هر تار مویم که سفید می‌شود بدجوری درد دارد

۱- پیش او رفتیم و برخلاف میل باطنی‌امان برای برگزاری جشن در‌خواست کمک مالی کردیم. گفتیم ۱۰ میلیون می‌خواهیم. گفت ۱۵ میلیون می‌نویسم تا با ۱۰ میلیون موافقت شود.
۲- گفتم برای شرکت در مراسم ما می‌آیی؟ گفت اگر در سفر نباشم، حتما.
۳- گفتم از این‌ها بگذریم، بیا فرهنگسرای گردشگری بسازیم. گفت فکر خوبی است، طرحت را بنویس و برایم بیاور. بعد گفت وقتی طرح را نوشتی برایم پیام کوتاه بفرست.

علاوه بر این‌ها- ما (با پیشنهاد و پیگیری خانم شعله جلیلی) دو سال پیش برای ثبت روز جهانی راهنمایان گردشگری در تقویم ملی اقدام کرده‌ایم که نامه‌نگاری‌ها و اسنادش موجود است.

………………………………………………………………………………………

۱- آخرش با همان ۱۰ میلیون موافقت شد. اما از آن ۱۰ میلیون، نصفش را بخشیدند به دیگران و ما هنوز امیدواریم که ۵ میلیون باقی را دریافت کنیم.
۲- در سفر نبود، ولی در مراسم همان دیگران شرکت کرد و نه در مراسم ما.
۳- پیش‌طرح فرهنگسرای گردشگری را نوشتم، چندین بار پیام کوتاه فرستادم، جواب نداد… در مراسم دیگران، گفت می‌خواهیم فرهنگسرای گردشگری بسازیم.

علاوه بر این‌ها- دیگران، امسال پیشنهاد ثبت روز جهانی راهنمایان گردشگری در تقویم ملی را (حتما به عنوان یک ایده‌ی ناب) مطرح کرده‌اند.

با خودم می‌گویم…آیا با باد می‌جنگم؟

دیدگاه‌ها

  1. سارا

    اره ایول میخواستم بگم چه خبر بود اتفاقا تا طرح رو گفت به بغل دستی گفتم دزدی فرهنگی شده
    من توفیق تبریز نداشتم اینجا رو رفتم تا حالا هم بااین انجمن اشنا نبودم فقط بر حسب پیامک رفتم
    ولی با بچه های فر آوران در یک جلسه اشون رو رفتم (متاسفانه) و یه تور با هاشون رفتم که عالی بود
    در کل خیلی تفاوت بود تا اخر برنامه از بی نظمی حرص خوردیم بی نظمی درصدا سالن وگروه موسیقی و جایزه دادن و تقدیر از بزرگان شروع برنامه با نیم ساعت تاخیر حضور نداشتن مسئولین دیر امدن ناهماهنگی
    خلاصه دیروز تا برسم خونه اینقدر حرص خوردم که فک درد و سر درد گرفتم
    تازه کلی هم ادعا بود یه برگه هم دادن که ۱۰۰۰۰۰ تومن بدید عضو بشید که چی بشه
    وقتی تو خونه تعریف کردن گفتن تو چه کاریه به تو چه
    مگه میشه به من چه همیشه میگم کاش خدا منو بی خیال و بی غیرت میافرید
    شرمنده که وبلاگتون رو خراب کردم با این حرفا چون نوشتید نوشتم

  2. شراره

    با خودم میگویم:
    مگر میشود در این سیاهی به امید روزنه ای نور باشم؟
    با خودم میگویم:
    امید دیگر چیست..؟ و معجزه؟
    هرچند فرسودم.. ولی باز هم میروم و داستان آن “عقاب” را میخوانم..
    و باز یـــاد میگیرم؛ آنچه حقیقت دارد همان موی سپید است و آن نَفَس.. به معنای زندگی..

  3. فرهاد

    با درود

    کاش دور هم جمع می شدیم و یه سایت خوبی تشکیل می دادیم و لااقل به طور رسمی و تشکیل یافته ثبت می کردیم این دزدی های فرهنگی رو، ایده ها رو، تا ندزدن یا اگه دزدیدن حواسشون باشه که یه روز عواقبش دامنشونو می گیره. خود دزدی مهمه اما مهم تر از اون اینه که این ها نمی تونن این ایده های دزدی رو هم انجام بدن، عرضه ش رو ندارن، لااقل با ثبتش مشخص میشه اگه یه روز یه آدم عاقلی خواست کارو بده دست کاردان و صاحب ایده اش بودنه باید دست کی بده.

    موفق باشی

  4. حبیب حلاجیان

    جناب نورآقایی… کمی به اطراف نگاه کنید… رنگ سبز پرچم را هم دزدیده اند… ایده های شما دوستان که می خواهید غیر دولتی باشید وبمانید که جای خود دارد…

  5. آزاده

    راستی چرا ما در تهران مانند تبریز و اصفهان محلی به نام “خانه مشروطه” نداریم؟
    …………………………………
    جواب: خوبه که داشته باشیم.

  6. سعید فکری

    خسته نباشید همگی از برگزاری جشن.
    آرش خان یه روز از همین روزها اسمت رو هم می دزندند و می گزارند الآرش النورآقایی بن احمد طبیان. کاش مسئولینمون حداقل روزی ۲ میلیون تا دروغ بگن تا بیشتر تا امیدوار باشیم دروغ ریشه کن می شه.

  7. زهره

    باید از آدم ها به اندازه شعورشون انتظار داشت…شاید مهم ساخت فرهنگسرای گردشگری باشه فارغ از این که ایده از جانب کی مطرح شده…

  8. مسعود

    به نظر من این کار و برنامه این قدر ارزشمند بود که هیچ چیز حتی این چیزهای کوچک نمی تونه از ارزشش حتی یک ذره کم بکنه … روزی نتیجه این کارهای بزرگ نمود پیدا میکنه فقط کمی صبر
    باز هم تشکر به خاطر تمام زحمات
    به امید دیدار

  9. حسین

    آرش جان سلام سلامی به گرمای کویر زمانی که شهر زیر زمینی را کشف کردم و گزارش مکتوب به شهرداری دادم کارشناس میراث برای پلان برداری از چاه حیاط منزلمان وارد شد و کشف این مجموعه را به نام خودش زد و از سازمان تشویقی و ارتقاء رتبه گرفت ولی تشویقهای افراد دلسوزی مثل شما و ملاقات با شما عزیزان مرابه ادامه کار امید وار کرد دزدی از این دست زیاد بر سر من آمده شما ها الگوی آزادمردان و پاکانید همه مردم باید از رفتارهای شما درس بگیرند و روزی خواهد رسید تندیس نمادین شما در این وطن غارت زده نصب خواهد شد.
    ایران وطن من خاکش کفن من

  10. فائقه

    بگذارید این وطن دوباره وطن شود
    بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود

    بگذارید این وطن رویایی باشد که رویابروران در رویای خویش داشته اند
    … .

    کاش…!

  11. hoseyn ASHURAYI

    خیلی از قدیمیهای این صنف به این ادعای شما ( که ایده برگزاری جشن راهنمایان از طرف شما بوده) با پاشنه پایشان خندیدندو بین این قدیمیها استادان واقعی هستند که شما در سن فرزندانشان هستید. اگر هفت الی هشت سا ل پیش شاهد و ناظر پیشنهاد ثبت ملی و جهانی راهنمایان از طرف یک پیشکسوت نبودم شاید من هم مثل آن ساده لوحانی که هر چیزی می نویسید باور میکردم که تمام ایده های گردشگری و چه بسا سیاستهای کلی سیاسی اقتصادی کشور مرهون شماست!!!! جالب است که تا کسی یک ایده جدید را بیان میکند (فرهنگسرای گردشگری )جنابعالی فورا اعلام میکنید که فکر شما بوده اما دم خروس از آنجا پیداست که اگر چنین پیشنهادی داشتید با بوق کرنا هزار بار اعلام کرده بودید.
    اولین جشن از طرف جامعه راهنمایان برگزار شد وخیلی ها هم در این جشن شرکت کردندو در آن زمان چیزی بنام انجمن صنفی وجود خارجی نداشت تا با آن کسی به توافقی برسد!!!
    آیا شما میتوانید علت تشکیل انجمن صنفی راهنمایان را در حالیکه جامعه راهنمایان موجود بود توضیح دهید؟
    جامعه راهنمایان از بدو تشکیل تا به امروز با سازماندهی خود به شکل قانونی و بدون هیچگونه اغراض و جناح بندی سیاسی در تمامی مراحل بدنبال حقوق صنفی همه راهنمایان کشور بوده و هست و چرا بجای ملحق شدن به آن تصمیم گرفتید این صنف شکننده را تقسیم کنید؟!! آیا غیرازمقاصد سیاسی و جناحی و شاید هم اقتصادی جنابعالی و بعضی همفکران (که سابقه چندانی هم در امر تور لیدری و توریسم ندارید) در تشکیل به اصطلاح ngo های سیاسی برای دادن بیانبه های دشمن پسند و مسموم کردن اذهان جوانانی که به این صنف برای شناساندن ایران عزیزدل بسته اند دلیل دیگری هست؟؟؟!!!!
    مسلما سفر دوروزه به شهرستانهای دیگر خیلی با ارزش است!! اما برای چه کسی؟؟!!! راستی هزینه این سفرهای یزد و تبریز و غیره را چه کسانی و با کدام ظابطه و با نظارت چه کسانی و به چه کسانی میپردازند؟؟؟ مسلما این شما هستید که باید جواب پس بدهید.
    انجمن شما غیر از یک مجوز موقتی سه ساله از وزارت کار دارای کدام مجوز قانونی از متولیان رسمی توریسم کشور است؟؟
    صحبت ازجنگ و جنگ رسانه ای و پیروزی در این جنگ میکنید!!!!! مسلما استفاده ابزاری از دین . سیاست و رسانه های جمعی که همفکران شما همیشه دیگران را متهم به ان میکنند شایسته شماست اما زیاد به داشتن یک کارت خبر نگاری ننازید!
    برای اینهمه اظهار نظر در مسائل جهانگردی کشور و تدریس در این رشته مدرک استادی را از کجا و کدام دانشگاه کسب کرده اید در حا لیکه در سایت شحصی خود به نیمه کاره رها کردن تحصیلات در رشته کامپیوتر( چقدر مرتبط با مسائل توریسم کشورمیباشد!!!!!!) اعتراف دارید!!

    امیدوارم همانطور که در سایت شخصی بیان کرده اید واقعا شجاعت انعکاس این نظرات را هم داشته باشید.

    امضاء محفوظ

  12. hoseyn ASHURAYI

    لطفا به نظریه نویسانی چون فرهاد و مسعود سارا و فائقه و صاعقه و غیره … که معلوم نیست چقدر واقعی باشند عرض کنیدو که این ملت روز ۲۲ بهمن دروغگوهای واقعی و کسانی که بنام وطن و وطن پرستی با کمک بی بی سی انگلیسی و دیگر اجانب وطن فروشی میکنند را بخوبی افشا کرد دزدانی که با سرعت میدوند وآی دزد گویان فریاد میکنند.

  13. hoseyn ASHURAYI

    چوپانی که اولین سنگ نبشته را در جیرفت پیدا کرد هم مدعی کشف و ثبت جهانی جیرفت شد و تمامی باستانشناسان میراث فرهنگی و یونسکو را به دزدی از ارث پدری اش متهم کرد!!!!.

  14. hoseyn ASHURAYI

    آه ای وطن و در دامن تو با قیمت ارزان رفتم دانشگاه مدرک گرفتم اما الان از انگلیس و کانادا و هر خراب شده دیگری علیه تو مینویسم ای وطن! تروریست آدم کشی مثل ریگی را میگیرند از غصه دق مکنم ای وطن و از ترس اربابان خارجی جرائت شادی هم ندارم آه ای وطن واه ای وطن!!!!!

  15. hoseyn ASHURAYI

    آه بگذارید این وطن دوباره نوکر آمریکا شود اه چرا در این وطن دیگر یهودی های رویایی جولان نمی دهند اه چرا نفت مفتی به انگلیس و امریکا و اسرائیل بچه کش نمی دهی ای وطن چرا رنگ سبز اسلامیت را تبدیل به سبز اموی و آمریکایی نمکنی ای وطن اه و واه…………..

  16. hoseyn ASHURAYI

    آره آرش جان! اگر بسیجیان و سپاهیان فداکار و عاشقان واقعی وطن نبودند وجانشان را در مقابل ارتش مزدور عربی آمریکایی وهمپیمانان خائن داخلیشان بنام منافقین سپر بلا نمیکردند نه تنها الان به شما الارش النوراقایی می کفتند بلکه ممکن بود پدر خیلیهایمان هم عرب میبودند!!!

  17. سهیلا پاکزاد

    به احترام نام حسین که بر خود گذاشتی هم که شده دست از این خزعبلات بردار!
    جز تاسف چه واژه ای برای تو لایق است؟
    منتظر بمان و گوش کن.این جماعت بیدی نیست که از این بادها بلرزد.

  18. بهار

    در مقابل کسی که متاسفانه از جلوی دیدگانش بیشتر نمی تواند ببیند سکوت شایسته تر است.
    حسین خان حالا چرا به جای جواب درست و منطقی که شرط هر بحث است زدی به صحرای کربلا؟
    صحبت اولیه تو چیز دیگری بود به ظاهر یک انتقاد بود که جوابش رو هم آرش عزیز به خوبی داد اما اینکه اینطور بخوای شلوغش کنی راه حل جالبی نیست دوست من!!!
    یه کم منطقی باش (هرچند که می دونم سخته)

  19. بهار

    یه قسمتی از حرفم رو اصلاح می کنم در واقع منظورم اینه که جواب ابلهان خاموشی است وگرنه هرجایی نباید سکوت کرد…

  20. زینی زاده

    درود بر شما زمان زیادی از برگذاری روز راهنمایان تور گذشته اما برای سپاسگذاری از زحمات شما هیچ زمانی دیر نیست
    ………………………………………………..
    جواب: سپاس از شما

  21. سیما سلمان‌زاده

    حتی خوندن تیترش هم چند تار موی منو سفید کرد…اما علیرغم این زجرها نمیشه کم آورد
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از دلداری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *