نوستالژی شب

چشمک چراغ کوچک دزدگیر اتومبیلها

به یادم آورد که روزگاری در شهر من

چشمک ستارهها حتی دزدها را سربه هوا می کرد.

دیدگاه‌ها

  1. مسعود

    سلام بر دوست … نگین نیستما … هستم … سعی میکنم کمتر نظر بدم:)
    شاد باشید
    به امید دیدار
    ……………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. ارادت دارم.

  2. saeed fekri

    سلام آرش خان. خیلی قشنگ بود.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. راستش خودم هم دوستش دارم.

  3. ابوخالد

    سلام ارش عزیز
    ……………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام به شما.

  4. رها

    با سلام واحترام
    اصلا……………………قشنک نبود.
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. من دوستش دارم. چون در همین سه خط چندین معنی پنهان کردم.

  5. فریبا

    سلام
    شاید بی ربطه ولی یاد دیالوگی در سریال امیر کبیر که چند سال پیش از تلویزیون پخش شد افتادم:
    “در کواکب آسمان فقط یکی میشود ستاره درخشان، بقیه سوسو میزنند”.
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  6. مهران

    پارک ساحل کارون اهواز که یادآور شبهایی شاد در روزگار خود بود،امروزه به بلواری شلوغ، مملو از ماشین های رنگارنگ و دود و چراغ های آزار دهنده شده است.
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  7. یوکابد

    سلام
    دزد، دزدهای قدیم
    دزدهای حالا که همه چیزمان را به تاراج بردند و هیچ چیز هم سر به هواشون نمیکند.
    زیبا و پر معنی نوشتید.
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  8. مريم

    سلام
    از شعرتون خوشم اومد راستش شاید به خاطر این بود که تو همین چند سطر چندین موضوع را بیان کردین اکنون -گذشته، اتوموبیل- ستاره ها، دزدگیرها – دزدها ، شهر – آسمان.
    پس دو سطر داریم که با تکرار کلمه چشمک وجه تشابه خود را به وجود می آورند اما تنها همین کلمه است که تشابه دارد چرا که در توضیح هر کدام معنای متفاتی به آنها داده شده است یکی با چراغِ کوچکِ دزدگیرِ اتومبیل ها پیوند خورده و دیگری با ستاره ها. در یکی کلمات به هم چسبیده اند آنقدر که یارای جدا کردنشان نیست و در دیگری ساده خود گویای همه چیز است. در اولی حرف” چ “حرفی بیصدا تکرار شده شاید برای نشان دادن تکراری بودن ماجرا، شاید برای بیمعنی بودن و شاید بر عدم تحرک، از نوع مورد نظر نویسنده، به همین خاطر کلمات به هم چسبیده اند. در دیگری انواع صداها را داریم و شاید موسیقی متن در همین جا شکل بگیرد.
    حال آنچه که این دو رابه هم پیوند میدهد “من ” است که میان اکنون و گذشته گیر کرده اکنونی که در یادم آورد نمود دارد و گذشته ای که در روزگاری نشان داده شده است. و من جزء کوچکی از این ماجرا است چرا که فقط با “م” خود را نشان میدهد آنقدر جزئی که دیگر تکرار نمیشود، گسترده نمیشود.
    و چه زیبا کلمات دزد و دزدگیر جا خوش کرده اند در یکی تمدن سبب ساز است و در دیگری آسمان. در اینجا است که توضیحی برای دزدها آمده است اما نه از نوع توضیح سطر اول با پیوند کلمات.
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس فراوان.

  9. sat

    سلام، اهل شعر نیستم اما واقعا به دلم نشست بعد از مدتهاست که تکه کوچکی از خلاقیت در عالم هستی را مزمزه میکنم.
    …………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از لطف شما. اما ما خیلی آدم های خلاق دایم که شناخته شده نیستند. لطفا به گزارش سفر به بوکان مراجعه کن.

  10. لیلا

    سلام
    چشمک کلا کار دست آدم میدهد
    چه برسد که چشمک ستاره باشد همه را سر به هوا می کند بدجور
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. موافقم.

  11. Masi

    این روزها حتی کسی ” سر به راه هم نیست” چه برسه عامدانه دل ببازه به چشمک ستاره ایی !

    قدیم ها دنبال ستاره شون تو آسمون بودن که سر به هوا می شدن براش ، ستاره هم دلبری میکرد با چشمک، با سوسو
    این روزها اما ……
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *