خيلی كوتاه، كمی ادبی آدم توسط آرش نورآقائی در سه شنبه, شهریور 9, 1389 سایه سخن نمیگوید و پژواک اندام ندارد. اما به گمانم ترکیب این دو میشود آدم. نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی خواب و کودکی خيلی كوتاه، كمی ادبی تماشا خيلی كوتاه، كمی ادبی دگر بار در آستانۀ بهار
مهناز ۱۰ شهریور ۱۳۸۹ در ۱۲:۳۵ ب٫ظ کعبه را گفتم:توازخاکی من ازخاکم،چرابایدبه دورتوبگردم؟ نداآمد:تو باپاآمدی بایدبگردی،بروبادل بیاتامن بگردم.
Masi ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ در ۱:۳۸ ق٫ظ گمانتون معرکه ست! فقط می تونم با لذت فکر کنم ، مدتها……. به این نیم خط های بی بدیل شما. …………………………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. زنده باشید.
دیدگاهها
چه زیبا و پرمعنا
همیشه آدم را غافلگیر می کنی با این نوع نوشته هات
کعبه را گفتم:توازخاکی من ازخاکم،چرابایدبه دورتوبگردم؟
نداآمد:تو باپاآمدی بایدبگردی،بروبادل بیاتامن بگردم.
سوختن در آتش خویشتن را خواهان باش. بی خاکستر شدن کی نو توانی شد؟
سلام آقای آدم
…………………………………………………………………..
جواب: سلام.
گمانتون معرکه ست!
فقط می تونم با لذت فکر کنم ، مدتها……. به این نیم خط های بی بدیل شما.
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.