روز: آبان ۲۷, ۱۳۹۱

“رعنا” چه کم از “لورلای” دارد

دست‌ها و کتف‌هایش را با طناب بافته شده از موی بز، بستند و با داس و تبر به جانش افتادند. بعد به جرم عاشقی به قعر دره پرتابش کردند. آن‌روز نعره‌ی “هادی” را از اعماق دره‌ای که امروز “هادی دره” نامیده می‌شود، کسی نشنید. امروز هم خیلی‌ها “هادی” را نمی‌شناسند. چوپان بود و عاشق “رعنا” …