه ازش لذت برد.
سلام و وقت بخیر
ایدۀ خوبی است.
اگر ادبیات و شعر شاعران ایرانی ارزش نداشت، به عنوان پیام صلح و اصول اخلاقی در سازمان ملل استفاده نمی شد. منظورم دو بیتی سعدی است که در سر در ساختمان سازمان ملل به حق میدرخشد.
این ایده را میتوان روی لباسهای محلی، موسیقی و رقص سنتی هم پیاده کرد. اصلا شاید بشود کارناوالهای مختلف برگزار کرد تا ما هم برای سال جدید میلادی ، در صنعت گردشگری و توریسم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
موفق باشید
سلام
چه میکنه این انرژی با ایده هاش.
این ایده ها و طرح هایت را مجانی نفروش، دیگران می آیند و از طرحهای تو استقبال میکنند و بعد به نام خودشان این ایده ها تمام میشه.
اشکال نداره تبریز هم باهات نمی آیم. ولی چطوری میشه راهنما شد؟
حالا میشه عید باهات بیام؟ کجا تعطیلات عید میری؟
راستی نمیشه ۱ قسمت دیگه گیلگمش بنویسی؟ من همش هفته ۱ بار متنهای قبلی گیلگمش میخونم که یادم نره و به این امید که تو دنبالش بنویسی.
جون دوست دخترت که دوستش داری تا آخر سال ۱ قسمت ازش بنویس.!
خیلی مخلصیم
………………………………………………………..
جواب: برای راهنما شدن باید دورههای راهنمایی تور را بگذرانی. یکی از بهترین موسسات، آوای جلب سیاحان در تقاطع خیابان قدس و بلوارکشاورز است. عید به احتمال زیاد ایران نیستم. گیلگمش را خواهم نوشت، اما الان هم وقت ندارم هم دوست ندارم که این پهلوان را بمیرانم، هرچند که باید بمیرد.
ایده جالب و البته بسیار اجرایی هست. بسیاری از هموطنان نیز تنها چیزی که از سعدی وحافظ وخیام وعطار می دانند همین است که شاعر بود هاند و آرامگاهشان کجاست. میشود جنبه های متفاوت زندگی انان را بر جاذبه های گردشگری افزود… ایده بسیار کاربردی وخوبی است
ما هم هستیما، یادتون نره از این یکی دیگه نمی شه گذشت!
سلام………………………….
جواب: سلام
با سلام
ایده ی خوبی است
امیدوارم عملیاتی و دنبال شود
من شاعر هستم، اگر احتیاج به کمک یا ایده هایی در این زمینه داشتی، خوش حال می شوم همکاری کنم.
……………………………………………………………
جواب: سلام و سپاس.
سلام
ایده فــــــوق العاده جالبی است.
استاد می تونم دلیل و حجم خستگیتونو متوجه بشم کم کم، یازده سال این ایده رو تکرار کردین، درباره ش حرف زدین، نوشتین، گفتگو کردین، چاپ کردین، تمام تلاش! به واقع تمام تلاشتون رو برای برجسته کردین این ماجرا انجام دادین.
حق دارین وقتی در لایوهاتون از خستگی و توانی که کم شده در شما صحبت می کنید!
راهتون روشن باشه و افرادی مثل شما ، شبیه شما باید زیر بال و پر شما پرورش پیدا کنن، شما باید ادامه دار باشین استاد.
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.لطف دارید.