قبل از هر چیز:
۱- دفترچهام پیدا شد. سپاس از همهی دوستانی که نگران بودند. دفترچه را در کتابفروشی آتن جا گذاشته بودم، پیدایش کردیم.
۲- از طریق سایت www.ebooker.com بلیط هواپیمای آتن – رم را تهیه کردم (با ویزاکارت جکی) و ۱۳ اکتبر (۲۱ مهر) به رُم میروم. تا آن وقت به شهرهای مختلف یونان سفر میکنیم. احتمالا در ایتالیا به شهرهای رم، ونیز، فلورانس و نهایتا میلان میروم و برنامهای هم برای دیدار از مونیخ آلمان طرحریزی کردهام. بعدش (۱۳ نوامبر) در خدمت همهی دوستان خواهم بود در ایران.
۳- به عنوان روزنوشت: قبلتر وقتی با کسی حرف میزدند و طرف گنک و مبهوت و ساکت میماند، میگفتند مثل دیوار است. اما به نظرم دیگر این ساکتترین موجود هم حرف میزند. تبلیغاتی که بر روی دیوارها چسبانده میشوند، فریادشان بلند است. دیگر دیوار نه تنها گوش دارد، دهان هم دارد. شاید چند وقت بعد راه هم برود.
ادامهی سفر:
امروز دهمین روز سفرم و سومین روز اقامتم در یونان بود. از آتن خارج شدیم تا هم یک معبد را ببینیم و هم پاسخ بگویم به تمنای پوستم که نوازش مدیترانه را طلب میکرد:
رو به معبد پوزئیدون (خدای دریا) و پشت به مدیترانه ایستادهام. نهایت طراوت محیط را خوتان حدس بزنید.
این معبد پوزئیدون در SOUNION، در دو ساعتی (با اتوبوس) آتن قرار دارد. خشایارشا که به آتن حمله کرد و در سالامین شکست خورد در هنگام برگشت به ایران، از خجالت این معبد هم درآمد و ویرانش کرد. البته ما مخلص شاهان هخامنشی هم هستیم.
به نظر من، مدیترانه یکی از لذیذترین دریاهایی است که بر روی کرهی زمین پدید آمده است. تا به حال در سه کشور در این دریا شنا کردهام: سوریه (لاطاکیه)، لبنان (بیروت) و این بار هم در یونان و همین شهر سونیون. مسیر آتن به «سونیون» جادهای ساحلی است و یکی از زیباترین جادهها.
به سلامتی خدای دریا (این دست من نیست ها)
باور بکنید یا نکنید، آن خانم با عصا به دریا رفت و بیش از یک ساعت با همان عصا در قسمت عمیق شنا کرد.
دو عکس بالا متعلق به استادیوم قدیمی آتن هستند. در سال ۱۸۹۸ این استادیوم بر اساس ایدهی یک فرانسوی مبنی بر راهاندازی دوبارهی بازیهای المپیک همچون بازیهای المپیک یونان قدیم، ساخته شد و اینطوری است که تا حالا هم این بازیها برگزار میشود. در آن موقع این ایده همچون ایدههای ناب دیگر، دیوانگی محسوب میشد ولی نهایتا موفق از آب درآمد. یونانیهای باستان متحد نبودند و ایالتهای مختلف همواره با هم در جنگ بودند، اما هفت روز سال از کشمکش و جنگ دست میکشیدند و برای بازیهای المپیک دور هم جمع میشدند.
دیدگاهها
عجب هوایی، عجب فضایی…حالش رو ببر…معبد هم قشنگه…یونان جایی که برای ما ایرانی ها باید خیلی آشنا تر از آن باشه که فکر می کنیم ..به دلیل همین اشتراکات فرهنگی …مدیترانه هم که حرف نداره…خوشحالم که دفترچه ات هم پیدا شده…خوش باشی و کامیاب.
سلام
بابت پیدا شدن دفترچه و همین طور آرامشی که دارید یهش می رسید ، عمیقاً خوش حالم .
سفر خوش بگذره ( بیش از پیش )
سلام خوشحالم که دفترچه ات پیدا شد امیدوارم بیشتر از این بهت خوش بگذرهو بتونم تو تهران ببینمت
سلام. میگن دعای اونی که توی سفره، زود مستجاب میشه!!! گرچه ،دروغ گفتم.. اما تو باورت بشه و برای ما دعا کن که سفر به این قشنگی نسیب ما هم بشه! کسی چه میدونه.. شاید دعات مستجاب بشه…. حالا تو دعا کن…
به سلامتی این خدای دگرگونه , که زیبایی جهان درون اش را اینگونه مابین دو دریا گسترده .
نگاه کن ! بالهایت را دستان دریا امتداد می دهد .
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
نمیدونم این یادداشت رو تاحالا چندبار خوندم…قبل از هر چیز، حس خوب اول و عکس اول، حس خوب آخر.
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس بابت اینکه مطالعه کردید.