دیروز (۹ شهریور)، راس ساعت ۱۸، در کنج یک کافه، فرصتی ناگهانی پیش آمد تا با استاد “محمود دولت آبادی” دیدار کنیم. همنشینی شیرین و در عین حال دردناکی بود. ایشان از ویرانی خانه ی پدری اش، دل آزرده بود. پشت هم سیگار می کشید و ضمنا به حرف های بنده و بقیه دوستان گوش …
هرچند که سفرنامه ی “جغرافیای مرد کلیدری” به پایان رسیده است، اما نکته ی آخر این سفرنامه هنوز باقی است. بعد از اتمام کار تحقیق تهیه ی نقشه ی ادبی کلیدر، من در نیشابور ماندم تا پیگیر موارد اجرایی همایش گردشگری ادبی در نیشابور و مشهد باشم. اما سه همسفرم از نیشابور به سمت تهران …
متن زیر از وبلاگ کهنیدر و آدرس http://kahnidar.persianblog.ir/post/52 گرفته شده است:
روز چهارم مصادف با آخرین روز سفر تحقیقاتی ما جهت تهیه ی نقشه ی ادبی کتاب کلیدر بود. در این روز سبزوار را ترک کردیم و به سمت نیشابور حرکت کردیم تا در این مسیر از بقیه ی مکان ها و روستاها بازدید کنیم.
صبح روز سوم سبزوار را به سمت جنوب ترک کردیم. اولین مقصدمان سنگرد بود. قابل توجه اینکه، در کوه های اطراف سنگرد گل محمد کشته شد و لیلا، زن واقعی گل محمد از اهالی همین روستا بود.
پنج شنبه صبح از خواب که بیدار شدیم، در منزل میزبانمان صبحانه خوردیم. بعد از اینکه از قبرستان روستا بازدید کردیم با بَرَکشاهی و مردمانش بدرود گفتیم.
تابستان است و رمضان. ما اما باید سفر کنیم. فرصت دیگری نیست… چهار نفریم که در روز چهارشنبه (۴ مرداد) از تهران به سمت سبزوار حرکت می کنیم. صبحانه را در میانه ی راه خوردیم. برای ناهار خودمان را به مهمانسرای ایرانگردی و جهانگردی سبزوار رساندیم. خسته بودیم اما با خودمان قرار گذاشتیم که فرصت …
سعی کردم تمام رمان کلیدر را در شش عکس و بدون شرح بگنجانم: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶
پانزده سال است که سفر جزیی از زندگی ام است و هشت سال است که بیشینه ذهنم را سفر فراگرفته. در این سالها بسیار سفر کرده ام، فراوان شادمان شده ام و بارها و بارها حس شکوفایی داشته ام. با این حال، این سفر یکی از جذابترین و هیجان انگیزترین سفرهای زندگی ام بوده. می …
وقتی برگردم سفرنامه ای خواهم نوشت با عنوان “جغرافیای مَرد کلیدری“. به عنوان شماره ی صفر این سفرنامه برایتان می گویم که: در این دو روز من و همسفرانمان گویی در بطن رُمان کلیدر زندگی می کنیم. ما لذت ناب گردشگری ادبی را با دل و جانمان درک کرده ایم. ما در پی مکان های …