پی نوشت:

۱- مطلب سفر به کرمانشاه (۶۰ ساعت سفر به اشتیاق ۱ ساعت) کامل شد.

۲- روز چهارشنبه (سوم آذر) به مدت ۱۷ روز به اتفاق دوستانم به تمام شهرهای استان خوزستان سفر می کنیم تا تحقیقات میدانی کتاب “راهنمای گردشگری استان خوزستان” را به انجام برسانیم. احتمالا در این مدت، امکان دسترسی به اینترنت و به روز رسانی این سایت به سادگی میسر نیست. بنابراین اگر تاخیری در جواب کامنت ها و ایمیل ها پیش آمد، پیشاپیش عذرخواهی می کنم.

دیدگاه‌ها

  1. مینا

    خوشحالم داری فیلم میسازی
    🙂
    ……………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام به تو. سپاس از توجهت.

  2. مجتبی گهستونی

    با درود به دوست عزیز و فرهیخته. منتظریم و امیدوارم که با کمک همه خوزستانی ها کار به خوبی پیش برود تا کتاب ارزشمندی منتشر گردد.
    ……………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. به کمک تو و همت همه دوستان، امیدواریم که بالاخره یک کتاب استاندارد گردشگری تدوین کنیم.

  3. نازی

    سفرتان بی خطر وپر از قشنگی مشتاق هستم تا با تعاریفت در این سفر هم ……هم سفرت شوم.
    ……………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سعی می کنم که بنویسم، اگر که وقت کنم و …

  4. خان احمد

    آرش گفت: زمین کوچک است. تیر و کمانی می خواهم تا جهان را بزرگ کنم…

    به آفرید گفت: بیا عاشق شویم. جهان بزرگ خواهد شد، بی تیر و بی کمان.

    به آفرید کمانی به قامت رنگین کمان داشت و تیری به بلندای ستاره.کمانش دلش بود و تیرش عشق…

    به آفرید گفت: از این کمان تیری بینداز، این تیر ملکوت را به زمین می دوزد.

    آرش اما کمانش غیرتش بود و جز خود تیری نداشت.

    آرش می گفت: جهان به عیاران محتاج تر است تا به عاشقان. وقتی که عاشقی تنها تیری برای خودت می اندازی و جهان خودت را می گستری. اما وقتی عیاری، خودت تیری؛ پرتاب می شوی؛ تا جهان برای دیگران وسعت یابد.

    به آفرید گفت: کاش عاشقان همان عیاران بودند و عیاران همان عاشقان…

    آن گاه کمان دل و تیر عشقش را به آرش داد و چنین شد که کمان آرش رنگین شد و قامتش به بلندای ستاره و تیری انداخت تیری که هزاران سال است می رود…

    هیچ کس اما نمی داند که اگر به‌آفرید نبود، تیر آرش این همه دور نمی رفت!
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به دوست عزیزم، سعید. سپاس از تو.

  5. زهره

    سلام. لطف می کنید به سوزان و مجتبا سلام برسونید. شهرزاد، دختر مجتبا رو ببوسید. کول فرح و اشکفت سلمان و چغازنبیل و سازه‌های آبی،جای من رو خالی کنید. آبادان، رستوران پاکستانی ها، به جای من هم قلیه ماهی بخورید و….چقدر خوزستان رو دوست دارم. سفر همگی خوش.حتما سفر پرباریه
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به زهره ی عزیز. سپاس از شما.

  6. زینی زاده

    سلام بیصبرانه منتظر دیداریم استاد
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. در این سفر لطفت شامل حال ما شد و بسیار سپاس از تو.

  7. HOSSEIN F

    سلام آرش عزیز!
    با تمام سختی هایی که کشیدی آشنام!کنارتم!شاگردت حسین!
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به حسین عزیز. ارادت دارم.

  8. رها

    با سلام واحترام
    من هم امشب به مسافرت میروم.
    البنه خیلی ارام وبی صدا.
    حیف که نمیتوانم دیدنیهارا برایتان بنویسم.
    شاید هم که هیچ دیدنی وشنیدنی وجود نداشته باشد.
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. به امید دیدار.

  9. رضا

    سلام آرشِ عزیز.
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما.

  10. ابو خالد

    اهلا و سهلا یا اخی
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. در این سفر لطف شما شامل حال ما شد. سپاس.

  11. حبیب حلاجیان

    سلام. امیدوارم سفرنامه کاملی در بازگشت از این سفر بخوانیم.
    از دوستان شنیدم قرار است همایش امسال راهنمایان گردشگری در رامسر برگزار شود. اگر همزمان با امتحانات دانشگاهی نباشد آماده هر گونه کمکی هستیم
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. به کمکت احتیاج داریم. به امید دیدار.

  12. کیوان

    سلام
    عید مبارک آرش خان
    یک سوال

    خبر ندارین کی قراره سمت استان گلستان بیاین ؟
    بچه ها خیلی طلبه ان که یه سفر همراه شما باشن .
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. امیدوارم به زودی همسفر باشیم. به امید دیدار.

  13. حامی

    درود
    به زور آزمایی تو با دنیا می اندیشم. این درنوردیدن, او تو را می شکافد
    و بر تو , بر روح تو , بر زندگی تو اثر می گذارد. تا عمق تو نفوذ می کند
    و تو او را می شکافی , حس می کنی و تجربه می کنی
    و در هاون تحلیل نرم می کنی تا در قالب اندیشه , ایده , تحقیق و مقاله و شعر
    این ناموزون نخراشیده را شکل دهی, چون پیکر تراشی به ساختن و تراشیدن
    و زواید بی ارزش را کنار زدن و عمق و جوهره را نمایان کردن, این وحشی لگام
    گسیخته را افسار زدن.
    آری, هم تو دنیا را در می نوردی و هم دنیا تو را, جدالی که پایانی نخواهد داشت.
    جسارت این در آویختن, زخمهایی که بر می داری, خستگی ناپذیریت در این نبرد
    بی امان, که با خلوتی نه چندان بلند و دلخواه برای تجدید قوا , باز به مبارزه بر می خیزی.
    تو با زندگی در آویخته ای آرش,چه جدال با ارزشی!
    برایت بسیار بسیار بسیار احترام قائلم و با تمامی نیروهای بنیادی ام ,
    روشنی و باروری لحظه به لحظه ی حیاتت را می خواهم .
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما. سپاس.

  14. سلام

    از بیستون نیامد آوی تیشه امشب…گویی به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
    ……………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *