خيلی كوتاه، كمی ادبی در حسرت دیدار بهاریم توسط آرش نورآقائی در دوشنبه, فروردین 18, 1399 بهار آمد. اما شهر چنان بیمار است که گره بند کفشم هنوز گُل نداده. نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی خواب و کودکی خيلی كوتاه، كمی ادبی تماشا خيلی كوتاه، كمی ادبی دگر بار در آستانۀ بهار
Masi ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ در ۵:۴۹ ب٫ظ شگفتا ازین کنایه ی عجیب و شیرین! خیلی لطیف و نغز بود! در عین بیماری شهر. …………………………………………………………………………………………………………………… جواب: سلام. سپاس از شما.
دیدگاهها
شگفتا ازین کنایه ی عجیب و شیرین! خیلی لطیف و نغز بود! در عین بیماری شهر.
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از شما.