شناخت دکتر منوچهر ستوده – ۳

دکتر “منوچهر ستوده” در هنگام سفر برای نوشتن کتاب “از آستارا تا استارباد” به فرهنگ محلی توجه داشته و به طایفه‌ها و تیره‌های مردم نیز دقت می‌کرده است:

“… پونل مرکز بخش و مهم‌ترین آبادی آن است. آب و هوای پونل به‌ خوبی مشهور است و شاعری محلی در این باره چنین گفته است:

جز آب شفارود و به جز منزل پونل           طبعم نپذیرد به خدا هیچ مکان را

… از تیره‌های مهم این بخش تیره‌ی خُشابَر است که پانصد یا ششصد خانوارند و تیره‌ی شیرازی که سابقا از شیراز بدین‌جا آمده‌اند و سی خانوار جمعیت ایشان است، جزو تیره‌ی خشابر به حساب آمده است. تیره‌ی بوداق و تیره‌های دیگر نیز در این بخش زندگی می‌کنند.”

گویی استاد از هیچ اطلاعات مفید و جالب توجهی بی‌اعتنا نگذشته‌اند. لطفا به نوشته‌ی ایشان در رابطه با مزار پیر شرفشاه دقت بفرمایید:

“پیر شرفشاه همان شاعر و عارف وارسته‌ای است که ترانه‌های گیلکی او را مردم گیلان، از پیر و جوان، با آهنگ مخصوص موسوم به شرفشاهی می‌خوانند. آهنگ شرفشاهی در دستگاه شور و یکی از گوشه‌های پهلوی این دستگاه و منسوب به همین شاعر دل‌سوخته است. احتمال دارد خود او نیز روزی ترانه‌های سروده‌ی خود را با همین آهنگ زمرمه می‌کرده است.

از سال تولد و دوران زندگی و فوت این مرد خدا بی‌خبریم. شاید نخستین سندی که او را یاد کرده است تذکره‌ی حشری تبریزی باشد. صاحب این کتاب نام او را میان مریدان باباحسن عارف معروف تبریزی آورده است. عبدالفتاح فومنی یک بار از او نام می‌برد و می‌نویسد: … به مرقد غفران دستگاه پیر شرفشاه گسکر ملتجی شد.

این پیر بعدها بر اثر علاقه‌ی مردم بدو، به مقام سیادت رسیده و فرزند سیزدهم امام موسی الکاظم علیه السلام شمرده شده است و سلسله‌ی نسبی بدین ترتیب برای او فراهم آورده‌اند:

سید شرف الدین (=سید شرفشاه) بن عبدالله بن حسین بن عبدالله بن ابراهیم بن موسی بن احمد بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه‌السلام.

…چنین معروف است که خروسک تالش دختری است که با زیبایی خود توانسته دل این عارف منزوی را از کف او برباید. گروهی این دختر را خواهر امیره ساسان گسکری می‌دانند. این دختر نیز مانند پیر شرفشاه در سلسله‌ی اولاد پیغمبر درآمده و مزارش به نام سید خروسه در کنار رودخانه‌ی واویلا در جنگل هفت دغنان زیارتگاه ساکنان دهکده‌های اطراف است.”

خوانندگان محترم متوجه هستند که در همین چند خط بالا تا چه اندازه اطلاعات در رابطه با تاریخ امامزاده‌ها، فولکلورها و همچنین یکی از عارفانِ عاشقِ ترانه‌سرا نهفته است.

به این می‌اندیشم که اگر کارگردانان تئاتر و سینما و یا نویسندگان و آهنگسازان با این قصه و قضایای اطراف آن آشنایی پیدا کنند می‌توانند اثر هنری زیبا و کم‌گفته شده‌ای را بیافرینند.

دیدگاه‌ها

  1. ماهی

    ممنون
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. ارادتمند.

  2. آرزو منفردی

    سلام
    با نظر شما کاملا موافقم.ساختن یک فیلم در مورد زندگی ایشان هم یک جور قدردانی اززحمات ایشان است وهم خیلی راحت همه می توانند ایشان را بشناسند. به امید آن روز و با تشکر از شما به خاطر مطالبی که در مورد ایشان تا کنون گذاشته اید!
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قبلا یک فیلم مستند از ایشان ساخته شده که در نوع خودش جالب است. موفق باشید.

  3. zahrajafari

    سپاس سپاس سپاس از شما
    درود بی پایان برایشان
    تشکر
    …………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  4. سیما سلمان‌زاده

    در کنار جذابیت‌های زیاد این نوشته، نکته‌ای توجهم رو‌جلب کرد و اون نوشتار شرفشاه به زبان گیلکی است علیرغم تالشی بودن ایشون. رسمیت پیداکردن و حفظ زبانهای مادری بر اساس ویژگی‌های اونها واقعا جالبه.
    از طرفی «خورسو» به جای خروسه یا خروسک حتما معنای نابی برای اون دختر داشته. شنیده بودم مقبره‌اش در صومعه‌سرلست.
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.

  5. Masi

    ما در خیلی از شاخه های هنر ، متاسفانه در یک محدودیت عمق فرو رفتیم و هر نوع فکر جدید و متفاوت با تیر و ترکش مواجه میشه. اینکه هنر هفتم ایران الان سالهاست رنگ و بوی هیچ موضوع تازه و نویی رو به خودش ندیده.

    باید تا همیشه مدیون اساتیدی همچون دکتر ستوده بود که علم و هنر و توجه رو یکجا بهمون هدیه دادن.
    ………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. زنده باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *