امروز دوباره با لطف «شهرزاد» به اطراف «آخن» رفتیم و از پارک ملی «آیفل» دیدار کردیم. برای بعداز ظهر هم به شهر مرزی «کرکراده» KERKRADE (از شهرهای هلند) رفتیم. برای شام هم مهمان یک هموطن بسیار نازنین به نام «حمیرا» بودیم. شب بسیار خوبی را با حمیرا، همسر آلمانیاش (توماس) و پسرهایشان (نیما و میلاد) سپری کردیم.
این اتومبیل «بیامو» شهرزاد که این چند روز با آن سفر میکردیم.
در راه پارک ملی «آیفل»
همان توضیح بالا
همان
همان
همان
پارک ملی آیفل
روستایی در نزدیکی آخن و در راه پارک ملی آبفل
همان توضیح بالا
همان
همان
همان
همان
همان
بدون شرح
خانههای سنتی آلمان
بدون شرح
بدون شرح
ساختمان شهرداری قدیم در شهر «کرکراده» هلند
اجرای موسیقی و فروش نقاشی و مجسمه در شهر کرکراده
بدون شرح
توماس، همسر حمیرا
برنامه بعدی: فردا برای دو شب به «آمستردام» میروم.
دیدگاهها
با درود
میبینم که در صادرات هم پیشرفت چشمگیری داشتیم.
نکنه بسته های پیشنهادی-اصلاحی دولت به دول مختلفه در قالب فرهنگی ایناس ؟
یواش یواش مرزهای اروپا هم بدست حضرات شکسته خواهد شد !
“”سر انجام وعده ی الهی صورت خواهد پذیرفت””
میگم خسته شدید زیر عکس ها نوشتید همان انرژی هاتون تموم شده.
با عکس اول در واقع پز دادی ؟؟؟؟ عجب . خوش باشی . کی بر می گردی ؟
سلام ، وقت بخیر
خسته نباشید
باز هم عکسهایی خوب از دوربینی خوبتر.
موفق باشید و سفر به سلامت
<> آرش خان!!!
عالی بود هر کسی اینا رو بخونه یا ببینه انگار همراتون بوده خوشابه حالت شاد و سلامت باشید
خوب بود برای شما آرزوی موفقیت دارم