از عقدا تا بَرزُک

بدون مقدمه عرض کنم که سفری پیش آمد برای بازدید از یک هتل سنتی در شهر “عقدا”، متعلق به استان یزد. همچنین دعوت شده بودم تا از یک محل اقامت سنتی در “بَرزُک” متعلق به استان اصفهان دیدار کنم. گزارش تصویری زیر بیانگر بخشی از سفر به “عقدا” و “برزک” است.

اینجا مسجد جامع “اردستان” است. به نظرم این مسجد یکی از بناهای روح انگیز و قابل مطالعه در ایران است.

همان

بخشی از معماری مسجد

بخشی از گچبری زیبای مسجد

محراب

بخشی از تزیینات آجرکاری و گچبری مسجد

به “عقدا” که رسیدیم در هتل سنتی “خالو میرزا” اقامت کردیم. بعد از جاگیری در یکی از اتاق های هتل، به پیشنهاد دوستان عقدایی به دیدار پیرمردی رفتیم که در تصویر می بینید.

“محمد حسن رحیمیان” بنا به شناسنامه اش متولد ۱۲۹۸ هجری شمسی است. اما خودش می گوید دو سال بزرگتر از سنی است که شناسنامه اش نشان می دهد. ویژگی بسیار جالب توجه “محمد حسن” این است که از ۱۵ سالگی تعزیه خوانی کرده. به عبارتی ۸۰ سال است که تعزیه خوانی می کند. از آنجا که همیشه “مخالف خوان” بوده و بیشتر نقش “شِمر” را داشته، عقدایی ها به او می گویند “محمد حسن شِمر”.

حالا پسرش نقش او را ایفا می کند. اما هنوز هم “محمد حسن” اشعاری که در این هشتاد سال در تعزیه ها می خوانده از حفظ می خواند. حافظه و ذهن فوق العاده ای دارد. جملاتش شیوا و خاطراتش شیرین است. ارزش دارد که از این پیرمرد یک فیلم مستند تهیه شود.

محمد حسن و همسرش

این هم تصویر بخشی از هتل سنتی “خالو میرزا” که توسط چند تن از علاقمندان به میراث فرهنگی بازسازی و احیا شده است. این روزها در اتاق هایش کرسی قرار گرفته تا مسافران حال و هوای شب های زمستانی کویر را گرمتر و شاداب تر تجربه کنند.

همان

همان

شب های محرم، در عقدا هم مثل همه ی شهرهای ایران آیین سوگواری برگزار می شود.

همان

در وسط حیاط هتل “خالو میرزا” یک حوض با فواره ای در میانش قرار گرفته. دیدم فواره شبیه چشم است از آن عکس گرفتم.

با همراهی آقای “امامی”، مدیر هتل “خالو میرزا” در عقدا قدم زدیم و از داخل برخی از خانه های قدیمی بازدید کردیم. در تصویر، دستشویی یک خانه قدیمی مشخص است.

نمایی از کوچه های عقدا با حضور یک سباط مرتفع

به این سازه می گویند “کَلَک”. طبق اطلاعات آقای “امامی” مکانی بوده برای روشن کردن آتش و نیایش در زمان زرتشتیان، و حالا مکانی است برای روضه خوانی در شب هایی که عقدایی ها به پیشواز ماه محرم می روند.

در کوچه های عقدا که قدم زدیم با بسیاری از ریزه کاری ها و لطافت های معماری کویری این شهر آشنا شدیم. از جمله دانستیم حفره هایی که در تصویر می بینید، بالای در ورودی قلعه ایجاد شده بودند برای حفاظت. اگر دشمنی می خواست به در قلعه نزدیک شود از داخل حفره ها آب جوش بر سرش می ریختند.

لکه های روی این دیوار بر اثر پرتاب تخم مرغ ایجاد شده اند. تعداد لکه ها، تعداد عروسی های انجام شده در داخل این خانه را نشان می دهد.

آقای “امامی” در یکی از کوچه های عقدا و در نزدیکی مسجد، پشت “چوب بست” رفته. قدیم ترها وقتی کسی به جایی می رفت که حالا آقای “امامی” ایستاده، یعنی امان می خواسته.

نمایی از سردر ورودی قلعه ی عقدا

این عکس را از داخل برج نگهبانی ورودی عقدا گرفتم.

نمایی از عقدا و خانه هایی که ارزش بازسازی و احیا دارند.

باز هم “کلک”

آش می پزند…

همان

این عکس و چند عکس بعدی، فضایی از عقدا را نشان می دهد که ما فریفته و شیفه اش شدیم. رنگ پاییز، طعم انار، بوی باران و حس آرام، هدایایی بودند که ما در پیاده روی در کوچه باغ های عقدا دریافت کردیم.

ما در پاییز باغ ها گشت می زدیم و در هر قدم اناری سرخ را می چشیدیم.

باغ های عقدا این قابلیت را دارند که چند ساعت در آن ها قدم بزنی و روحت را صفا ببخشی.

بدون شرح

این عکس را خیلی دوست دارم.

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

خوشمزه ترین انارهایی که تا به حال خورده ام متعلق به عقدا بوده. اگر انار عقدا را بچشید به زحمت با طعم انارهای شهرهای دیگر کنار خواهید آمد.

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

خیلی با زاویه ی دوربین کلنجار رفتم تا ترک دیوار را در امتداد شاخه ی درخت قرار دادم.

بدون شرح

طنازی انار در گذر باغ

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

کلون در با طرح انار در عقدا

نیایشگاه “پارس بانو” در نزدیکی عقدا

همان

اینجا سیاهکل یا ماسال نیست، بَرزُک است.

زیبا بود لغزیدن دست مه بر صورت کوه

روزها کارش گپ و گفت با آدم هاست و نیمه شبها تنها در اتاق گرم و کوچکش قالی می بافد. سرحال و شاداب است. می گوید من ماهواره ی بزرک هستم. اگر برزک رفتید به خانه اش بروید و چای بنوشید. با حرف هایش اوج سرزندگی را تجربه خواهید کرد.

دو نفر از آن چهار نفر…

نمونه ای از لهجه ی مردم “برزک”

اینجا خانه ی خانمی است به نام لیلی. حدود چهل سال سن دارد، ازدواج نکرده و تنها زندگی می کند. در خانه اش همیشه باز است.  این اتاق، تمیز، قدیمی و دوست داشتنی است.

و به عنوان عکس آخر: نمایی از باغ های “برزک”

دیدگاه‌ها

  1. مجتبی افخمی عقدا

    از عقدا بیشتر مطلب بنوسید ، عکس بگذارید ، از مراسم تعذیه عقدا مستند تهیه فرمایید .
    از شما مشکرم.
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اگر وقت کنم، حتما.

  2. سحر موسوی

    سلام
    چه سفر جالبی… تمامی گردشگری ها را تحت الشعاع خود داشت
    از گردشگری روستایی تا گردشگری تاریخی
    از گردشگری آیینی تا گردشگری طبیعت و غیره

    سپاس از اینکه هستید
    سپاس از اینکه برای ایران هستید
    سپاس از اینکه برای آگاهی ایرانی هستید
    …………………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از محبت و توجه شما.

  3. پرنیان

    سلام
    خدا قوت عکس های بسیار زیبایی بود بسیار سپاسگزار
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قربان شما.

  4. رز مريم

    با سلام
    خیلی خیلی زیبا بود.
    ای کاش برای پروژه درسی دانشجوهای معماری یا رشته های مرتبط با بازسازی بناهای قدیمی، برخی بازسازی ها را به این بچه ها محول کنن تا هم کاری یاد بگیرن و هم نقشی در بازسازی خونه های قدیمی که بسیار با ارزشند ، داشته باشن.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. بله، در این صورت اتفاقات خوبی رخ میده.

  5. سید رضا طباطبایی عقدا

    با عرض سلام خدمت آقای نورآقایی

    خداییش دقت و ریز بینی شما خیلی قشنگ بود،با اینکه من خودم اهل همین دیار هستم،اصلا به بعضی چیزا دقت نکرده بودم مثلا همین کلون در با شکل انار………
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  6. حسین کریمی عقدا

    تشکر از تهیه ی عکس و گزارش از عقدا حتما حتما حتما از شبیه(تعزیه) عقدا مخصوصا شبیه علی اکبر(ع) که شبیه بسیار زیبایی بوده و نیز با قدمت بسیار.
    ………………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما.

  7. سیما سلمان‌زاده

    عالی بود. هر یادداشت این سایت یک کلاس میراثه. اون «چوب‌بست» شاهکار بود، انگار کار زنجیر مساجد (جامع) رو می‌کرده!
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. لطف دارید. سپاس که مطالعه می‌کنید.

  8. Masi

    عکس های کوچه باغ عقدا…..انارها……محشر بود…ای واااای معرکه بودن عکس ها…..روحم رو نوازش کردن

    تا اناری ترکی برمی داشت، دست فواره ی خواهش می شد……

    مرسی از اینکه این همه خوش سلیقه ایین، تا این حد زیبا ثبت کردین همه چیز رو….جدی جدی لذت بردم .
    ………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از اینکه همراه این سایت هستید.

  9. Masi

    در ضمن قطعا اون عکس هم شما رو خیلی دوست داره که این همه قشنگیاشو، خوشگل تو قاب دوربینتون جا دادین.
    عالیه عااالی…هر چی از زیبایی های این عکس هاتون بگم، کم …خیلی کم
    ………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. لطف دارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *