اهالی ده حسینچه از دهستان دِهَق استان اصفهان سالی یک بار برای قناتشان زن میگرفتند. هر سال که موعد زن گرفتن برای قناتشان فرا میرسید، پیرزنهای آبادی دور هم جمع میشدند تا یکی از بین خودشان را برای همسری قنات انتخاب کنند. وظیفهی همسر قنات این بود که هفتهای یک بار در تابستان، خود را در آب قنات شستوشو دهد. مردم این منطقه معتقد بودند اگر دختری را به جای پیرزن به عقد قناتشان درآورند، آب قنات از احتیاج مردم محل نیز بیشتر خواهد شد.
…
در روستای بِن در منطقه لار، قناتی به نام زبیده آباد وجود دارد. نیم فرسخ پایینتر از آن قناتی دیگر به نام جهان آباد وجود دارد. در میان مردم مشهور بود که قنات زبیده آباد نر است و گاهی آبش را سروقت قنات جهان آباد میفرستد؛ در نتیجه قنات نر میخشکد و باید برایش زنی بگیرند. کهنسالان محلی گفتهاند که به حال ۳ مرتبه برای قنات زبیده آباد زن گرفتهاند و هر بار که قناتشان ازدواج کرده، پرآبتر شده.
…
در تفرش قناتی بود که هر وقت کم آب میشد برایش زن میگرفتند تا آبدهیاش زیاد شود. برای این کار، هر زارع مقداری گندم نسبت به وسعت زمین مزروعیاش فراهم میکرد و آنگاه گندم جمعآوری شده را که حدود یک تا یکونیم خروار میشد، به زن بیوهای میدادند و او را به عقد قنات درمیآوردند و از او میخواستند که هر شب جمعه، با آن قنات همبستر شود. برای این کار، عروس باید به مظهر قنات برود و خود را به آب آن بزند.
…
در آشناخور، از آبادیهای الیگودرز در استان لرستان، پیران روستا زمانیکه آب قناتشان کم میشد، پیرزنی را برایش عقد میکردند. آنها معتقد بودند، آب قنات نرشان را قنات ماده دِه همسایه، در آنسوی کوه ربوده است. خلاصه مراسم عروسی ترتیب داده میشد؛ مطرب خبر میکردند، گوسفند سر میبریدند، کنار کوه و سرچشمهی قنات آبگوشت مفصلی درست میکردند. عروس بعد از گرفتن زیرزبانی، «بله» را میگفت.
ریش سفید محل هم رو به قنات، چنین میگفت: “ای آب! این هم زنت، برگرد به وطنت!”
…
هر هفت سال، قنات ماده روستای بهرام آباد، قنات نر روستای ژان را میفریبد. هر دو قنات در درود استان لرستان هستند و با هم یک فرسخ فاصله دارند. وقتی آب ژان کم میشد مردم به سراغ بهرام آباد میرفتند و میزان آبش را میسنجیدند؛ اگر آبش افزایش پیدا کرده بود، میفهمیدند که آب ژان روی آب بهرام آباد ریخته.
پول جمع میکردند و ساز و نقاره میزدند و زنی آرایش شده را سوار اسب میکردند و او را به عقد قناتشان در میآوردند.
…
وقتی آب قنات فیخار در بخش آباد دامغان کم میشد، زنان روستا خوراکهایی به نام «شیلان» و «هَسو» درست میکردند و بر سر قنات میرفتند.
مردان حق شرکت در این مراسم را نداشتند. زنان در این مراسم پیرزن محبوب روستا را انتخاب میکردند و او را به عقد قنات در میآورند. نخستین بشقاب غذا متعلق به عروس بود. قدری از غذا را هم در مظهر قنات میریختند. آنها با دایره و تنبک و شادیکنان ظرفی پر از آب را به نشانهی حضور قنات سر سفره قرار میدادند و به عروس میگفتند: “آب داماد را باید خورد.”
دیدگاهها
این زن گرفتن درمان هر دردیست انگار :))
و زنده باد زمستان که هرساله خود را به بهار می بازد
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. احتمالا.
سلام سال نو مبارک متاسفانه در بخش آباد دامغان این سنت چند سالی از بین رفته است .
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سال نو شما هم خجسته. بله، در خیلی از مناطق از بین رفته. تقریبا دیگه چیزی از این مراسم باقی نمونده.
سلام .خواندن این مطالب شیرینه ولی در واقع بنظر من یه جورایی خرافه هستش و خوشحالم دیگه وجود نداره .واقعا فکر نکنم انجام ندادن این مراسم سنتی ناصحیح(از جهت نتیجه) جای تاسف داشته باشه .خیلی موارد در سنتهای ما هست که باید تغییر کنه .سنتهای درست را حفظ کنیم و اعمال خرافه را بریزیم دور .به این اگاهی میرسن مردم که دیگه انجام نمیدن خیلی از مراسم سنتی ابا اجدادی را .ممنون از شما
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. هر زمانی بنا به نیازهای خودش، فرآیندهای اجتماعی خودش رو داره. چه بسا افکار و کارهای امروز ما هم برای پسینیان بسیار عجیب و حتی احمقانه باشه، چراکه دنیا و روند اندیشه به انتها نرسیده، پس همیشه در حال پیشرفت هستیم.
این رو عرض کردم که بگم، به نظرم نباید با تعصب به داستان گذشته نگاه کرد، تنها میتوان به مثابه یک فرآیند که ما ناظرش هستیم، به اونها نظر کرد. هرچند درس گرفتن از تجربه تاریخ، مهمه.
خوندن این مطلب پر از لطف بود و لطافت، حتی اگر ریشه هایی در علم نداشته باشه، چیزی که درونش جاری بود، عشق بود! می خواستن به عشقی ، قنات رو برگردونن به وطن.
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.
عجیب ولی واقعی…بیشتر حس تلقین درمانی و رابطه تن با زمین هست بنظرم،یه سوال چرا برای قنات داماد نمیگرفتن؟
برای من درد داره این رسوم حتی اگه هزاران سال پیش بوده
……………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. اگر تشخیص این بود که قنات ماده است، گاهی برای قنات داماد هم میگرفتند.
سلام
چه جالب من اصفهانی از این رسم خبر نداشتم
خب شما استاد گردشگری و راهنما هستید شما خبر نداشته باشید من باید بدانم
در نوع و زمان خودش رسم قشنگ و جالبی بوده خود این رسم شاید بتوانه گردشگر جذب کنه
بعد از کرونا جناب آرش خان ۲ سال باید وقت تون و کارتون رو را واسه من بگذارید لطفا
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. چشم قربان.