در مطالعۀ شهرها، یکی از مهمترین مؤلفهها، تعامل میان رودخانهها و زندگی شهری است. رودخانهها علاوه بر اینکه منابع آب و انرژیاند، کارکرد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم دارند و نقطهای در شهر هستند که برای شهروندان فرصتی برای گردش، تعامل، خاطرهسازی و شکلدهی به هویت شهری میدهند.
همانطور که «لوفور»، جامعهشناس شهری، میگوید: فضای شهری از طریق کنشها، تجربهها و روایتها ساخته میشود. رودخانهها یکی از این بسترهای زنده هستند که میتوانند همزمان عناصر طبیعی، فرهنگی و اقتصادی را در یک شهر پیوند دهند و به نوعی یکی از میدانگاههای اصلی شهرهایی باشند که در آنها رود جریان زنده و روان دارد.
در نشست «شب خوزستان» با محوریت «شهر و رودخانه» در شهر اهواز، آرش نوراقایی بهعنوان راهنما و پژوهشگر سفر، بررسی نقش رودخانهها در شکلدهی به هویت شهرها و زندگی شهروندان را ارائه کردند. او با مرور تجربههای جهانی، از پاریس و فلورانس تا ونیز و پورتو، نشان داد که رودخانهها بیش از مسیرهای انتقال آب، فضاهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هستند که روایت، هنر و زندگی شهری را شکل میدهند.
نوراقایی اشاره کرد که در جهان، تعامل انسان با رودخانهها ریشه در اسطوره، آیین و تاریخ دارد. او مثال زد به داستان «لورلای» در آلمان، بانویی که آوازش باعث غرق شدن قایقها میشد و امروزه به مجسمه و نماد گردشگری تبدیل شده است. همین نمونه نشان میدهد که یک افسانۀ ساده، میتواند هویت فرهنگی و اقتصادی یک منطقه را دگرگون کند.
در شهرهای اروپایی، پلها علاوه بر اینکه گذرگاههای فیزیکی هستند، نمادهای فرهنگی و اجتماعی نیز هستند. نورآقایی به «پل چارلز» (پل کارل) در پراگ اشاره کرد که با مجسمهها و داستانهای تاریخی، ارتباطی عمیق میان تاریخ، هنر و زندگی شهری ایجاد کرده است. این پلها و مسیرهای رودخانهای باعث تجربۀ انسانی ملموس و افزایش ماندگاری گردشگران میشوند. تجربهای که در ایران هنوز به شکل کامل شکل نگرفته است.
در پاریس، رود سن با بازگرداندن فضاهای پیاده، مسیرهای دوچرخه، بازارهای فرهنگی و کنسرتهای خیابانی، به صحنۀ زندگی شهری تبدیل شده است. این تجربه، نشان میدهد که با مدیریت هوشمندانه فضاهای آبی و کاهش برتری خودروها، میتوان حیات اجتماعی، گردشگری داخلی و تعلق شهروندان به شهر را تقویت کرد. بارسلونا و لندن نمونههای دیگری هستند که بازآفرینی رودخانه و حاشیۀ آن، کیفیت زندگی شهری و هویت شهر را ارتقا دادهاند.
نورآقایی سپس به ایران پرداخت و به رودخانههایی مانند کارون در اهواز و زایندهرود در اصفهان اشاره کرد. او گفت که این رودخانهها ظرفیت بالایی برای گردشگری، فضاهای سبز، مسیرهای دوچرخهسواری و رویدادهای فرهنگی دارند، اما بیتوجهی تاریخی، آلودگی و توسعۀ غیرمدیریتی، این ظرفیتها را محدود کرده است. او از پروژههایی مانند «پهنۀ فرهنگی کارون» نام برد که با ترکیب پارک، مسیر دوچرخه، رویدادهای هنری و کاهش برتری خودرو، میتواند هم فضای تفریحی و اجتماعی ایجاد کند و هم موجب کاهش دمای شهری و ارتقای کیفیت محیط زیست شده و به نمونهی موفقی از بازآفرینی شهری در شهررود اهواز تبدیل شود.
نورآقایی تأکید کرد که روایت و قصهپردازی شهری نقش کلیدی در تجربۀ مردم از رودخانه و شهر دارند. او یادآوری کرد که داستانها، اسطورهها و هنر میتوانند ارتباط مردم با رودخانهها را عمیقتر کنند و باعث شکلگیری هویت شهری شوند. تجربههای جهانی نشان میدهد که استفاده از این ظرفیتها، نه تنها زیبایی و هویت فرهنگی شهر را تقویت میکند، بلکه میتواند به توسعۀ اقتصادی، گردشگری و برند شهری نیز کمک کند.
او در پایان سخنرانی، به اهمیت طراحی انسانمحور و بازگرداندن فضاهای شهری به مردم اشاره کرد و گفت: «ما هنوز نتوانستهایم از رودخانهها به عنوان بستر زندگی شهری، هنر و روایت استفاده کنیم. اگر با دیدگاهی نو، رودخانهها را احیا کنیم، میتوانیم هم فرهنگ، هم اقتصاد و هم محیط زیست شهرهایمان را تقویت کنیم.»