چین آثار تاریخی و فرهنگی و طبیعی و بناها و باغها و موزههای فراوانی دارد که باعث میشود هر ساله بیش از ۱۰۰ میلیون گردشگر از این کشور بازدید کنند. اما آنچه که در این نوشتار به آن اشاره میشود، طریقههای متنوع چینیها برای ترویج فرهنگ بهعلاوهی درآمدزایی از گردشگری است که میتواند برای دست اندرکاران گردشگری و میراث فرهنگی کشورمان قابل توجه و تامل باشد.
هر گردشگری که با تور به چین سفر میکند، متوجه میشود که چینیها علاوه بر میراث فرهنگیاشان، میراث معنوی و پیشههای باستانی خود را نیز در برنامههای تورها میگنجانند و نه تنها گردشگر را با پیشینه باورها و آداب و سوم و سبک زندگی باستانی و امروزهاشان آشنا میکنند، بلکه به این طریق در نهایت گردشگر را با جیب خالی به کشورش بازمیگردانند.
در این زمینه چند مثال میزنیم:
۱- طب سنتی امروزه به عنوان یکی از میراث معنوی متعدد چینیها مطرح است که در آن بیش از ۵۰۰۰ نوع روش درمانی (از قبیل طب سوزنی و ماساژ درمانی و …) و بیش از ۶۰۰۰ نوع ترکیب دارویی وجود دارد. چینیها (شاید بر خلاف ما)، این میراث معنوی را همچون یک شیء ارزشمند در لفافه نپیچیدهاند و آن را بر روی تاقچه فراموشی نگذاشتهاند، بلکه گردشگرانی که به کشورشان سفر میکنند را برای آشنایی با این میراث دیرینهاشان، به مراکز طب سنتی دعوت میکنند و با ویزیت و ماساژ و فروش دارو، درآمدی هم برای خودشان ایجاد میکنند.
۲- ورزش رزمی «کونگفو» نیز یکی دیگر از میراث معنوی چینیهاست. آنها کونگفو را به عنوان نوعی از عرفان، هنر و سبک زندگی معرفی کردهاند و معبد «شائولین» را به عنوان جایگاه آن به جهانیان شناساندهاند. گردشگرانی که به چین سفر میکنند، در ازای پرداخت مبلغی، هنر هیجانانگیز کونگفو را در قالب نمایش داستانی به تماشا مینشینند و زمانی از شب را با تلقینی از این میراث معنوی چینی سپری میکنند.
۳- وقتی سخن از چین به میان میآید، یاد و خاطرهی جادهی ابریشم در ذهنها تداعی میشود. چینیها این موضوع را خوب میدانند و از این پیشینهی ذهنی، استفاده میکنند و هنر تولید ابریشم را جلوی چشم گردشگران به نمایش درمیآورند. در برنامههای تورها، دیدار از کارخانهی تولید ابریشم، ارائه توضیحات، دیدار از موزه و نهایتا خرید تولیدات ابریشمی دیده میشود. میبینیم که گردشگری در خدمت هنر سنتی و هنر سنتی در خدمت گردشگری قرار میگیرد.
۴- یکی دیگر از برنامههای تورها در چین، دیدار از کارخانه تولید زیورآلاتی است که از یشم ساخته میشود. آنها گردشگران را به فروشگاههای بزرگی که در آنها یشم تراش داده میشود و ساخته و پرداخته، به صورت مجسمهها و زیورآلات در جلوی چشمان گردشگران قرار میگیرد، هدایت میکنند و باز هم از این راه درآمد کسب میکنند.
۵- تولید مروارید مصنوعی نیز به عنوان یکی از سنتها و پیشههای قدیمی به گردشگران القا میشود و آنها نیز با بازدید از مکانهای تولید مروارید و دیدار از فروشگاهها، به خرید تولیدات علاقه نشان میدهند.
۶- با اینکه سیلان (سریلانکا) به کشور چای شهرت دارد، اما چینیها نیز خودشان را به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده چای و به ویژه چای سبز مطرح کردهاند. تورها، گردشگران را برای دیدار از فروشگاههای متعدد چای دعوت میکنند. در آنجا انواع مختلف چای دَم میشود، توضیحاتی ارائه میشود، خاصیت دارویی چای سبز به گردشگر القا میشود و در نهایت خرید انجام میگیرد.
۷- از برنامههای انتخابی در تورهای چین میتوان به دیدار گردشگران از پرسرعتترین ترن جهان در شهر شانگهای نیز اشاره کرد. این ترن با سرعت ۴۳۱ کیلومتر بر ساعت مسیر ترمینال تا فرودگاه شانگهای را در مدت ۷ دقیقه طی میکند. چینیها این پیشرفت تکنولوژیکی خود را به گردشگران میفروشند.
در دیگر کشورها هم برنامههای اینچنینی دیده میشود، به طور مثال در کشور مالزی دیدار از کارخانه شکلاتسازی و آشنایی با هنر طراحی و رنگآمیزی پارچههای «باتیک» جزو برنامههای تورهاست.
ایران کشوری است که آثار تاریخی و فرهنگی و طبیعی فراوان دارد که امروزه گردشگران از آنه بازدید میکنند، اما اکنون وقت آن است که بدانیم آیا در ایران قابلیتهای دیگری همچون مواردی که در بالا اشاره کردیم، وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد ما تا چه اندازه از آنها استفاده کردهایم.
۱- اگر چینیها طب سنتی دارند، ما هم داریم که اتفاقا در بسیاری از موارد با طب سنتی چین همسان است، اما این طب سنتی حتی در خود ایران هم شناخته شده نیست تا چه برسد به اینکه گردشگران را با آن آشنا کنیم. حداقل چیزی که از طب سنتی ایران میتواند در سطح جهانی مطرح باشد، وجود گیاهان دارویی و طریقه استفاده از آنها به عنوان دارو، نوشیدنی و خوراکی است که هرگز به آن التفات جدی نشده است. جالب اینکه ما در روزگار نه چندان دور، پیشههایی داشتهایم و هنوز هم داریم که در ارتباط با طب سنتی است و آن شغلی نیست جز عطٌاری. اما آیا هرگز عطاری را در گردشگری مورد توجه و عنایت قرار دادهایم؟ فقط فکرش را بکنید با بوها و رنگها و حس نوستالژیک یک فروشگاه بزرگ عطاری چگونه میتوان گردشگران را تحت تاثیر قرار داد.
۲- آیا ورزش زورخانهای ایران به عنوان یک میراث معنوی، نمیتواند معادل هنر رزمی کونگفو فرض شود؟ همهی روزهای سال، همهی صندلیهای سالن اجرای کونگفو در پکن پر است، اما در ایران و تهران چظور؟ ورزش زورخانهای ایران، با موسیقی و ذکر و حرکات موزون و هیجان قابل توجهی همراه است و بدون اغراق قابلیت برابری با هنر رزمی کونگفو را دارد، اما کدام دفتر خدمات مسافرتی با متولیان ورزش باستانی تفاهمنامهای مبنی بر همکاری و درآمدزایی در این زمینه دارند؟ گاهگاهی فعالیتهایی انجام میشود و نجواهایی به گوش میرسد، اما به صورت جدی پیگیری نمیشود و معمولا در نطفه خفه میشود با اصلا به درآمدزایی نمیرسد. قابل ذکر است که ورزش باستانی میتواند بخشی از زمان شب گردشگران را پر کند.
مورد دیگری که در این زمینه میتوان مثال زد، ورزش چوگان است. چوگان ورزشی است که ایرانیان را مبتکر آن میدانند، اما چند نفر از خوانندگان این متن تاکنون یک مسابقهی چوگان را دیدهاند تا بعد برسیم به دعوت از گردشگران. فدراسیون چوگان آمادگی خود را برای آموزش این ورزش (حتی به صورت رایگان) اعلام کرده، اما چنان گم است که تودهی مردم از این موضوع خبردار نمیشوند. نتیجه اینکه ارتباط دستاندرکاران گردشگری با فدراسیون چوگان هنوز در حدی نیست که در برنامههای تورها، دیدار از مسابقات نمایشی و واقعی چوگان گنجانده شود.
۳- ایران هم در مسیرجاده ابریشم قرار داشته است و شاید ما نتوانیم تولید ابریشم را به خود نسبت دهیم، اما واقعا در معرفی جادهی ابریشم و معماری فوقالعادهی کاروانسراهای متعدد در این جاده، چه کردهایم؟ کدام گروه گردشگری تا به حال از کاروانسرای بسیار زیبای «رباط شرف» که رو به فراموشی و ویرانی میرود، در مسیر جاده ابریشم و در نزدیکی سرخس دیدار کرده و یا ما چگونه تولید کالای بسیار قیمتی و ارزشمند خود، با نام «زعفران» را به دنیا معرفی کردهایم؟ زعفران کجا کشت میشود، چگونه تولید میشود، چه خواصی دارد؟ و … تا به حال در کدام محفل گردشگری مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا زعفران نمیتواند همتای خوبی در مسیر جاده ابریشم برای ابریشم باشد؟
شگفتیهای میراث فرهنگی، طبیعی و معنوی ایران در مسیر جاده ابریشم چنان قابل توجه است که فقط با معرفی همین مسیر گردشگری میتوان به درآمد قابل توجهی دست یافت. اما شاید فقط مشهد و تهران و تبریز شهرهایی باشند که در مسیر جاده ابریشم به آنها توجه میشود. نگارنده ادعا میکنم که مسیر اصلی جاده ابریشم (سرخس – مشهد – نیشابور – دامغان – ری – تهران – قزوین – زنجان – تبریز – ماکو) در ایران یکی از غنیترین مسیرهای گردشگری جهان است که میتواند برای همهی گردشگران مورد توجه قرار گیرد. عرفان، علم، شعر، موسیقی، سبک زندگی، معماری، طبیعت، قومیت، فرهنگ، تاریخ و … در قدم به قدم این مسیر دیده میشود که در عرصهی گردشگری توجه چندانی به آنها نمیشود.
۴- از یشم و مروارید در چین سخن به میان آوردیم و میدانیم که در ایران نیز سنگهای قیمتی وجود دارند. در این زمره شاید بتوان از فیروزه ایران نام برد که میتواند قابل توجه قرار گیرد.
۵- ژاپنیها و چینیها فرهنگ چای را عرضه میکنند، آیا ما نمیتوانیم در مقابل، فرهنگ «آش» را عرضه کنیم. در همهی شهرهای کشورمان انواع مختلف آش و حلیم و شعلهزرد و … تهیه میشود که با فرهنگ و آداب خاصی همراه است، چرا نباید این فرهنگ را بسناسانیم و اتفاقا در مسیر گردشگری از آن درآمدزایی داشته باشیم. ممکن است طریق معرفی آش با معرفی چای فرق داشته باشد، اما آیا راهی برای عرضهی این محصول وجود ندارد؟ در کازرون و همینطور در بسیاری از شهرهای ایران، فرهنگ آش وجود دارد که واقعا ارزش معرفی شدن دارد. علاوه بر این، آش میتواند در گردشگری Food & Drink نقش مهمی ایفا کند. چرا موزهای به نام موزهی آش راهاندازی نمیکنیم؟
۶- به غیر از موارد بالا، ما نتوانستهایم چنان که چینیها چای و مالزیاییها شکلاتشان را عرضه میکنند، پستهامان را عرضه کنیم. سخن فقط از میزان فروش نیست، بلکه آشنایی با باغهای پسته و چگونگی تولید و نوع باغبانی و نگهداری و آشنایی با حرفه و در نهایت فروش محصول است. ما نتوانستهایم، هنر نقالی و شاهنامهخوانی و نمایشهای تخت حوضی را در شبها به گردشگران عرضه کنیم و بدین طریق، هم هنر و فرهنگمان را عرضه کنیم و هم درآمدزایی داشته باشیم. گفتیم که مالزی دیدار از کارخانهجات «باتیک» را در برنامههای تورهای خود میگنجاند، و باید بگوییم که امروزه گردشگران هنر «باتیک» مالزی را بیش از هنر بسیار ارزشمند «فرش» ایرانی میشناسند. تاکنون چند گروه گردشگری از کارگاههای قالیبافی دیدار کردهاند و همان جا فرش خریدهاند؟ حتی دیدار از موزهی فرش در برنامههای همهی تورها قرار داده نمیشود. آیا موزهی فرش فقط باید در تهران باشد و در دیگر شهرها نباید نظیر چنین موزهای داشته باشیم؟ چند فیلم مستند دربارهی فرش ساخته شده و درکجا میتوان این فیلمها را تهیه کرد؟ چند گردشگر خارجی و چند هموطن ایرانی از هنر رنگرزی فرش و مواد به کار رفته در آن و چگونگی ایجاد طرح و معناهای مستتر در طرحهای فرش و قالی و گلیم و گبه و … مطلع هستند و با آن ارتباط برقرار میکنند؟
سخن آخر این است که اگر چین قادر است که میراث معنوی، پیشههای باستانی و هنرهای سنتی خود را در قالب بستههای گردشگری به گردشگران عرضه کند، به خاطر همکاری بخشهای مختلف و همسان اندیشی همهی دستاندرکاران گردشگری و میراث فرهنگی و صنایع دستی است. اگر تورها در کشور چین از کارخانه چای و فروشگاه یشم دیدار میکنند به این خاطر است که هم دولت و هم بخش خصوصی در این زمینه فعال هستند و این گونه دیدارها را جدی تلقی میکنند.
آرش نورآقایی
دیدگاهها
salam hakim.zamani daftare karam dar mahalli bood ke mardom anja neveshtan ra be nodrat midanestand che resad be zabane dovvom .ta inke be tor ettefaghi daryaftand mantaghe anha potansiyele noei kalaye looks ba moshtarihaye lookstar ra darad,hanooz dar heyratam anha chetor taghir mahiyat dadand… ta zami ke dolatha baraye sobate siyasi az gardeshgar esteghbal nakonand ab rahe chale ra peida nakhahad kard.
……………………………………………………………………………….
جواب: من منتظر دولت نمیمونم. مینویسم، یا میروم.
ایا در بین روزهای کهن یا اساطیری سخنی از دلگیری سخت غروبهای جمعه به زبان امده؟؟
همیشه از مطالعات تطبیقی بین سیاست ها و برنامه های گردشگری کشور ها و بعد از اون بومی سازی اون لذت می بردم در بین درسهای دوره کارشناسی ام از این واحد درسی ام بیشتر خوشم میومد خصوصا اگر مثل این متن درش راهکار هم باشه اون وقته که سازنده میشه…
مطالب خیلی خوب کاربردی رو اینجا گفتین
راستی خیلی خوشحال شدم که در متن از چوگان، این ورزش باستانی هم اسم برده شده. بهم انرژی داد طوری شارژم کرد که در اولین فرصت با فدراسیون تماس میگیرم و تقویم ورزشی سال جدیدشون رو می پرسم اگر شد کپی میگیرم و تو جلسه بین بچه ها پخش می کنم…
ممنون که که به نگاتیف سر میزنید… باعث افتخار است
……………………………………………………
جواب: سلام. اردتمندم قربان
سلام
آقای نور آقایی، مطلب شما به نظرم جالب رسید و در ارتباط با موضوعی است که قرار است من روی آن مطلب بنویسم، «طب سنتی ایران بعنوان یکی از جاذبه های گردشگری» . خوشحال می شوم اگر ایمیل شما را داشته باشم و چنانچه مطلب خاصی در این مورد داشته باشید آنرا مطالعه کنم.
با تشکر
…………………………………………………..
جواب: سلام. در این مورد مطلبی ننوشتم ولی میتونیم دربارهش با هم حرف بزنیم. آدرس ایمیل را در همین سایت میتونی پیدا کنی.
وقتی این حجم و پتانسیل کشور رو می بینم و می خونم….. پست “آیا ایران جزو معدود کشورهای چهار فصل است؟” تون بیشتر و بیشتر منو به فکر فرو می بره!!!
نمی دونم برای گردشگری این مملکت چه خواهند کرد، ولی می دونم افرادی مثل شما، با این هوش، دقت و نکته بینی و عمق کم پیدا می کنن توی این صنعت.
امیدوارم قدر شما رو بدونیم.
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. محبت دارید شما. به امید روزهای بهتر برای فرهنگ و اقتصاد این کشور.