مونیخ ۴: اروپا ۷۰

امروز هم روز بازدید از مونیخ بود. باران نمی‌بارید، ولی آفتابی هم نبود. صبح از هتل بیرون آمدم و به سوی رودخانه‌ای که در شهر جریان دارد و نامش Isar است رفتم تا در جزیره‌ای که میان دو بخش از رودخانه ایجاد شده، از موزه آلمان (دویچ) یا Deutsches Museum بازدید کنم. این موزه کاملا متفاوت است و آلمان علمی و صنعتی را به طور تمام و کمال به بازدیدکننده می‌شناساند. در بخش‌های متفاوت این موزه می‌توانید پیشرفت طراحی و ساخت صنایع هوایی، فضایی، دریایی، پزشکی، الکتریکی، برق (قدرت)، پل‌سازی، هیدرولیکی، چاپ، کامپیوتری، ماهواره‌ای… و همچنین وسایل موسیقی و کشاورزی و عکاسی و … را ببینید. باورکردنی نیست. همه‌ی آن‌چه در مورد صنعت آلمان شنیده‌اید را در این موزه می‌توانید تماشا کنید. خانواده‌ها با بچه‌هایشان آمده بودند و دانش آموزان به راحتی داخل هواپیماهای جنگی و هلیکوپتر و کشتی و فضاپیما می‌شدند و آن‌ها را از نزدیک درک می‌کردند.
بعد از دیدار از موزه «دویچ» به سوی موزه «یهود» رفتم. خیلی جالب نبود، دیسیپلین مسخره‌ای دارد و از طرفی چیزی برای دیدن وجود ندارد. در این موزه اجازه‌ی عکاسی نداریم و فقط چند عکس از یهودیان و «اورشلیم» (شاید ۱۰۰ عکس) و چند سمبل یهودیت برای بازدیدکنندگان به نمایش در آمده است. اگر یادتان باشد تجربه‌ی دیدار از کنیسه در آتن هم برایم جالب نبود.

برنامه بعدی دیدار از داخل کلیسای «بانوی ما» Frauenkirche بود. بعد برای دیدار از مکانی اقدام کردم که همه‌ی مردم شهر برای نوشیدن آب‌جو به آن‌جا می‌روند و فضای خاص خودش را دارد. هر چه باشد مونیخ شهر برگزارکننده فستیوال آب‌جو‌ است. نام این مکان Hofbrauhaus است.

تنها مکان دیگری که با توجه به وقت دوست داشتم ببینم، قصر NYMPHENBURG بود. این قصر در میان یک باغ فوق‌العاده و در غرب شهر (در همان سمت پارک المپیک) واقع شده و در اصل محل اقامت تابستانی خانواده‌ی Wittelsbach بوده است. معمار آن فردی به نام Agostino Barelli و قصر را در سال‌های ۱۶۶۴ تا ۱۶۷۶ میلادی ساخته است.
برای رسیدن به این قصر حدود ۱ ساعت (بعد از پیاده شدن از مترو) در مسیری بسیار رویایی قدم زدم.

در راه با این منظره روبرو شدم.

بدون شرح

ساختمان موزه «دویچ»

بخش صنایع دریایی در موزه

صنایع هوایی

داخل یک فضاپیما

بخشی از طراحی موزه

پیانو‌ها: بخش موسیقی

فضاپیما

اتومبیل فضاپیما

شهر مونیخ از طبقات بالایی داخل موزه

ساختمان اتحادیه اروپا در مونیخ

محراب یکی از کلیساهای شهر

این بچه با تعجب مجسمه را لمس می‌کند.

داخل کلیسای «بانوی ما». این کلیسا من را به یاد کلیسای «نتردام» پاریس می‌اندازد. «نتردام» به زبان فرانسه یعنی «بانوی ما»

Hofbrauhaus

تقارنی میان آن ابر و این بنا دیدم.

یکی از ایستگاه‌های مترو مونیخ

در راه قصر

در راه قصر

قصر NYMPHENBURG

روبروی در قصر

ساختمان‌های مربوط به قصر

سقف سالن اصلی قصر

سالن اصلی

بخشی از نقاشی یکی دیگر از اتاق‌ها

اتاق خواب

بدون شرح

باغ قصر

باغ قصر

باغ قصر

آهو‌ها را می‌بینید؟

دیگر غروب شد

عکس آخر

برنامع بعدی: فردا به «آخن» می‌روم، برای دیدن دو دوست.

پی‌نوشت: آن‌قدر با دوربینم زیر باران عکس گرفته‌ام و با او بدرفتاری کرده‌ام که دچار مشکل شده. ازش خواهش کردم تا آخر این سفر تنهایم نگذارد و مرا ببخشد. به گردن من حق بسیار دارد و من با بی‌معرفتی تمام هرگز چیزی از او ننوشتم. اما او یک دوربین غیر حرفه‌ای (مثل خودم) G10 مدل CANON است که من دوستش دارم. دعا کنید حالش خوب شود.

دیدگاه‌ها

  1. سیامک فریدونی

    با درود

    پروردگارا !!
    تمامی این بندگان خدمتگذار را
    کم توقع را
    بی سر و صدا را
    چشم پاک را
    این بندگان غیور و حق به گردن دار را
    بالاخص دوربین ” G10 مدل CANON ” را
    در پناه خودت و در دستان آرش سالم نگاهدار
    آمین
    ” ان الله یحب العکاسین “

  2. N

    سلام
    فقط اومدم بگم گاهی اوقات ” بدون شرح ” هایی که می نویسید زیر عکس هاتون ، یه غزل تفسیره !
    با آرزوی بهترین ها

  3. ماهان

    فوق العاده بود ، واقعاً بهتون به سبب داشتن چنین قلم شیوا و روحیه والا تبریک میگم .
    نمیدونم چرا خالق ما این همه زیبایی رو نصیب افرادی کرده که گاهاً بهشون انسان های بی خدا تلقی میشه …
    اگر سعادت داشته باشم من هم تا ۱ ماه دیگه از این شهر دیدن میکنم ، ای کاش لیاقت داشتن چنین زیبایی هایی در ما و کشور ۴ فصل ما هم وجود داشت … نمیدونم ، شاید هست …
    منتظر ادامه سفر نامه شما هستیم .
    خدا حافظ همۀ عزیزان خدایی .

  4. محسن باطنی

    سلام. باورت بشه یا نه امروز به برکت روز۱۳ آبان و دولت ملت دوست- نظام اسلامی!! و تعطیلی اجباری کار در انقلاب و کتابفروشی توفیق این رو پیدا کردم که تمام مطالب سفرت را بخونم و بقول امروزی آپ گریدت باشم و پا بپای متعاقبین خاطرات سفرت ،از غافله عقب نمونم و از ساعت ۱۲ ظهر پای این لپ تاپ خشک بشم به این عکسها و مطالب؛و الحق که : از دل چو براید به دل نشیند. در تمام این مدت هم، خودمو کنترل کردم که حسودیم نشه… اما شد. برای دیدن این همه زیبایی حسودیم شد؛ برات آرزوی به حقیقت پیوستن همه ی آرزوهات را دارم.
    و از طرف همه میگم: ما منتظر ادامش هستیم- هیچ جا نمیریم،همین جا هستیم!
    اینم واسه هرکسی که دوست داره واسه من انتقاد بفرسته-hob_nob66@yahoo.com

  5. فرهنگيان

    سلام و وقت بخیر
    خسته نباشید

    عکسهاتون مثل همیشه عالی هستن و قاصرم از تحسین این همه زیبایی یه پاییزی.
    احتمالا دوربینتون از تشریح آنچه می بیند حیرت زده شده و اگه کمی بیشتر مراعاتش را بکنید و به آب و آتش نزنیدش، رو به راه میشه.

    سفر بخیر و موفق باشید

  6. elham

    doorbin mojoode doost dashtani hast ke vafadare va mesle cheshat mimoone
    tanhat nemizare!
    omidvaram alan ke man dar hale neveshtan hastam 1 slr dashte bashid
    ………………………………………………………………..
    جواب: سلام و سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *