از سفرنامه پولاک

دکتر پولاک Jakob Eduard Polak که در زمان ناصرالدین شاه به عنوان طبیب پادشاه در ایران حضور داشت، سفرنامه بسیار جذابی نوشته، بخش‌هایی از آن را در زیر می‌خوانید:

  • در این کشور دستور زبان‌های چاپی گوناگون برای عربی هست اما حتی یک دستور زبان فارسی هم وجود ندارد.
  • داشتن خطی خوش نخستین و مهمترین و گاه تنها شاخص تربیت شده‌گی است. باور کردنی نیست که چه عمر عزیزی تلف می‌شود تا بتوان دایره حرف “ن” را درست (زیبا) نوشت.
  • ایرانی بیش از جغرافیا به تاریخ رغبت دارد؛ اما نه به محل وقوع حادثه عنایت می‌کند، نه به هنگام رخ دادن آن؛ فقط شخصیت‌ها برایش جاذبه دارد و بدین ترتیب است که تمام معلومات تاریخی وی بسته به اشخاص معینی است که نسبت به سرنوشت آن‌ها اعم از نیک و بد ابراز علاقه می‌کند.
  • بزرگترین کتابخانه‌ای که در ایران وجود داشته در اردبیل بوده است، که روس‌ها به هنگام تصرف این شهر آن را به سن پترزبورگ برده‌اند؛ در نتیجه فعلا باید زیباترین کتب فارسی و عربی را در آنجا سراغ گرفت.
  • ایرانی اصلا سوارکار به دنیا آمده و هنگامی که بر اسب نشسته است، خود را آزاد حس می‌کند و خستگی نمی‌شناسد. حتی درویش‌ها نیز برای اینکه به صورتی محترمانه‌تر تکٌدی کنند، بر اسب می‌نشینند.
  • گوشت گورخر در شمار غذاهای لذیذ است. ترکمن‌ها با علاقه خاصی گوشت اسب را می‌خورند. مهمانان عالیقدر را با قسمت‌های پنهانی از بدن اسب (منظور آلت تناسلی اسب) پذیرایی می‌کنند و از این رهگذر مراتب احترام خود را به آن‌ها به طرز خاص خود ابراز می‌دارند.
  • هر کس خواب‌نما می‌شد، معمولا به دنبال آن، به کندن جایی که خواب دیده بود دست می‌زد؛ بدیهی است که در خیلی از مواضع به بقایای استخوانی نیز دست می‌یافت. به هر حال امامزاده‌ای جدید عَلَم می‌شد. بدین ترتیب تعداد بی‌شماری امامزاده به وجود آمده است.
  • در اولین تلگرامی که ناصرالدین شاه از دستگاه جدیدالتاسیس تلگراف به کاخ تفریحی سلطانیه دریافت کرد این خبر ذکر شده بود که: “در کاشان خربزه‌ها رسیده است” شاه چنان از رسیدن این خبر خوشحال شد که شاهزاده علیقلی میرزا، یعنی مخابره کننده تلگرام را به سمّت “وزیر علوم” منصوب کرد.
  • از تخم خربزه روغنی برای سوخت به دست می‌آید.
  • آنها تنه جوانی از بوته کتیرا را می‌بُرند، ریشه آن را که همه می‌دانند رطوبت را به خود می‌کشد شکاف می‌دهند، تخم هندوانه را در آن می‌گذارند (و کشت می‌دهند) و با این تمهید محصولی شیرین به دست می‌آورند.
  • در مدت اقامتم از طرف یکی از دانشمندان نام‌آور اروپایی طرحی برای جنگل‌کاری دامنه‌های کوه اطراف تهران فرستاده شد؛ شاه ریشخندکنان گفت: این حکیمان فرنگی چه دیوانه‌هایی هستند، دلشان به حال کوه‌های ما سوخته، مگر ما هیچ دلمان برای جنگل‌ها و کوه‌های اروپا می‌سوزد؟!
  • هیچ خانه‌ای در تهران پیدا نمی‌شود که حیاط نداشته باشد و هیچ حیاطی پیدا نمی‌شود که در آن باغچه‌ای و درختان بوته مانندی نباشد. ایرانی بیش از هر قدر و اندازه‌ای که تصور شود به گل دلبسته است. ایرانی بدون آب جاری صفا نمی‌تواند بکند.
  • ایرانی آنچه را قدیمی است با مسامحه و بی‌اعتنایی به دست نابودی می‌سپارد. بدین ترتیب مبالغ گزافی را برای ساختن کاخ‌ها و منزل‌های جدید به مصرف می‌رساند، اما از پرداخت مبلغ جزئی برای تعمیر و مرمت لازم پرهیز می‌دارد.
  • یکی از خصوصیات ایرانی‌ها این است که به محض آن‌که به مقامی، قدرتی و ثروتی برسند، منزل جدیدی ترتیب می‌دهند و آن را بدون اندازه معقول، بی‌هیچ هدف و مقصودی توسعه می‌بخشند. ایرانی از ساختن و توسعه دادن لذت می‌برد. 

     

 

دیدگاه‌ها

  1. سیما سلمان‌زاده

    امروز روز ناصرالدین‌شاه بود… چه قاتل امیرکبیر باشد چه منشأ خاطرات جناب پولاک، هیچ کدام فراموش‌شدنی نیستند
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اینکه مطالعه کردید.

  2. Masi

    چقدر خوب و تحلیل گرانه شناخته و نوشته، مردم و رفتارهاشون رو، این اقای پولاک مشاهده گر دقیقی بودن ! اغلب از بیرون بهتر و دقیق تر میشه دید و تحلیل کرد.
    ………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *