از هفت به هشت

با همکاری خانم سعادتیان در حال انجام یک تحقیق هستم با این مضمون که: چگونه بشر از هفت به هشت رسید.

در واقع منظورم این است که ما می‌دانیم که «هفت» تنها یک عدد نیست، بلکه یک تفکر و یک فلسفه وجودی دارد و برای همین است که هفت مرحله‌ی عرفان و هفت رنگ رنگین کمان و هفت شهر عشق و هفت نت موسیقی و هفت روز هفته و … همگی با هم در ارتباط تنگاتنگ بودند. این به جای خودش جای بحث فراوان دارد، اما موضوع دیگر این است که روند گذر از هفت به هشت، چرا و چگونه و کی و کجا و … اتفاق افتاد. این که چرا بهشت را با عدد هشت ارتباط می‌دهند و چرا اقلیم هشتم، جدای از هفت اقلیم در اذهان شکل گرفت و از این قبیل، یکی از سوال‌های ذهنم است که باید به جوابش برسم. دقت کنید که صحبت از دو عدد صرف نیست، بلکه بررسی یک تحول در نحوه‌ی تفکر مورد نظر است.

برای همین بعد از چند روز استراحت فکری، حتما این تحقیق را با همکاری خانم سعادتیان و هر دوست دیگری که مایل است، پیگیری می‌کنم.

پی‌نوشت: این سوال از ابتدا وجود نداشت. این سوال را مطرح کردم و دوست دارم سعی خودمان را در رسیدن به جوابش شاهد باشم. در واقع می‌خواهم بگویم این طریقی است که من برای زندگی برگزیده‌ام: خلق کردن، غوطه خوردن، رها شدن.

دیدگاه‌ها

  1. سیما

    سلام
    اظهار نظرتونو دریافت کردم، ممنونم و حتما سعی می کنم تمرین کنم.
    مجهول فلسفی ادبی تاریخی علمی …قشنگی بود.اما چیزی که متوجه نشدم این بود که آیا تنها بر عکس همیشه که از هفت ها گفته اند می خواهید از هشت بگویید و یا اینکه هفت ها را مرور خواهید کرد تا به آغاز هشت و هشت ها برسید؟ اینرا پرسیدم که اگر به مطلبی در این زمینه دست پیدا کردم براتون بفرستم هر چند که با شناختی که از میزان علاقه ی شما به مطالعه و ساک پر از کتابتون دارم، باید نهایت دقت را برای پیدا کردن مطلب تازه داشت!!
    شاد و سرفراز باشید

  2. شراره

    آنچه که میان هفت و هشت وجود داره و حتی در دقت های ساده ای هم که انجام میشه مشهوده تفاوت جایگاه هفت و هشت است
    جالبه که عدد هفت در مقابل هشت یه ضعفِ کوچک داره و اون وجود یک دریچه در عدد هشت است که در هفت وجود نداره
    دریچه ی رهایی آزادی شعور محض نور رسیدن به نقطه ی وحدت و …
    به مثال ها توجه کنیم:

    وجود هفت در، در جهنم در مقابلِ هشت دروازه، در بهشت که آخرین درِ همواره برای خاصان توصیف شده (در قرآن)

    توصیفِ رهاییِ جسم عیسی از درد و شکنجۀ بر صلیب بودن در ساعت هفتم (در انجیل لوقا و مرقس) —> بازهم نوعی رهایی بعد از عدد هفت

    وجود هشت مرحله ی عرفان و نه به اشتباه آنچه که تا کنون هفت مرحله خوانده شده.
    توجه بشه که هشتمین مرحله در عرفان به نیستی و نابودیِ سالک اشاره داره و پیوستن با وحدت که همون مرحله ی فنا است
    مراحل عرفان:
    ۱- طلب ۲-عشق ۳- معرفت ۴- استغنا ۵- توحید ۶-حیرت ۷ -فقر و ۸- فنا…
    که همواره مرحله ی هفتم رو با هم فقر و فنا گرفته اند در صورتی که همه میدونیم میان فقر و فنا بسیار تفاوت وجود داره

    مثال بعدی هفت خوان رستم که در اصل باز هم می بینیم شباهتِ پشت سر گذاشتن هفت مرحله که مرحله ی هشتم همون رهایی از خوان ها و پشت سر گذاشتنِ اون است

    که شاید در نهایت بتونیم تمام این مراحلِ هشتم رو تشبیه کنیم به مرحله نــیــروانــا در تفکر بودیسم

    همان جا که عطار بــعـــد از هفت مرحله میگوید:
    گفت:”این پروانه در کار است وبس کس چه داند؟ این خبر دار است وبس”
    آن که شد هم بی خبر هم بی اثر از میان جمله او دارد خبر
    تا نگردی بی خبر از جسم وجان کی خبر یابی ز جانان یک زمان

    و در نهایت خلق هشت.. در مقابل هفت.. همون مرحله ای که وجود بشر همواره خواستار اون بوده:
    رهایی از هر آنچه که دردِ ندانستن توصیف میشه
    دروازه ی هشتم…
    به هشت رسیدن که همون به بهشت رسیدنه…

  3. فرهنگيان

    سلام،وقت بخیر
    موضوع جالبی به نظر میاد.
    دوست دارم بدونم برای رسیدن به جواب سؤالها از چه منابعی استفاده میکنید؟
    دوست دارم بدونم،اونی که هفت ه ، چطور به هشت میرسه!!!
    سؤالها هم جالبند و فکر میکنم، جوابها جالبتر از این باشن.
    خواستین شروع کنین ، ندا بدین، دوست دارم کمک کنم.
    موفق باشید.

  4. مهدي ( جواب به شراره )

    سلام
    این را باید بدانید که هر کاری یک شروع و یک پایان دارد پس نباید شروع و پایان را مرحله بدانیم
    منظورم این است که نیت آغاز کار یک مرحله نیست بلکه ذات شروع کار
    پس مرحله بعداز تصمیم یا نیت مرحله طلب که عطار به درستی به آن اشاره میکند که مرحله اول در هفت مرحله عرفان .
    این بدانید میان طلب عطار با نیت یا همان تصمیم فرق بزرگی است .
    نیت یا تصمیم عمل فکری است اما طلب عملی جسمی است که همراه با فکر که کار شروع می کنیم.
    و در آخر ما به نتیجه میرسیم که پایان هر کار است که آن نیز مرحله محسوب نمیشود چون اصطلاحا ما به جواب خود رسیده ایم پس مرحله هشتمی در عرفان وجود ندارد مرحله ای بنام فنا .
    و اینکه هشت را نماد رهایی و به رسیدن به آرزوهایمان است بدانیم به درستی چون ما هفت مرحله سخت گذراندیم و حال ثمره کار خود را درو میکنیم .
    با تشکر مهدی

  5. nima

    سلام.من عدد هشت را جستجو کردم نه هفت.پس لطفا فلسفه هشت را بفرستید نه هفت
    ………………………………………………….
    جواب: سلام. منظورتون رو نفهمیدم.

  6. سیما سلمان‌زاده

    خط آخر 👌
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. لطف کردید مطالعه کردید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *