با نی مازندران، نفس از قفسش جدا میشود و وصل میشود به کهکشان.
با دف کردستان، صدای گردش کهکشان میرسد به کوهستان.
با کمانچهٔ آذربایجان، پژواک کوهستان برمیگردد به بیابان.
با قیچک بلوچستان، باد بیابان میوزد به سوی دریای عمان.
با نیانبان بوشهر، موج دریای عمان میرقصد تا ساحل هرمزگان.
با سنتور اصفهان، پرندهٔ کاکایی میپرد از هرمزگان تا گیلان.
با سورنای لرستان، گل پامچال میشکفد در گیلان و عطرش میرسد به گلستان.
با دوتار خراسان، سوار ترکمن از گلستان چهار نعل میتازد تا کرمان.
با تنبور کرمانشاه، خاک کرمان زیر سم اسب سماع میکند و میرود رقصان تا خورستان.
و با چهچهٔ آوازهخوان، در سماع و ذکر، انگور شراب میشود در مسیر همدان.
وان شراب، یک شبه هفت ساله میشود و میرسد به جان مردمان ایران.