گردشگران در حسرت دیدار از مراسم کومسای روستای اورامان تخت ماندند

معمولا این‌گونه خبرها را در سایت شخصی خودم نمی‌گذارم و فقط برای روزنامه و خبرگزاری می‌نویسمشان. اما احتمال دادم این خبر کار نشود، پس این‌جا آوردمش.

در خبرها درج شد بود که همچون سال‌های گذشته مراسم پیر شالیار در نیمه‌های اردیبهشت ماه در روستای اورامان تخت برگزار می‌شود. به همین دلیل بسیاری از دفاتر خدمات مسافرتی تورهایی برای منطقه اورامانات ترتیب دادند و گردشگران بسیاری به کردستان سفر کردند، اما از برگزاری مراسم خبری نبود.

قرار بود مراسم کومسای در روز ۱۸ اردیبهشت در مقبره پیر شالیار برگزار شود. جمعیت بسیاری از روستاهای اورامانات و از شهرهای کردستان و کرمانشاه و تهران برای دیدار از مراسم آمده بودند. اما نهایتا فقط در ترافیک گیر کردند و مجبور شدند ایستاده و در زیر آفتاب به سخنرانی طولانی یکی از «ماموستا»های کردستان گوش کنند.

روستای اورامان تخت به دلیل نوع معماری، سبک زندگی، طبیعت زیبا و مراسم پیر شالیار شهرت خاصی دارد. و به همین دلیل گردشگران زیادی در تمام فصول سال به این منطقه سفر می‌کنند. از طرفی یکی از جذاب‌ترین انواع گردشگری، گردشگری رویدادها و فستیوال‌هاست و روستای اورامان تخت از این لحاظ قابل توجه است.

با این همه، بر خلاف مراسم زمستانی پیر شالیار، از وجود مسئولان میراث فرهنگی و هماهنگی برای برگزاری مراسم خبری نبود و با توجه به سختی و دوری مسیر، تمام روز گردشگران در ترافیک سپری شد. و همچنین به دلیل شلوغی، گردشگران از فضای روستای اورامان تخت نیز بهره‌ای نبردند.

به نظر می‌رسید که عدم برگزاری مراسم عمدی بوده است و در این میان کسی نبود که پاسخگو باشد.

آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. سعيد فكري

    وقتی گردشگری بجز قم و مشهد کلا حرام باشد، یک شبه همین جوری می شود که شد. شاید اگر بریم شیراز بگویند تخت حمشید را جمشید آقا بقال سرکوچه ناصرخان قجر از بهر مالیات گیری ساخته. به همین راحتی!

  2. رضا شريعتي

    با سلام به تو آرش جان
    آن روز خیلی ها بودن که می فهمیدند همه چیز جابه جاشده و هیچ چیزی جای خودش نیست. شاید اینگونه بگویم بهتر است .
    آن روز همگی مستندی را دیدیم که انگار تاریخ ورقهایش را کم کرده بود و دست نوشتهای دیگری از دیار غریب جای آنها را گرفته بود. شایدهم آن روز اورامان را کم کرده بودیم.
    شاید هم بهار آنجا نبود ولی نه گلهای شقایق فریاد میزدند بهار اینجاست پس کومسای را کجا بردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *