خيلی كوتاه، كمی ادبی عهد توسط آرش نورآقائی در دوشنبه, فروردین 26, 1398 شبی که “ع” عصیان کرد و فریاد زد، از هر دو چشم “هه” اشک سرازیر شد و کمر “د” شکست. آن شب شکست و این “عهد” شکست. نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی خواب و کودکی خيلی كوتاه، كمی ادبی تماشا خيلی كوتاه، كمی ادبی دگر بار در آستانۀ بهار
Masi ۲۷ تیر ۱۳۹۹ در ۲:۳۴ ق٫ظ با این چند نیم خط، به راحتی گریه کردم 😭 چقدر باشکوهه و پر درد ………………………………………………………………………………………………….. جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.
دیدگاهها
با این چند نیم خط، به راحتی گریه کردم 😭
چقدر باشکوهه و پر درد
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.