بایگانی برچسب: داستانک

شاه و روسپی

او تنها روسپی شهر بود که کسی رویش را ندیده بود. در همخوابگی‌هایش، همه‌ی بدنش عریان بود جز صورتش که آن را با پارچه‌ای سفید کاملا می‌پوشاند و تنها راهی برای تنفس و بوسه باقی می‌گذاشت. مشعل‌دار باشی، که مامور گرفتن مالیات از روسپی بود، می‌بایست پول خرید روغن چراغ کاخ شاه را از او …