به فکرم رسید که میتوان یک تحقیق جسورانه در رابطه با شباهتها و شاید هم تفاوتهای شاهنامه و مثنوی معنوی و البته فردوسی و مولانا انجام داد.
در این تحقیق میتوان به منابع پیدایش هر دو کتاب، طرز تفکر هر دو بزرگمرد، نامهای به کار رفته در هر دو اثر (نام کسان و جایها و …)، کلید واژهها، محدوده جغرافیایی هر دو شاهکار، داستانها، اسطورهها، نقل قولها و … اشاره کرد. میتوان این تحقیق را با توجه به زمان زندگی و شهرت و اعتبار و القاب هر دو شاعر و بسیاری از پارامترهای دیگر انجام داد.
قطعا این تحقیق بسیار ارزنده خواهد بود و پرواضح است که از همچون منی ساخته نیست. شاید هم این تحقیق قبلا انجام شده و من خبر ندارم.
دیدگاهها
به نظر نمی رسد شاهنامه و مثنوی معنوی شباهتی با یکدیگر داشته باشند ، چون محتوای این دو کتاب با یکدیگر متفاوت است. شاید تنها شباهت شاهنامه و مثنوی معنوی قالب شعری آنها باشد که هر دو مثنوی هستند . به هر حال پیدا کردن تفاوتهای این دو کتاب کار بسیار دشواریست و نیاز به مطالعات زیادی دارد .
سلام.من فکر می کنم شباهت های زیادی بین شاهنامه و مثنوی باشه،به چند جهت:هر دو اثر از فولکلور بهره بردند،غردوسی حکایت دهقان ها رو گردآوری کرده و مولانا ۳۰۰ حکایت فولکلور آورده که بخشی از اون رو در مقالات شمس هم میشه دید.
خیر و شر و یکی شدن اضداد، بن مایه هر دو اثر است:
“بد و نیک،هر دو ز یزدان بود/لب مرد باید که خندان بود”
این که کارهای جهان رو آمیزه ای از کوشش و بخشش پیش میبره و دعوت به شادی در هر دو وجود داره
شخصیت های اسطوره ای شاهنامه به مثنوی و کلیات شمس راه پیدا کردند و عرفانی شدندو رستم با حیدر مقایسه شده:
این جهاد اکبر و آن اصغر است/ هر دو کار رستم است و حیدر است یا شیر خدا و رستم دستانم آرزوست…
تا به حال هم هیچ کتابی در این زمینه نوشته نشده.میتونی از دکتر قدمعلی سرامی و دکتر فریدون جنیدی،راهنمایی بخواین استاد