من سندبادم، تو مسافر

#سفر نه‌تنها در دنیا، بلکه در کشور ما هم، هر روز بیش از پیش رونق می‌گیرد. در این رونق، عوامل بسیاری نقش دارند که فهرست کردن آنها در این مجال نمی‌گنجد.

در همین راستا، نهادهای حقیقی و افراد حقوقی پرشماری «سفر کردن» را در قالب صنعتی آن، که «#صنعت_گردشگری» باشد، ترویج می‌کنند.

اما در میان انبوه محتواهای متنی، صوتی، تصویری و… که هر روزه گرشگری را تشویق می‌کنند، کمتر به #فلسفه، #معنا و#مفهوم_سفر پرداخته می‌شود و اگر پرداخته می‌شود، از چاشنی‌ #خلاقیت، #روانکاوی و #ادبیات_روایی دلنشین بهرهٔ چندانی ندارند.

در ایران و در چند سال گذشته، شاید بتوان تنها به چند مورد کتاب و مقاله اشاره کرد که برای شناخت عمیق سفر و همچنین انگیزه‌ها و اهداف انسان‌شناختی آن منتشر شده‌اند. از آن جمله می‌توان به کتاب #هنر_سیر_و_سفر اثر #آلن_دو_باتن و مقالات فصلنامهٔ شمارهٔ ۱۰ #ترجمان اشاره کرد.

اما به‌تازگی به لطف مدیر کتابفروشی @afra_ketab با کتاب خواندنی #من_سندبادم_تو_مسافر اثر #نغمه_ثمینی آشنا شدم و آن را مطالعه کردم. قبلاً کتاب #تماشاخانهٔ_اساطیر به قلم ایشان را به دلیل علاقه‌ام به #اسطوره خوانده و لذت برده بودم.

نغمه ثمینی حاصل بیست سال سفر خود را در بیست بخش کتاب روایت کرده است؛ چه روایت کردنی!

او با تسلطی که به اسطوره (به‌ویژه #آیین‌های_گذر) و #ادبیات (به‌ویژه #ادبیات_نمایشی) دارد، قصه‌های جذابی برای ما نوشته است.

در محتوای تولیدی او نقش کلیدواژه‌های #گردشگری_ادبی، #گردشگری_خرید، #حسرت_سفر، #داستان‌سرایی و چگونگی مواجهه با هتل و تحلیل فضای آن و بلکه بیشتر را دریافت کردم.

مطالعهٔ این کتاب را به اهلش سفارش می‌کنم و علاقه‌مندم فرصتی پیش بیاید تا در رابطه با این کتاب بهتر و بیشتر بتوان صحبت کرد.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *