به بهانه‌ی شعار “میراث و علم”

هجدهم آوریل مصادف با بیست و نهم فروردین، «روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی» نام‌گذاری شده است و هرساله از سوی «شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌ها» (ایکوموس)، شعاری برای اهداف راهبردی این شورا انتخاب می‌شود. امسال این شعار “میراث و علم” Heritage and Science است.
دو علت اصلی باعث انتخاب این شعار شده‌اند: یکی نقش علم و فرآیندهای علمی در به وجود آمدن میراث و دیگری استفاده از کمک علم و تکنولوژی برای مطالعه و شناخت میراث.

نکته‌ای که در همین بدو امر باید به آن توجه کنیم، این است که در کشور ما این شعار به «میراث فرهنگی و علم» ترجمه شده است و احتمالا در این گیر و دار، چندان توجهی به میراث طبیعی، میراث معنوی و میراث مستند نخواهد شد. البته باید ذکر کنیم که این شعار توسط شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌ها پیشنهاد شده و برای این شورا، همان‌طور که از نامش بر‌می‌آید بیش از هر چیز حفظ و مرمت بناها و محوطه‌های تاریخی اهمیت دارد.

در این نوشتار هر دو جریان شعار «میراث و علم» را با توجه به نکاتی در کشور خودمان، بررسی می‌کنیم. 

یک: نقش علم و فرآیندهای علمی در به وجود آمدن میراث
گنجینه‌هایی که به عنوان میراث (در این‌جا میراث فرهنگی) از آن‌ها یاد می‌کنیم، نمونه‌هایی هستند که اغلب نه تنها خط‌مشی‌ فرهنگی یک جامعه را مشخص می‌کنند، بلکه سیر تحول علم و تکنولوژی‌های به کاربرده شده در زمان‌های گذشته را نمایش می‌دهند. بنابراین ما می‌توانیم امیدوار باشیم که با معرفی بخشی از میراث فرهنگی‌مان، که کاربرد علوم و به ویژه علوم مهندسی در آن‌ها به وضوح مشهود است، به طریقی نو خودمان را به جهانیان بشناسانیم.

بخشی از میراث که با علم و تکنولوژی در ارتباط است را می‌توانیم با عنوان «میراث صنعتی» طبقه‌بندی کنیم.

میراث صنعتی؛ ارتباط میراث و علم
میراث صنعتی معمولا به آسیاب‌ها و آسبادها، ریل‌های راه‌آهن، خانه‌های صخره‌ای دست‌کند، کارگاه‌های پشم ‌ریسی و ابریشم‌بافی و سفال‌سازی و انواع دیگری از فن‌آوری بومی اشاره می‌کند. امروزه موضوع فن‌آوری بومی به سبب بحران انرژی و وضعیت نابهنجار محیط زیست، اهمیت بیش‌تری یافته، چنان‌که اگر قرار است بشر در اندیشه سازش هر چه بیشتر صنعت با طبیعت باشد، می‌بایستی از الگوی فن‌آوری بومی و انرژی‌های تجدید پذیر بهره برداری کند.
از سوی دیگر، فن‌آوری بومی همچون یک کتاب گشوده، سبک زندگی، روند شکل‌گیری فرهنگ و تمدن یک منطقه و سیر پیشرفت علم و تکنولوژی در منطقه را پیش روی گردشگران قرار می‌دهد.

کشور ما با این‌که گستره منحصر به فردی از فن‌آوری‌های بومی و میراث صنعتی را در خود جای داده است، اما این فن‌آوری‌ها به طور شایسته شناسانده نشده‌اند. ظرفیتی که بنا بر نیاز امروز دنیا، کارآمد و از لحاظ گردشگری نیز، قابل توجه است.
جالب است بدانیم که بناهای زادبومی ایران که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از بادگیر، قنات، یخچال، آب‌انبار و کبوترخانه، گونه‌ای از فن‌آوری بومی به شمار می‌روند که طبیعت و صنعت را به طور مسالمت آمیزی در کنار هم قرار می‌دهند و کماکان در بعضی از نقاط قابل استفاده هستند.
این که پدران و مادران ما، با بهره‌گیری از قوانین فیزیکی، بادگیرها را به خدمت گرفته و گرمای روزهای کویر را خنک و شب‌های سردش را گرم می‌کردند، این‌که در دل کویر، آب را بدون این‌که قطره‌ای از آن تبخیر شود، کیلومترها از زیر زمین هدایت می‌کردند و باغ سبزی را به نمایش در می‌آوردند، یا این‌که برای رونق اقتصاد کشاورزی‌اشان، از کود کبوترها با هوشمندی استفاده می‌کردند، نه تنها اعجاب‌آور است و هویتمان را احیا می‌کند، بلکه قادر است الگویی برای دنیای مدرن باشد و از طرف دیگر گردشگران کنجکاو را به سرزمینمان راهنمایی کند.
فن‌آوری باستانی بندسار (کرت‌های بزرگی که از آن‌ها برای کشت محصولات در مواقع خاص استفاده می‌شود) و قنات روش‌هایی برای بیابان‌زدایی محسوب می‌شوند، این امر به تنهایی و در زمانی که بسیاری از نقاط کشور ما با کم‌آبی و بحران بیابان زایی مواجه است، بیش از پیش قابل توجه است.
مجموعه آسیاب‌ها و آبشارهای شوشتر، که مسئولان سازمان میراث فرهنگی امیدوارند در سال ۲۰۰۹ به لیست آثار میراث جهانی ایران اضافه شود، با توجه به زمان ساخت از شاه‌کارهای فنی و مهندسی در ایران و جهان به شمار می‌رود و در عین حال یک مجموعه صنعتی ـ اقتصادی است. جالب این‌که در ایران باستان سه نوع آسیاب شناخته شده است که تا زمان امروزی هم کاربرد داشته‌اند.
آسبادها در سیستان نیز در زمره میراث صنعتی به شمار می‌روند تا جایی که مسعودی می‌نویسد: “سیستان دیار باد و ریگ است و همان شهر است که گویند باد آن‌جا آسیاب‌ها را می‌گرداند و آب را از چاه‌ کشیده و باغ‌ها را سیراب کند و در همه دنیا شهری نیست که بیش‌تر از آن‌جا از باد سود ببرد و خدا داناتر است.”
تعداد قابل توجهی سدّ از دوران باستان در ایران به جا مانده که انتخاب مکان سدّ، پی‌سازی در آب و نحوه ساخت آنان، نه تنها وجود این علم را در ایران به اثبات می‌رساند، بلکه مطالعه بر روی آنان شاید کمکی باشد برای دانستن تخریب‌های احتمالی که ساخت سدهای امروزی در پی دارد.
هنر قالی بافی در ایران با آن طرح‌های بی‌نظیرش، که پیشینه‌اش با کشف قالی پازیریک برای جهانیان مشخص شد و حیرتشان را برانگیخت، گونه‌ای دیگر از میراث صنعتی ایرانیان است که تنها اندکی و به صورت ابتدایی آن را به جهانیان معرفی کرده‌ایم.
جاده سنگفرش کویر عهد صفوی و جاده شاهی دوران هخامنشیان را می‌توان در سایه گردشگری به عنوان گونه‌ای از میراث صنعتی و در مقابل ریل‌های راه آهن اروپاییان، به جهانیان عرضه کرد.
با این‌که کانال سوئز، امروز در حیطه امپراطوری ایران نیست، اما نشان از میراث صنعتی دارد که در این مرز و بوم به شکوفایی رسیده بود. هنوز هم می‌توان نحوه ساخت بنادر باستانی، فانوس‌های دریایی و تفکر ارتباط‌های آبی را در ایران جستجو کرد. جستجویی که گردشگران را با ایرانی از گونه‌ای دیگر آشنا می‌سازد.
به شهرهای جنوبی کشورمان سفر کنید و سری به کارگاه‌های لنج‌سازی بزنید تا کار دست مردمی را ببینید که بزرگترین کاردستی دنیا را می‌سازند و از دوران باستان به این صنعت وفادارند.
گلاب‌گیری، گچ بری، نگارگری، کاشی‌کاری، سفال‌سازی، سنگ‌تراشی و … تنها گوشه‌ای از میراث صنعتی و فعالیت اقتصادی ایرانیان از دیر باز تا امروز هستند که آشنایی با آنان هم علم ایرانیان را در این باره مشخص می‌کند و هم با اهداف گردشگری قابل انطباق است.

علم در میراث فرهنگی ما
شاید مقوله میراث صنعتی در زمره اهداف مورد توجه «شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌ها» نباشد، اما به جز آن‌چه که ذکر شد، ما در بررسی بناهای تاریخی‌امان متوجه می‌شویم که چگونه ممکن است بنایی همچون گنبد قابوس، ۱۰۰۰ سال در برابر زلزله پایدار بماند و پی بردن به این راز شاید امروزه برای ساخت بناهای ضدزلزله به ما کمک کند.
برج رادکان که در قریه‌ی رادکان از بخش چناران استان خراسان رضوی واقع شده است، از دیگر بناهایی است که طبق نظر کارشناسان، کاربردهای نجومی داشته و همچون یک تقویم عمل می‌کرده است. گنبد سلطانیه از رازهای فنون معماری پیش‌رفته‌ای سخن می‌گوید که تا به امروز تعجب و تحسین همگان را بر می‌انگیزد. سیستم آب‌رسانی زیگورات چغازنبیل نیز وجود تفکری هوشمندانه را در این بنا مشخص می‌کند.

اگر به معماری شهرهایی همچون قزوین و اصفهان و همچنین نوع ساخت و مصالح به کار برده شده در معماری بناها در هر منطقه‌ای از ایران بیندیشیم، نکات در خور تاملی خواهیم یافت که اندیشه‌ی علمی را در میراث فرهنگی‌امان نشان خواهد داد.

دو: استفاده از کمک علم و تکنولوژی برای مطالعه و شناخت میراث
در واقع هدف شعار سال ۲۰۰۹ این است که به ما گوشزد کند، بناها و یادمان‌ها بدون کمک علم و تکنولوژی باقی نخواهند ماند و ما باید از آن‌ها برای بقای میراثمان بهره ببریم.
امروزه برای حفظ و مرمت آثار تاریخی ناگریز از به استفاده از لیزر، اشعه‌ی ایکس، آنالیزهای ایزوتوپ، سیستم‌های اطلاعاتی، تکنولوژی ارتباطات و مواد شیمیایی هستیم.
این مورد دوم است که در کشور ما می‌بایستی بیش‌تر مورد توجه قرار گیرد. اصولا وضعیت توجه به میراث فرهنگی در کشور ما ایده‌آل نیست، اما نمی‌توان تلاش‌های انجام شده توسط تشکل‌های مردمی و سازمان‌های دولتی را کاملا نادیده گرفت.
و اکنون زمان آن فرارسیده است که هزینه‌ی استفاده از ابزارهای نوین تکنولوژی را بپردازیم تا بتوانیم میراث باستانی را حفظ کنیم.

آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. داود

    مطلب فوق العاده جالب بود میراث فرهنگی واقعی همین است که به یک اثر را بادید تکنیکی علمی وهمه جانبه نگریسته شود

  2. زهره

    سلام.سفر خوش.مدتهاست به این فکر می کنم که فرهنگ تو کشور ما یه چیز کاملا تزیینی و صحبت کردن از اون بی فایده است…مردمی که از صبح تا شب تحقیر می شن و تحقیر می کنن( خود من هم یکی از همین مردمم ها!).نمی دونم هربار سایت رو می بینم، یاد اخوان می افتم:
    من اینجا بس دلم تنگ است/ و هرسازی که می بینم بدآهنگ است
    بیا ره توشه برداریم/قدم در راه بی برگشت بگذاریم
    ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است…

  3. سیما سلمان‌زاده

    زنده‌باد
    خوشحالم که عبارت “دانش بومی” از زمان درج این یادداشت کمی شناخته شده. اینکه مهارت تهیه صنایع دستی ثبت میشه هم جای شکر داره. اما دو ساله که عدم استمرار لنج‌سازی ناراحت کننده شده
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *