«نفرین» (نه + آفرین) که از لحاظ لغوی، متضاد «آفرین» است در فرهنگ ایرانی پیشینهٔ طولانی دارد. تا جایی که در این لحظه ذهنم یاری میکند، از کتیبههای باقیمانده از دورهٔ عیلامی با وجود این پدیده در بناها و در نقش برجستهها روبرو هستیم. در دورهٔ هخامنشی و دورههای بعدی هم نفرین در کتیبهها و نوشتهها یافت میشود. این نفرینها (معمولا) نثار کسانی میشود که آسیبی (به مکان یا نقش با مجسمه) برسانند یا احترامی را (به مکان یا ایزد) به جای نیاورند.
فکر میکنم نفرین از دورهٔ عیلامی تا همین امروز -با تغییر شکل اندک و به گونههای مختلف- پابرجا بوده است. مثلا اینکه بر دیوارهای کوچههای شهر شاهد جملهٔ «لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان آشغال بریزد» هستیم، در ادامهٔ همان نفرینهای نقش بسته بر سنگها و آجرهای بناها و محوطههای تاریخی است.
از قضا، بر سردر بنای واقع در محوطهٔ «شبخ جبرئیل» اردبیل، گونهای از این نفرین چنین بیان شده است:
«هر کسی کو به ادب دست بر این در ننهد / بیشک از پای درآید به یقین سر بنهد»
فکر میکنم بررسی این پدیده (نفرین) و البته تضاد آن با «آفرین» میتواند دستمایهٔ یک تحقیق گسترده باشد و برخی از الگوهای فرهنگی ما ایرانیان را مشخص کند.
دیدگاهها
جالب بود
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.