دورترک، در بالا دست، نزدیک خورشید، در میان مه، بر فراز ابر، زیر بال پرنده، رو به نسیم، عروسی زیبا، تنآسوده بود. “اینجا نباید همان جایی باشد که باید”. چند روزی بود که این اندیشه رهایم نمیکرد. تا این که… در لحظهای که رو به دریای مازندران ایستاده بودم، نسیم گویی پیغامی برایم آورد: “روی …