سراپرده

در شاهنامه، قبل از رویارویی رستم و سهراب، سهراب از فردی به نام «هُجیر» از سراپرده‌های لشکر ایرانیان می‌پرسد و جوابهایی می‌شنود. 

از این پرسش و پاسخ چند رنگ برای سراپرده‌ها (خیمه‌ها) و چند نقش برای درفش‌ها (پرچم‌ها) مشخص می‌شود که به شرح زیر است:

  • سراپردهٔ هفت‌رنگ، متعلق به شاه (کیکاووس)، با درفشی از نقش خورشید
  • سراپردهٔ سیاه، متعلق به طوس نوذر، با درفشی از نقش فیل
  • سراپردهٔ سرخ، متعلق به گودرز کشواد، با درفشی از نقش شیر
  • سراپردهٔ سبز، متعلق به رستم، با درفشی از نقش اژدها
  • سراپردهٔ زرین، متعلق به گیو پسر گودرز، با درفشی از نقش گرگ
  • سراپردهٔ سفید، متعلق به فریبرز فرزند شاه، نقش درفش ذکر نشده
  • سراپردهٔ سرخ؟، متعلق به گرازه (گراز)، با درفشی از نقش گراز

چند موضوع جالب توجه در رنگ سراپرده‌ها و نقش درفش‌ها قابل ذکر است که در ادامه به آنها اشاره می‌شود:

  • تعداد (هفت سراپرده) و رنگ سراپرده‌ها، (با کمی تفاوت) ما را به یاد رنگ گنبدهای «هفت پیکر» و همچنین اقلیم‌های هفتگانه می‌اندازد. 
  • درفش با نقش خورشید متعلق به سراپردهٔ شاه است و ارتباط شاه و خورشید را نشان می‌دهد که از لحاظ مفهومی و نمادشناسی قابل درک و شبیه به باورهای اروپایی هم هست.
  • سراپردهٔ سیاه با نقش فیل، ما را یاد گنبد سیاهرنگ در هفت‌پیکر می‌اندازد که متعلق به دختر هند است. رابطهٔ میان هند و فیل هم قابل درک است. 
  • سراپردهٔ سبز، با نقش اژدها متعلق به رستم است که در شاهنامه نامش برای حفاظت از او، مخفی می‌ماند و به پهلوانی از چین نسبت داده می‌شود. رابطهٔ چین با اژدها هم قابل درک است. اما ارتباط فرهنگی ایران با نماد اژدها دور از ذهن و حتی در تضاد است، آن هم نسبت دادنش به بزرگترین پهلوان ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *